وی افزود: متاسفانه در دوره گذشته ادبیات داستانی تقریباً به تعطیل کامل رسیده بود. برخی ناشران آثار داستانیشان را حتی با شمارگان 250 نسخه هم منتشر میکردند! آن هم آثاری که متاسفانه از نظر کیفیت و محتوا وضعیت مطلوبی نداشتند. میتوان گفت در دو سه سال گذشته ناشران تنها برای روشن نگه داشتن چراغ ادبیات داستانی، آثار این حوزه را منتشر میکردند.
نویسنده «ایستگاه باغ سرهنگ» با اشاره به معضل گرانی کاغذ، ادامه داد: از طرفی گرانی کتاب هم مزید بر علت شد تا اقبال به کتاب کمتر شود. برای نمونه اکثر مردم عادت داشتند، رمان را با بهای زیر 10 هزار تومان تهیه کنند و با چندبرابر شدن قیمت آن، عملاً کتاب از سبد خرید بسیاری از خانوادههای ایرانی خارج شد. برای گذار از این بحران معتقدم باید فرهنگ خرید کتاب در جامعه نهادینه شود.
نويسنده كتاب مسافر دجله در پاسخ به این سوال که «انتشار کتاب یک بار مصرف، شیوهای است که برخی ناشران در کشورهای صاحب ادبیات از آن برای افزایش شمارگان آثار داستانی استفاده میکنند، آیا ما هم میتوانیم این راهکار را اعمال کنیم؟» توضیح داد: این موضوع نیاز به زمینهسازی دارد. من هم با انتشار کتاب یکبار مصرف موافقم اما از آنجا که این موضوع اتفاق تازهای در کشورمان است، قطعاً ناشری که برای نخستین بار آنرا به کار ببندد، ریسکی بزرگ کرده است.
اين نويسنده انقلاب گفت: در کنار این موضوعات باید به نقش کمرنگ رسانهها در اطلاعرسانی حوزه کتاب هم اشاره کرد. رسانه ملی میتواند همانطور که آنتن را در اختیار تبلیغات محصولات تجاری مختلف میگذارد، به مقوله تبلیغ کتاب هم بپردازد. از طرفی ما خبرنگاران متخصص زیادی در حوزه کتاب نداریم و بدون شک پرورش خبرنگاران ویژه کتاب، بر بازار نشر هم تاثیرگذار خواهد بود.
کتاب های«صورتکهای رنگین؛ نگاهی به زمینهها و شکست کودتای مخملی در ایران و وقوع آن در کشورهای اروپایی شرقی و آسیای میانه داستانی»، «آواز نخلستان»،« مسافر دجله» و «یک جفت جغد غمگین»و «بادبرگ ها را سمت دره ها می برد» از آثار منتشر شده سليمي هستند.
نظر شما