وی با اشاره به اهمیت فدراسیون بینالمللی انجمنها و مؤسسات کتابداری توضیح داد: «ايفلا» يكي از ظرفيتهايي به شمار ميآيد كه ميتوان بخشي از ديپلماسي فرهنگي را در چارچوب آن پيگيري کرد. ميدانيم كه از ميان عناصر و مؤلفههاي مؤثر در سياست خارجي كشورها، هيچكدام به اندازۀ عامل فرهنگي پايدارتر و تأثيرگذارتر از ديپلماسي فرهنگي نيست. فرهنگ و مؤلفههاي فرهنگي، ركن چهارم سياست خارجي را تشكيل ميدهد كه در بسياري مواقع، لايههاي زيرين و شالودههاي سه ركن ديگر نيز از آن منبعث ميشود. اين نوع از ديپلماسي نهفقط در سطح رسمي ميان دولتها مطرح ميشود، بلكه در فضاهاي عمومي و در چارچوب ديپلماسي عمومي نيز ميتواند كارايي و كاربرد داشته باشد.
توجه به ديپلماسي فرهنگی
صالحی امیری در ادامه سخنرانیاش توضیح داد: ديپلماسی فرهنگی معمولاً با هدف روابط با كشورها و ملتها از طريق فرهنگ، هنر و آموزش نقشآفريني ميكند و اهميت آن هنگامي درك ميشود كه به تفاوتهاي ديپلماسي فرهنگي با ديپلماسي سياسي وقوف يابيم. ديپلماسي فرهنگي برخلاف ديپلماسي سياسي:
1. مبتني بر قدرت نيست.
2. زودگذر و ناپايدار نيست.
3. صرفاً در روابط دولتها منحصر نميماند بلكه به روابط دروني و عميق ملتها منجر ميشود.
4. تغييرپذير نيست و با آمد و رفت زمامداران و فراز و فرود رژيمهاي سياسي از ميان نميرود.
5. حاوي زبان وسيع، گسترده، نرم و ملايم است. صلح پايدار جهاني در پرتو ديپلماسي فرهنگي و مكانيسمهاي نرم محقق ميشود. در ديپلماسي فرهنگي، ايدهها، اطلاعات، هنر و ساير جنبههاي فرهنگ، ميان دولتها، سازمانها و ملتها مبادله ميشود تا تفاهم متقابل و دوستيهاي عميقتر، روزبهروز تقويت شود و نزاعها و كشمكشها كاهش يابد. البته اِعمال و اجراي اين ديپلماسي، سختيها و پيچيدگيهاي ويژهاي دارد. به عنوان مثال اگر بخواهيم صلح پايدار جهاني را از طريق ديپلماسي فرهنگي محقق کنیم، نيازمند تدبير، عزم، اراده و برنامههاي مختلف و از همه مهمتر، نيازمند «شجاعت» هستيم. برخي تصور ميكنند كه فقط در جنگها «شجاعت» به كار ميآيد. برخلاف اين تصور، جناب آقاي دكتر حسن روحاني، رئيسجمهوري اسلامي ايران اظهار ميدارند: شجاعت در صلح، مهمتر از شجاعت در جنگ است.
6. منافع حاصل از ديپلماسي فرهنگي، معمولاً در چارچوب دو يا چند كشور متعامل باقي نميماند. تمام دولتها و ملتها از اين منافع بهرهمند ميشوند. از اين رو، ديپلماسي فرهنگي روزنهاي است براي تعامل با كل جهان. علاوه بر آن، اين منافع توليد سينرژی (همافزايي) ميكنند و نيز موجب گسترش روابط معرفتی، انديشهای و روابط بينالاذهاني (Inter Subjective) ميشود. ديپلماسي فرهنگي با چنين فرايندها و كاركردهايي از سياستزدگي پرهيز ميكند. ديپلماسي فرهنگي ابزار سياسي نيست بلكه خود، هدفي مستقل است.
