خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- باقر رجبعلی: من با شعاردادن و حرفهای تخیّلی و تکراری سروکار ندارم. کسی که واقعیتها را نمیگوید و صرفاً به حرفهای رویایی و ایدهآلیستی اکتفا میکند، یا خودش را به غفلت زده یا شناختی از جامعه امروز و وضعیتِ نگرانکننده فرهنگ دفاع مقدس (که نماد مقاومت این ملت شده و دماوند و سهند در مقابل آن رنگ باختهاند) ندارد.
گرچه ما خود نمیدانیم! اما مردمِ تمام جهان، ما را با مقاومتمان در جنگ هشتساله میشناسند و فهمیدهاند که ایستادن مقابل همه آنچه حق نیست و مبارزه برای همه آنچه که حق ماست، دغدغه همیشگیِ این ملّت مظلوم بوده و هست.
پس، به منظور ساماندهی و احیای جدّیِ «ادبیات» این دفاع مقدس، که به عقیده همه صاحبنظران مهمترین راه برای حفظ آثار و ارزشهای آن است، ضرورت و بلکه فوریت دارد که خیزشی دوباره برای بالندگی در این زمینه، آغاز شود و با خصوصی کردن و رهاییاش از انحصارِ نهادها و نامهای تکراری، تولدی دیگر برای آن رقم زده شود، اما چون این حوزه متولی و حتی مدعی فراوان و گوناگون دارد و تشتتِ آرا و تضاد افکار در آن بیداد میکند، عاقلانهترین راه آن است که یک نفر برای رهبری آن انتخاب شود؛ یعنی کسی که راست و چپ قبولش داشته باشند، حرفش حجت باشد و جامعهشناسی هم بداند، مخصوصاً خوب بداند که هنر و ادبیات اقتضائات و ضرورتهای خاص خودش را دارد. پس، تشکّل قوی و منسجمی به نام «کانون نویسندگان دفاع مقدس» (یا چیزی شبیه این) به وجود آوَرَد و سرشناسان و فعالان این حوزه را دور هم جمع کند تا دادِ این استعارة ملموس و نماد مقاومت مردم ایران را که به شدت در معرض فراموشی است، از زمین و زمان بستاند.
و این ضرورت، بر هیچ کس پوشیده نیست اما، این تشکّل نباید تنها برای این باشد که فرهنگ دفاع مقدس را زنده نگه دارد و باعث آفریدن آثار مهمی شود، که این، وظیفهای طبیعی و مسجّل برای آن است. مهمتر از این، باید به اهالی این حوزه نیز توجه جدّی و همه جانبهای داشته باشد و به زندگیشان سروسامانی دهد؛ موضوعی که تا به حال به هیچ وجه وجود نداشته و دلیل نابسامانیِ این حوزه هم هست زیرا نویسنده دفاع مقدس باید «فقط یک نویسنده دفاع مقدس» باشد و زندگی خود و خانوادهاش را از همین راه بچرخاند. حتی اگر شده یک نویسنده، چندین سال بنشیند و فقط یک رمان (مثل جنگ و صلح) بنویسد، همان یک رمان باید تمامی زندگیِ مادی او را پوشش دهد.
بله، ادبیات، این چنین است و در اکثر کشورها دقیقاً به همین شکل است و تنها در این صورت است که ادبیات دفاع مقدس نجات خواهد یافت. این که بنشینیم و دائم شعار بدهیم و با این فکر و تخیلات که گهگاه یک جشنواره تشکیل دهیم و جایزه مختصری و آماری بدهیم و تمام، هیچ کار صوابی صورت نخواهد گرفت و هیچ آرزوی محتملی محقق نخواهد شد.
نویسندگان دفاع مقدس، در زندگی خود نباید مشکل مادی داشته باشند و هر کس جز این بگوید، شناختی از هیچ چیز ندارد و در را بر همان پاشنهای خواهد چرخاند که در این سی و چند ساله چرخاندهایم و نتیجه بایستهای نگرفتهایم.
شاید در این میان، اندکشماری بنابر وظیفه دینی و وجدانی خود، بدون چشمداشت مادی آثاری خلق کنند (که کردهاند و دیدهایم)، اما اینها استثنا، موقت و بی دنبالهاند و به محض آن که مقام و موقعیتی به دلیل آن یک اثر نصیبشان شد، خلاقیتشان میخشکد و غرق در موقعیت جدید میشوند (که بسیار دیدهایم) اما کارِ حرفهای نمیتواند و نباید تزلزل بردارد و ساده اندیشانه برگزار شود. نویسنده حرفهای با گرفتن یک مقام، عشق و عادت، و علاقهاش را وا نمینهد و این، ملکه ذهنش شده که وظیفه او (و بهانه زنده ماندنش) خلاقیت و نویسندگی است.
پس آی آدمها که در ساحل نشسته شاد و خندانید، یا بیایید خودتان رمان دفاع مقدس بنویسید، یا اگر قرار است آن را به دست اهلش بسپارید، لااقل به فکر وضعِ قوانینی باشید تا حق و حقوق نویسنده را به شایستهترین شکل ممکن تضمین کند و بدانید که فقط در چنین وضعیتی است که فضا برای خلق آثار ادبی قابل قبول فراهم و تمامیِ موانع و مشکلات فرعیِ آن مثل جشنوارهها و جایزهها و غیره، خود به خود حل خواهد شد.
---------------------------
باقر رجبعلی، نویسنده تقدیر شده در هفتمین جشنواره انتخاب کتاب دفاع مقدس برای داستان بلند «می» (خریداریشده توسط سیما فیلم برای اقتباس سینمایی) است. کبریتهای خیس، داستانهای ناگزیر، داستانهای همیشه، و …آثار دیگر این نویسندهاند.
دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۵
نظر شما