گروترز گفت: کتابها همانقدر که داراییهای فرهنگی هستند، جزو اموال اقتصادی نیز محسوب میشوند. اما روشهای تجاری آمازون زندگی فرهنگی مردم اروپا را به خطر انداخته است ( بحثی که معمولاً در ایالاتمتحده شنیده نمیشود).
وزیر فرهنگ آلمان تأکید کرد: ادبیات، کتاب و انتشارات، پایه و اساس زندگی فرهنگی ما هستند و نباید صرفاً به اصول بازاریابی و منبع اقتصادی تبدیل شوند. برخورد مناسب با این ارزشها یک بعد اخلاقی دارد که همه دستاندرکاران ازجمله آمازون باید آن را رعایت کنند.
اظهارات گروترز در بحبوحه اختلافات میان آمازون و انتشارات بونیر سوئد بر سر قیمتگذاری کتابهای الکترونیکی، مطرح شد و این اختلافات را به سطح جدیدی فراتر از بحث تنظیم بازار سوق داد و وارد اخلاقیات فرهنگی کرد.
اخیراً بیش از هزار نویسنده آلمانیزبان، طوماری در اعتراض به فعالیتهای آمازون امضا کردهاند. این طومار، آمازون را متهم به دستکاری فهرستهای پیشنهادی مطالعه کرده است که بر این اساس آمازون باعث شده کتابهای انتشارات بونیر کمتر در دسترس قرار گیرند.
اخبار اختلافات اروپایی در حالی منتشر شد که آمازون ماههاست بر سر قیمتگذاری کتابهای الکترونیکی با انتشارات اشت آمریکا به بنبست خورده است. این جنجال عمومی بسیاری نویسندگان تراز اول را وادار به نوشتن نامه به آمازون و درخواست برای توقف اقدامات سرسختانه آن کرده است. از سوی دیگر حامیان آمازون نیز نامههایی در طرفداری از این اقدامات منتشر کردهاند.
اما اختلافات آمریکاییها به دلایلی متفاوت از اختلافات اروپاییها است. اروپا قوانینی در حمایت از صنعت نشر خود دارد و نیز در مورد تأثیر آمازون بر فرهنگ ادبی خود بسیار محتاط است. در بسیاری از کشورهای اروپایی قوانین مربوط به حمایتهای مالی از ناشران کوچک وجود دارد مانند قانون منع کاهش شدید قیمت کتابها.
در اصل بونیر و حامیانش در مبارزه خود با آمازون، برای حفظ این قوانین که از صنعت نشر آنها محافظت میکند، تلاش میکنند. درنتیجه تعجبی ندارد که حتی مقامات دولتی آلمان علیه آمازون صحبت کنند.
گروترز اعلام کرده است که قدرت بازار و سلطه شبکههای توزیع مرکزی نباید تنوع فرهنگی اروپا را به خطر بیندازد.
البته از سوی دیگر در آنسوی اقیانوس اطلس، برخی نبرد آمازون و اشت را نبردی میان دو غول فرهنگی که چشماندازهای متفاوتی از آینده دارند، میدانند.
بر این اساس جنجال قیمتگذاری آمازون پیچیدهتر شده است: دو نبرد در دو قاره با دو چارچوب متفاوت، یکی حفظ فرهنگ و دیگری ترویج نوآوری. بهراستی کدام ارجحترند و درنهایت پیروز خواهند شد؟
نظر شما