چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰

احمد بیگدلی، داستان‌نویس، جلال آل‌احمد را مبدع سبک رئالیسم سنتی در ادبیات داستانی ایران می‌داند و معتقد است که جلال به نویسندگان معاصر آموخته که مانند خودش به جهان نگاه کنند.

بیگدلی به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: اگر دوران قبل از آل‌احمد یعنی عصری را که به تاثیرپذیران از صادق هدایت اختصاص داشت کنار بگذاریم، بدون شک آل‌احمد فصل دیگری در ادبیات ایران گشود که بنیانش رئالیسم سنتی است. جنس این جریان مانند تعریفی که از رئالیسم «بالزاک» داریم و تعریفی که بعدها از جریان سیال ذهن و رئالیسم جادویی مطرح شد، نیست. 

نویسنده «آوای نهنگ» درباره تاثیرپذیری نویسندگان معاصر از آل‌احمد توضیح داد: رئالیسمی که جلال مبدع آن بود بر بسیاری از داستان‌نویسان معاصر ایران اثرگذار بود و اگر بعضی از آن‌های این موضوع را انکار نکنند، ذوق و شوق‌شان به ادبیات داستانی، با مطالعه آثار آل‌احمد شکوفا شد. جلال برگی به تاریخ ادبیات ایران اضافه کرد که نمی‌توان به سادگی از آن گذشت. 

بیگدلی آثار آل‌احمد را به سه گروه دسته‌بندی کرد و افزود: نخسیتن نوشته‌های جلال، آثاری کاملاً رئالیستی‌اند مانند «زن زیادی» و «سه تار». دسته دوم هم دربرگیرنده آثار سیاسی این نویسنده بزرگ‌اند که از بین آن‌ها می‌توان به «نون و القلم» اشاره کرد که رنگ و لعابی سیاسی دارد. بخش سوم آثار آل‌احمد هم به کارهای تحقیقی‌اش مانند «خسی در میقات» اختصاص دارد که البته در این اثر به شیوه رفتار و نگاه حاکمان عربستان سعودی به مذهب هم می‌پردازد. 

نویسنده «اندکی سایه» درباره تفکرات سیاسی آل‌احمد گفت: وقتی جوان بودم و آثار آل‌احمد را می‌خواندم گمان می‌کردم او بین مذهب و سوسیالیسم گیر افتاده است و گاهی به سوسیالیسم مایل می‌شود و گاهی هم به تشیع علوی. البته این نظر مربوط به همان دوران بود و حالا معتقدم نگاه جلال، گرچه مقداری از اغتشاش برخوردار است، اما انگار تکلیفش با خودش مشخص نبوده و نمی‌توانسته مذهبی صرف باقی بماند، یا به جنبش‌های سیاسی دورانش که اکثراً چپ‌گرا بودند بی‌توجه باشد. 

وی ادامه داد: آل‌احمد در جناحی قرار گرفت که علیه شاه فعالیت می‌کرد و به نظرم در آن زمان برای او مهم نبود با چه کسانی و زیر بیرق چه جریانی مبارزه می‌کند. اصل برای او مبارزه با ستم و فساد بود. 

«نثر آل‌احمد چه تاثیری بر ادبیات داستانی معاصر ایران گذاشت؟»
بیگدلی در پاسخ به این پرسش توضیح داد: وقتی فارغ از شخصیت سیاسی جلال، وارد حیطه ادبیات داستانی می‌شویم، این نویسنده بزرگ به گردن من و اکثر نویسندگان امروز حق زیادی دارد. جلال به ما رئالیسم سنتی را آموخت و یادمان داد چگونه نگاه کنیم و با تیزبینی شاهد اتفاقات زمانه باشیم. به بیان دیگر به ما آموخت که مثل خودش به دنیا نگاه کنیم. 

بیگدلی داستان «زن زیادی» را یکی از برجسته‌ترین آثار آل‌احمد دانست و افزود: نگاه آل‌احمد در این داستان، قابل تامل است. او زن را بخشی از جامعه می‌داند که سرخورده و رانده شده است. شخصیت اصلی این داستان هم زنی است که برای نجات خود از فساد و فحشا، مجبور به ترک فرزندش می‌شود. نگارش چنین داستانی در آن زمان، شهامت سیاسی و اجتماعی می‌خواست که جلال از آن بهره‌مند بود. 

این نویسنده درباره نوع نگارش خالق «غربزدگی» اظهار کرد: او در انتخاب کلمات نهایت دقت را به کار بسته است. نثر او مانند غلامحسین ساعدی شتابزده نیست و مانند صادق چوبک هم از پرگویی آسیب نمی‌بیند. آل‌احمد با دقت و وسواس فراوان بهترین واژه‌ها را برای داستان‌هایش انتخاب می‌کرد. 

وی در پاسخ به این پرسش که آل‌احمد در داستان‌هایش متاثر از چه نویسندگانی است و با توجه به اینکه در جوانی از صادق هدایت برای نوشتن کمک می‌گرفته، از او هم تاثیر پذیرفته است؟ گفت: اگر کتاب‌های شاخص آن دوره را کنار آثار جلال بگذاریم، نوشته‌های آل‌احمد بیشتر به آثار آندره‌ژید نزدیک است و البته شاید طنز تلخ صادق هدایت در «علویه خانم» بر روی آثار او بی‌تاثیر نبوده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها