خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- مالک خواجه وند: آخرین مطلب از سلسله مباحث «آسیبشناسی طراحی کتابهای نفیس» یادداشتی از محمد هنرور، یکی از پُرکارترین هنرمندان عرصه نگارگری است. وی در این یادداشت به آسیبشناسی کیفی و کمّی کتابهای چاپ نفیس میپردازد و نکات و معضلاتی را درباره زندگی و کار هنرمندان و ناشران این عرصه بیان میکند. محمد هنرور متولد 1354 از شاگردان استاد محمد باقر آقامیری و دارای درجه دکتری تخصصی تذهیب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد است. هنرور حدود 27 سال است که در زمینه هنرهای تذهيب، مينياتور و طراحی فرش فعالیت دارد و تاکنون تذهيب و طراحیِ بيش از 100 جلد قرآن کريم و 300 کتاب نفيس از شاعران ايرانی را در کارنامه کتابآرایی خود ثبت کرده است. وی همچنین 8 مدال طلا در تذهيب و طراحی فرش کسب کرده، تاکنون مولف 26 عنوان کتاب در زمینه هنرهای تذهيب و طراحی فرش بوده و در بیش از 100 نمایشگاه داخلی و خارجی آثار خود را به نمایش گذاشته است. این نگارگر در حال حاضر مديرهنری انتشارات فرهنگسرای ميردشتی و نیز نماينده «انجمن نگارگری ايرانی» در کشور امارات متحده عربی و ترکیه است.
از «کتابهای نفیس» تا «کتابهای چاپی نفیس»
بهتر است به جای عنوان کتاب نفیس، عنوان کتابِ چاپی نفیس را استفاده کنیم زیرا عنوان «نفیس» به کتب قدیمی که تماما به دست هنرمندان رشته های مختلف هنری، ساخته می شد، تعلق دارد. بهطور مثال ساخت کاغذ، مرکب سازی، رنگ سازی، طلاسازی، خوشنویسی، تذهیب، نگارگری، جلد سازی، ساخت چسب و... همه بهصورت تخصصی و برای یک کتاب خاص توسط استادان مجرب آن رشته انجام می شدند که همواره توجه بسیاری به ماندگار بودن، زیبایی، مرتبط بودن با موضوع کتاب و خرد جمعی داشتند.
بسیار غلط است اگر بخواهیم این دو موضوع را با هم مقایسه کنیم زیرا در قدیم یک کتاب نفیس به سفارش یک یا چند نفر یا به تصمیم جمعی از خود هنرمندان ساخته می شد که خریدارانِ آنها هم یک یا چند نفر بودند، در صورتی که امروز هر کتاب چاپی نفیس در هزاران نسخه به چاپ می رسد و ناشر برای جلوگیری از زیان مالی در بسیاری از موارد مجبور است خلاف حس و تجربه هنرمندان و در عوض موافق با سلیقه عموم عمل کند تا چند هزار کتاب چاپی خود را به فروش برساند.
هنرمندان به هنرپیشگانِ سناریوهای ناشران تبدیل شده اند
امروزه کتاب نفیسی که پیش از این محصول خرد جمعی هنرمندان بود به کتاب چاپی نفیس تبدیل شده که دیگر تکنیک و حس هنرمند و ماندگاری آن هیچ اهمیتی ندرند و صرفا فروش آنها مِلاک قرار می گیرند.
همین موضوع بسیاری از هنرمندان را به هنرپیشگان این عرصه تبدیل کرده زیرا هنرشان صرفا پیشه آنها شده و ناخواسته مجبورند برای گذران زندگی خود توان و حس هنری خود را نادیده بگیرند و به جای اندیشیدن به تکنیک های هنری، مراحل جلب رضایت مشتری را سپری کنند. امروز در اکثر کتب چاپی نفیس، ناشران بهجای استفاده از تذهیب اصلی، از فایل های وِکتورکه توسط هنرمندان مُذهّب ساخته شده، استفاده می کنند.
اگر ناشری به هنرمند مُذهّب سفارش تذهیب یک قرآن را بدهد، حداقل چند ماه طول می کشد تا این کار آماده تحویل شود در صورتی که استفاده از رایانه این مدت را به چند روز تبدیل کرده می کند و از آنجا که طلا و دورگیری در تذهیب اهمیت بسیاری دارند و به دلیل اینکه همواره بعد از اسکن یک اثر اوریجینال، امکان چاپ آن به همان کیفیت غیرممکن است، ناشر مجبور به استفاده از رایانه می شود، بطوری که رنگ طلایی و دورگیریِ مشکی و رنگهای دیگر کاملا تحت کنترل ناشر خواهند بود.
دلیل دیگر این کار آن است که قیمت خرید یک اثر هنری اوریجینال با یک فایل وکتور به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و این امر در قیمتگذاری کتاب بسیار موثر است.
امروز حتی یک کتاب به راستی «نفیس» هم وجود ندارد
به همین سبب از نگاه یک ناشر، هنرمندی که با رایانه فایل ها را برای ناشران آماده می کند باید مراحل چاپ را به خوبی بشناسد و در فایل خود لحاظ کند. از اینرو ناشران بدون اینکه خطر کنند و با هنرمندانی که تجربه بالایی در این زمینه دارند کار می کنند و این مساله سبب شده که تعداد هنرمندان این رشته محدود باشد و در اکثر کتب چاپی نفیس نام های تکراری بینیم.
ناشران همواره در پی ارزان کردن کتب خود، یک طرح را در چندین کتاب به چاپ می رسانند و این کار، کتاب چاپی نفیس را کم ارزش کرده و بر تعداد کتهای تکراری افزوده است.
تذهیب پرکردن فضاهای خالی نیست بلکه باید متناسب با موضوع و اندازه کتاب کار شود و رنگ آمیزی آن با موضوع و حتی اندازه کتاب ارتباطی تنگاتنگ دارد.
ما در زمانی زندگی می کنیم که تعداد خوشنویسان و هنرمندان مرتبط با کتابهای نفیس بسیار زیاد است ولی حتی یک کتاب که تمامیِ عوامل «کتاب نفیس» را داشته باشد یا حداقل تقلیدی از کتابهای قدیمی باشد، به چشم نمی خورد.
کتاب نفیس، کتابی است که هنرمندانِ با تجربه تمامیِ توان، تجربه و احساس خود را در ساختن آن، بدون هیچ قید و شرطی بهکار می گیرند. برای هنرمند، دردی بالاتر از این نیست که احساسش را نادیده گرفته و به مجری تبدیل شود. امروزه خریدار به عنوان فردی که مبلغ ناچیزی برای خرید یک کتاب میپردازد مشخص کننده راه تمامی هنرمندان شده است.
ارزش هنریِ نقوش یک کتاب را ارتباطشان با متن تعیین می کند
در این عرصه نیاز است تا فرهنگسازی شود و هنرمندان و ناشران همکاری درست و سازنده ای را آغاز کنند تا کتاب نفیس چاپی از حالت ماکت بودن در بیایند و رنگ و بوی کتاب نفیس را به خود بگیرند تا شاهد آثاری خلاقانه و ارزشمند باشیم.
تصویر در یک کتاب از اهمیت بالایی برخوردار است نباید به گونه ای ساخته شود که متن اصلی را در مرتبه دوم قرار دهد بلکه قرار است تصویر به درک مفهوم اصلی نویسنده کمک و بیننده را با احساسات نویسنده هم مسیر کند.
اکثر ناشران به معنای اصلی تابلوها توجهی ندارند بلکه هر تابلویی که پُرکارتر باشد و وقت بیشتری را از هنرمند گرفته باشد، از سوی ناشر مورد تایید قرار میگیرد و این مساله برای هنرمندان فاجعه است که در مورد آثار خود اختیاری نداشته باشند.
کم کار بودن و پر کار بودن در عمق معنای آثار است. آنچه ناشران بدان پرکار میگویند فقط تکنیک اجراست. به طور مثال یک جمله می تواند به زبانهای مختلف ترجمه شود و اندازه سطر ترجمه شده در همه زبانها یکسان نیست ولی معنا یکی است. استادی که یک اثر را یکروزه تمام می کند نزد ناشران کاری ناقص و بی معنا انجام داده است در صورتی که آن اثر بعد از چهل سال تجربه، در یک روزساخته شده است و به معنای واقعی حاصل چهل سال و یک روز تجربه است و این مساله ای است که کمتر ناشری به آن توجه دارد.
نظر شما