7. ديپلماسي فرهنگي، به ويژه در صورتي كه از طريق سازمانهاي بينالمللي دنبال شود، قدرتمحور نيست بلكه شبكهمحور است. ميتوان گفت يكي از ريشههاي نظريۀ «مانوئل كاستلز» را ميتوان از طريق ديپلماسي فرهنگي تبيين نمود. او معتقد است كه جهان، تغيير يافته است. قدرتهاي سنّتي در حال افول و زوالاند. ديگر قدرت در نهادهايي نظير قدرت در نهادهايي مثل دولت و كنترلكنندگان نهادها همچون كليساها متمركز نيست. قدرت در شبكههاي جهاني است. اين شبكهها، اطلاعات و تصاوير را كه نظامي با هندسۀ متغير و جغرافياي غيرمادي است، نشر ميدهند. قدرت نوين، در علايم اطلاعات و تصاوير ارائهدهنده و نمايشدهندهاي نهفته است كه جوامع، نهادهاي خود را حول آن سازمان ميدهند و مردم نيز بر محور آنها زندگي خود را سامان ميبخشند و دربارۀ رفتارهاي خود تصميم ميگيرند. قرارگاه اين قدرت، «ذهن مردمان» است. در «جامعۀ شبكهای»، آنگونه كه «كاستلز» ميگويد، «قدرتِ جريانها» از «جريان قدرت»، پيشي ميگيرد. مهمترين ويژگي «جامعۀ شبكهای»، برتري «ريخت اجتماعي» بر «كنش اجتماعی» است.
با وجود امتيازاتي كه براي ديپلماسي فرهنگي برشمرديم، بايد بگوييم كه «روابط فرهنگي»، اعم از «ديپلماسي فرهنگي» است. گر چه ديپلماسي فرهنگي در قالب روابط فرهنگي صورت ميگيرد ليكن جنبههاي گستردهاي از روابط فرهنگي، ميتواند خارج از چارچوبهاي ديپلماتيك برقرار شود. به بياني ديگر، در ديپلماسي فرهنگي خواه ناخواه، دولتها وارد گردونۀ روابط ميشوند، به همين سبب، از عنوان ديپلماسي استفاده ميشود اما بخشهايي از روابط فرهنگي، خارج از چارچوبهاي تعامل دولتها صورت ميپذيرد. ارتباط انديشمندان، هنرمندان، ناشران و ساير فعالان حوزۀ فرهنگ با يكديگر در فضاهاي گسترده از اين قبيل است.
ایفلا میتواند نيازهاي اهالي قلم را در حوزۀ كتاب برآورده سازد
«فدراسيون بينالمللي انجمنها و مؤسسات كتابداري»، هم در چارچوب ديپلماسي فرهنگي و هم در قالب روابط غيرديپلماتيك و غيررسمي، نقش بهسزايي ايفا ميكند. پتانسيل اين فدراسيون به گونهاي است كه میتواند نيازهاي اهالي انديشه، قلم، فرهنگ و هنر را در حوزۀ كتاب، منابع مكتوب و كتابداري و اطلاعرساني برآورده سازد. اين وظيفه، زمانی به مطلوبترين وجه تحقق مييابد كه تمام اعضا در حمايت و تقويت اين فدراسيون كوشش وافر داشته باشند.
با ويژگيهايي كه براي ديپلماسي فرهنگي و روابط فرهنگي برشمرديم، «ايفلا» نيز به عنوان يك سازمان فرهنگي بينالمللی در حوزۀ كتاب، كتابداری، اطلاعرسانی، آموزش و پژوهش حاوي اين ويژگيهاست. مأموريت «ايفلا» هميشگي است، اين مأموريت صرفاً به روابط دولتها منحصر نميشود بلكه به روابط درونی و عميق ملتها سوگيري دارد.
مأموريت «ايفلا» با تغييرات سياسي، دستخوش دگرگوني نميشود. زبان «ايفلا»، زباني وسيع و نرم است. اصولاً در جهان، كتابداران و كتابخوانان، در پی جنگ نيستند. آنها اصليترين پيامآوران صلح جهانياند.
«ايفلا» در پي توزيع منافع در ميان اعضاي آن است و در اين توزيع، از ارائه منابع و داشتههاي خود به تمام كشورهاي عضو ـ اعم از ممالك توسعهيافته يا در حال توسعه و ضعيف ـ دريغ نميورزد و تبعيض روا نميدارد. با گسترش فضاهاي مجازي، «ايفلا» خود را با ضرورتهای عصری، سازگار نموده است و به «جامعۀ شبكهاي» متصل شده است و در پرتو آن، اطلاعات خود را در روابط بينالاذهاني منتشر ميسازد.
«ايفلا»، علاوه بر روابط رسمي و ديپلماتيك، با انديشمندان، هنرمندان، فعالان حوزۀ فرهنگ، به ويژه پديدآورندگان كتاب ـ اعم از مؤلفان، مترجمان، ويراستاران و ناشران ـ ارتباط برقرار ميكند. در نهايت اگر هدف از ديپلماسي فرهنگي را درك و آگاهي، مشاركت و تأثيرگذاري بر افكار عمومي، نهادها، سازمانها و دولتها بدانيم، «ايفلا» نيز به سهم خود، در اين هدف مشاركت جدي دارد.
رئیس کتابخانه ملی ایران در ادامه سخنانش گفت: كشور ايران، با تاريخ، فرهنگ و سابقۀ تمدني كهن، منبع فرهنگي عظيمي است كه نهفقط ملت ايران، بلكه تمام ملل جهان ميتوانند از اين منبع سرشار بهره ببرند. يكي از شيوههاي بهرهبرداري از فرهنگ و تاريخ و تمدن ايران، آثار مكتوب و منابع كتابخانهاي است كه «ايفلا» و ساير سازمانهاي جهاني فرهنگي ميتوانند بسترساز انتقال و اشاعۀ اين آثار و منابع باشند.
جمهوري اسلامي ايران، ضمن اعتقاد و التزام به فرهنگ بومي و ملي خود، ساير فرهنگها را نيز به رسميت ميشناسد و معتقد است كه فرهنگهاي غيرايراني نيز حاوي اصول و بخشهاي بسيار ارزشمندی هستند كه بايد در جريان تبادل فرهنگی، همگان از آن بهره ببرند. با اين وجود، مخالف «خود هدفی فرهنگی» است.
برخي از كشورها، معتقدند كه فرهنگ متبوع آنها، مطلوبترين فرهنگ به شمار ميآيد. جمهوري اسلامي ايران بر آن است كه «خود هدفی فرهنگی» كه ريشه در تعصب دارد و چنين ايدهای از اذهان بسته تراوش ميكند، به «فراخود هدفی فرهنگی» تبديل شود. به همين سبب، رويكرد درك و فهم ساير فرهنگها و گسترش روابط فرهنگی را پي میگيرد.
13 پیشنهاد ایران به اجلاس ایفلا
گرچه اعضای «فدراسيون بينالمللي انجمنها و مؤسسات كتابداری» همواره پيشنهادهايی به منظور تقويت اين فدراسيون عرضه داشتهاند، «سازمان اسناد و كتابخانۀ ملی جمهوري اسلامی ايران» نيز به عنوان يكی از اعضای فدراسيون، مواردی را به عنوان پيشنهاد عرضه میکند. اميد است جزييات و شيوههاي اجرايی آن در نشستهای كارشناسی مورد بحث و بررسی قرار گيرد.
1. سازمان اسناد و كتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی، با تأسيس «انديشگاه علمی و فرهنگی» تجربۀ موفقی در برگزاری كنفرانسها، سخنرانیهای علمی، بررسی اسناد مكتوب، رونمايی كتاب و… داشته است. استفاده از سينرژی كتابخانهها در اين راستا پيشنهاد میشود.
2. كتابخانههای قدرتمند جهانی، وظيفهای خطير برای كمك به كتابخانههای كشورهای در حال توسعه دارند. اين مهم در برنامههای «ايفلا» تحت عنوان «دسترسی جهانی به انتشارات» و نيز «پيشبرد كتابداری در جهان سوم» پيشبينی شده است. لازم است سازوكارهای اين برنامهها، بيش از پيش تقويت شود.
