غلامرضا عزیزی، معاون اسناد کتابخانه ملی در یادداشتی درباره انواع گرایشهایی که در مصاحبههاي تاریخ شفاهی وجود دارد، نوشته است: برای گرفتن مصاحبه در تاریخ شفاهی باید به سراغ «تودههای خاموش جامعه» رفت. در ایران این مساله کمتر انجام میشود؛ تودههایی که معمولا صدایشان در تاریخ ثبت نمیشوند.
تاریخ شفاهی یک سری ویژگیهای خاصی دارد؛ یعنی حداقل چیزی که دارد، این است که یک گفتوگوی روشمند و هدفمند است. یک گفتوگوی فعال که شنونده (مصاحبهگر) و گوینده (مصاحبهشونده) با هم نقش فعالی دارند و شنونده مدام سعی میکند که در گفتوگو شرکت داشته باشد نه اینکه صرفا نقش پرسشگر را داشته باشد و در بسیاری از جاها، وی لازم است که مواردی را به مصاحبهشونده یادآوری کند؛ به وی كمك كند و در برخي موارد او را به ادامه مصاحبه راهنمايي كند يا حتي نكاتي را در گفته او اصلاح كند.
البته منظور اين نيست كه پرسشگر به نوعي جدالي و به قول معروف با نيت مچگيري و در تنگنا انداختن مصاحبهشونده دست به گفتوگو بزند و نه به معنای مثلا مصاحبههاي از نوع صندلی داغ بپردازد.
چندین سبک و روش در تاریخ شفاهی مطابق با استاندارهای جهانی وجود دارد؛ «موضوع محور»، «فردمحور» و «ترکیبی از آن دو». مثلا اگر ما بخواهیم موضوع 17 شهریور را در تاریخ شفاهی بررسی کنیم، در درجه اول با افرادی که درگیر حادثه، بیننده، ناظر یا دخیل بودند مصاحبه انجام ميدهيم و در درجه دوم با تصمیمسازان.
نوع دیگری از مصاحبه وجود دارد که «فردمحور» است و مثلا با يك نفر از مشاهير، درباره زندگي و زمانه خودش مصاحبه انجام ميشود و «نوع ترکیبی» آن هم که مشخص است. تقریبا در تمام دنیا به همین سه شکل، مصاحبههاي تاریخ شفاهی انجام میشود و صورت میگیرد. نکته دیگری که درباره تاریخ شفاهی باید گفت آن است که دو گرایش در مصاحبههاي تاریخ شفاهی وجود دارد. یک گرایش آن است که برای گرفتن مصاحبه به سراغ «نخبهها» و گرایش بعدی آن است که به سراغ «تودههای خاموش جامعه» میروند که معمولا صدایشان در تاریخ ثبت نمیشود.
با اینکه گرایش نخست در اوایل انقلاب بسیار پررنگ بود و گروهی از تصمیمسازان اصلی و جزیی پیش از انقلاب که از کشور خارج شدند، شدیدا مورد توجه پروژههای تاریخ شفاهی قرار گرفتند و مصاحبههایی با مراکز مختلف انجام دادند، اما هنوز هم در مصاحبههاي تاریخ شفاهی که در ایران انجام میشود گرایش به سمت نخبگان و زبدهها بيشتر است.
بدین معنی که بیشترین کسانی که مصاحبه میگیرند و گفتوگو میکنند سراغ نخبگان میروند و مثلا اگر موضوع تاریخ شفاهی دفاع مقدس مطرح شود، گرایش اولیه به سمت کسانی است که فرماندهان جنگ از جمله فرماندهان سپاه، ارتش و بسيج بودند و کمتر کسی به سراغ افراد عادی كه در جريان دفاع مقدس شرکت کردند مانند رزمندهها و خانوادههایشان میروند. البته پروژههايي هم انجام شد كه خارج از اين روال بود مثلاً پروژه تاريخ شفاهي بازسازي يكي از شهرهاي جنگزده كه در آستان قدس اجرا شد.
نظر شما