کتابهای مربوط به آموزش روزنامهنگاری در جامعه ایران، جز اندکی از آنها که با "روزنامهنگاری امروز" مرتبطاند، اکثراً درباره "روزنامهنگاری گذشته"اند؛ یعنی روزنامهنگاریای که در گذشتهها اعمال میشد.
حروف در آن نوع روزنامهنگاری، سربی چیده میشد. گاهی این حروف را حروفچین دانهدانه میچید و داخل گارسه میکرد، گاهی هم دستگاه به صورت ستونی آنها را میچید. ولی به هر حال این حروف با سرب چیده میشد. خبرها و نوشتهها برعکس چیده میشد تا وقتی از آنها زینک گرفته شد و وارد ماشین چاپ شدند، از راست نوشته شوند. در نتیجه، خواندن مطالب یک صفحه سربی بسیار مشکل بود و حذف کردن بخشهای اضافی مطالب، مشکلتر.
در آن زمان طبیعیترین راه این بود که خبر را الاهم فالاهم بکنیم تا صفحهبند هر چه از انتهای خبر حذف کرد، بقیه خبر معنا بدهد و کامل باشد. حتی لید خبر هم این گونه نوشته میشد. یعنی گاهی اوقات که حجم خبر خیلی زیاد بود، فقط تیتر و لید خبر را در صفحه میگذاشتند.
در آن سیستم خبرنویسی، خبر باید پاراگرافی نوشته میشد و هر چه از پاراگرافهای آخر حذف میکردند، نقصی به پاراگرافهای بالا راه نمییا فت؛ چون ساختار خبر به صورت هرم وارونه بود و پاراگرافهای پایین کمارزش بود. یعنی اگر خواننده آنها را نمیخواند هیچ مشکلی در اصل خبر ایجاد نمیشد.
این شیوه خبرنویسی برای آن زمان بود. اما الان کامپیوتر آمده و شما با استفاده از کامپیوتر، هر جای خبر را میتوانید حذف کنید. در نتیجه، دست خبرنگار باز است تا خبرش را به شیوه دیگری بنویسد. علاوه بر سهولت حذف بخشهایی از خبر، امروزه میتوان حروف خبر را ریز و درشت کرد. با ریز کردن فونت خبر، گاهی اصلاً نیازی به حذف پارهای از خبر نیست.
مخلص کلام اینکه، خبرنویسی مبتنی بر هرم وارونه در دنیای امروز منسوخ شده است. فقط عدهای از روزنامهنگاران قدیمی بر اساس عادت هنوز با چنین شیوهای خبر مینویسند. الان ما هنوز "هرم وارونه" را به دانشجویان روزنامهنگاری آموزش میدهیم؛ در صورتی که خبرنویسی در دنیا، تغییر اساسی کرده است.
کتابهای مربوط به خبرنویسی، زمانی برای خبرنویسی در یک رسانه، یعنی روزنامه، نوشته بود ولی الان خبرنویسی در رسانههای گوناگون متفاوت است. امروزه خبرنویسی در رادیو و تلویزیون و سایتهای اینترنتی، متفاوت از روزنامه است. ولی نویسندگان کتابهای آموزش روزنامهنگاری در جامعه ما، اکثراً از روی دست هم مینویسند. مثلاً در چند کتاب، مباحث یکسانی مطرح و روشهای مشابهی تعلیم داده میشود.
کتابهای ما در حوزه "آموزش روزنامهنگاری" کهنه هستند و باید با توجه به تحولات تکنولوژیک در دنیای امروز، باید نو شوند. ما باید کتابهایی داشته باشیم که به روزنامهنگاری اینترنتی هم عمیقاً توجه کرده باشند ولی متاسفانه چنین آثاری در حوزه آموزش روزنامهنگاری نداریم. مثلاً مفهوم "عکس" در روزنامهنگاری امروز و دیروز، تفاوت زیادی پیدا کرده. عکس در روزنامهنگاری دیروز بسیار باارزش بود چون تهیه آن کار بسیار سختی بود. اما الان انواع عکسها در اختیار کاربران اینترنت است و کاربران قبل از اینکه یک خبر یا گزارش را بخوانند، احتمالاً عکسهای آن خبر یا گزارش را در سایتهای اینترنتی دیدهاند. پس عکس در رسانههای اینترنتی باید به گونه دیگری کار شود. گذر زمان در خیلی از مباحث و مسائل روزنامهنگاری تغییر ایجاد کرده است اما کتابهای آموزش روزنامهنگاری در کشور ما با زمان جلو نیامدهاند.
اما اینکه چرا چنین وضعی حاکم است، شاید علتش این باشد که روزنامهنگاری عملی و روزنامهنگاری تئوریک دانشگاهی، فاصله زیادی وجود دارد. در جامعه ما، افرادی هستند که در یک دانشگاه درس روزنامهنگاری میخوانند و مدرکش را میگیرند و در همان دانشگاه استاد روزنامهنگاری میشوند، بدون اینکه وارد تحریریه هیچ رسانهای شده باشند. اصلاً با تحریریه بیگانهاند! در نتیجه، آنها راه خودشان را میروند و روزنامهنگاری هم که کار عملی میکند، راه خودش را میرود. مثل کسی که مهندسی خوانده ولی وقتی وارد کارخانه میشود، نمیداند چه کار کند. یعنی یک کارگر متخصص یا تکنیسین کاراییاش از او بیشتر است. دانشجویان روزنامهنگاری در تحریریه روزنامهها و خبرگزاریها کارآموزی نمیکنند و پیوند سیستماتیکی بین علم و عمل در روزنامهنگاری ما وجود ندارد.
با این حال در بحث از "کتابهای روزنامهنگاری در ایران امروز" نباید فقط به نقاط ضعف اشاره کرد. اخیراً کتابهایی در حوزه آموزش روزنامهنگاری منتشر شده است که امیدوارکنندهاند. مثلاً یکی از این کتابها، انواع خبرنویسی به سبک جدید را به صورت مصداقی آموزش داده است. نویسنده این کتاب یکی از استادان روزنامهنگاری است که از قضا سالها در تحریریه رسانههای ما کار کرده است. استادی که خاک تحریریه را خورده باشد، میتواند کتابی کاربردی برای دانشجو بنویسد. اما چنین کتابهایی در جامعه ما، کماکان کمشمارند. اکثر کتابها هنوز مباحث سی یا چهل سال پیش را به خورد دانشجویان میدهند.
در حوزه آموزش روزنامهنگاری، مر حوم کاظم معتمدنژاد یکی از سرآمدترین چهرهها در کشور ما بود که شاید تفکیکی کلی در آثار او، بتواند حسن ختام این نوشته باشد. آثار مرحوم معتمدنژاد را به دو دسته میتوان تقسیم کرد. آن دسته از آثار او که درباره روزنامهنگاری عملی هستند، امروز دیگر کهنه شدهاند. روزنامهنگاری در عمل، چنانکه پیشتر اشاره کردم، امروزه بسیار تغییر کرده است.
دکتر معتمدنژاد این کتابها را برای دوره خودش نوشته و احتمالاً حدس هم میزده که تحولات روزنامهنگاری، موجب عبور ما از این کتابها خواهد شد. اما دسته دوم آثار مرحوم معتمدنژاد، تنه به تنه "جامعهشناسی ژورنالیسم" میزند. این آثار، که آنها را باید "آثار فکری" آقای معتمدنژاد به شمار آورد، به نظر من کتابهای خوبی هستند و هنوز هم میتوانند برای دانشجویان و علاقهمندان به روزنامهنگاری مفید باشند.
نظر شما