3. گفتوگوهای «ميان فرهنگی» و پيوند زدن انديشمندان جهان به يكديگر در محل كتابخانهها امكانپذير است.
4. در گوشه و كنار جهان، سازمانهاي مردمنهادي (NGO) تأسيس يافتهاند كه دغدغهاي جز انساندوستی، تعالیخواهی و مشاركتجويی ندارند و در حوزۀ كتاب و كتابخوانی فعال هستند. شناسايي و ارتباط مستمر با اين سازمانها میتواند دستاوردهای مطلوبی برای «ايفلا» و اعضای آن داشته باشد.
5. كتابخانههاي ملی كشورها میتوانند يكی از اهداف گردشگری فرهنگی به شمار آيند. لازمۀ آن، فراهمسازی جاذبههای ويژه، ايجاد زيرساختهاي لازم و برپايي نمايشگاهها و موزههای مختلف در حوزۀ اسناد، كتاب و نشر است.
6. میتوان پروژههای فراملی مشتركی در حوزۀ علوم كتابداری و كتابشناسی با مشاركت انديشمندان و اعضای «ايفلا» طراحي و اجرا نمود.
7. ارتباطات چندجانبه و شبكهای ميان كليۀ كتابخانههای ملی كشورها و نيز ميان كتابخانههاي ملی و كتابخانههای دانشگاهی نيازمند بسط و توسعۀ بيشتری است كه بايستی بيش از پيش بر آن تأكيد شود.
8. افزايش سرعت ديجيتالیكردن منابع، به ويژه نسخ خطي و قديمي و امكان تبادل آن در فضای مجازی ميان كتابخانهها، نيازمند حمايتهای رسمی، اصولی و گستردۀ فدراسيون است.
9. سهم كتاب و كتابخانه در ديپلماسی فرهنگی و روابط فرهنگي بايستی دقيقاً تعريف و تبيين شود و اين سهم، بيش از پيش تقويت شود. كتابخانههاي ملی در ديپلماسی فرهنگ كشورها نقش بهسزايی دارند. از اين طريق میتوان به تبادل ايدهها، اطلاعات، هنر و ساير جنبههاي فرهنگ كمك کرد.
10. حمايت و پشتيباني از ارتباطات در فضاي مجازی و روانسازی عضويتهای آنلاين بهرهبرداران. اين مهم سبب افزايش چشمگير علاقهمندان به كتاب و كتابخوانی و سهولت دسترسي میشود.
11. برگزاري آموزشهای تخصصي در چارچوب وظايف «ايفلا» براي كاركنان حوزۀ كتابداري، كتابشناسي و نشر.
12. مخاطبشناسي و رصدکردن و برآورد مستمر نيازهاي مخاطبان و تنظيم برنامهها و شيوههای اجرايی براي پاسخگويی به نيازهای جديد.
13. تقويت نشريۀ«ايفلا» و يا ايجاد نشريۀ جديد با عنوان اخبار كتاب و كتابخانه با مشاركت تمام اعضای «ايفلا». اين نشريه سبب انتقال آخرين دستاوردهای علمی در حوزۀ كتاب میشود تا مردم سراسر جهان امكان بهرهبرداری از اين دستاوردها را داشته باشند. انتقال و تبادل نوآوریها در حوزۀ امور اداري و سازمانی كتابخانهای و هم در حوزۀ محتوايی كتابها از اين مجرا امكانپذير خواهد بود. در اين نشريه میتوان مشاهير و انديشمندان و چهرههاي ماندگار را معرفي کرد. علاوه بر اين میتوان رخدادها و جوايز كتاب سال را كه معمولاً در قالب جشنواره در سطوح ملي و فراملی برقرار میشود، منعكس کرد. به سبب فقدان رسانه يا ضعف اطلاعرسانی برای آگاهی بخش عمومی نسبت به برندهای فرهنگی و ملی، معرفی برندهای فرهنگی و ملی كشورهای عضو نيز از طريق اين نشريه امكانپذير است.
نشست فدراسیون بینالمللی انجمنها و مؤسسات کتابداری(ایفلا) در لیون فرانسه برگزار شد.
نظر شما