نویسنده «ابر صورتی» ادامه داد: مقوله نوشتن یک تعادل ذهنی و جسمی میخواهد و حتی فیزیک بدنی نویسنده هم برای نوشتن باید آماده باشد. در واقع میتوان گفت نگارش داستان مانند، یوگا و کوهنوردی است و این آمادگی در یک بازه زمانی ویژه شکل میگیرد. نویسنده باید سالها زحمت بکشد و کارگاه داستاننویسی میتواند به رشدِ نوشتن او کمک زیادی بکند و در واقع روند تجربهاندوزی وی را سرعت ببخشد.
وی با تاکید بر اینکه داستاننویسی مقولهای کاملاً شخصی است، اظهار کرد: یکی از اشکالات کارگاههای داستاننویسی، عمر کوتاه آنهاست. طبیعی است که با پایان یک دوره آموزشی در کارگاه داستاننویس، نویسنده باید به تجربهاندوزیاش ادامه دهد.
ایرانمهر در پاسخ به این پرسش که «چرا خروجی کارگاههای داستاننویسی وضعیتی مطلوبی ندارد و در این سالها نویسنده شاخصی از دل این کارگاهها بیرون نیامدهاند؟» توضیح داد: در مجموع در سالهای اخیر نویسنده چندان شاخصی به ادبیات داستانی ایران معرفی نشده است. این موضوع به فضای ادبی ایران برمیگردد و به موقعیت کارگاههای داستاننویسی ارتباطی ندارد.
نویسنده «جنگل ابر» با بیان اینکه نباید از کارگاههای داستاننویسی انتظار معجزه داشت، افزود: البته خوشبختانه اتفاقات بزرگی در بستر اجتماعی دیده میشود و نگاههایی به دور از تعصبات ایدئولوژیک توام با آگاهی کلی نسبت به زندگی در حال شکلگیری است. این موضوع داستاننویسی و ادبیات ایران را هم متاثر میکند.
این نویسنده درباره کیفیت مدرسان این کارگاهها عنوان کرد: معتقدم مدرسان ادبیات داستانی در کارگاهها باید در سطحی بالایی باشند و دستکم در سطوح پیشرفته آموزش داستاننویسی، نیاز به مدرسانی که خودشان داستاننویسان خوب و مطرحی هستند، احساس میشود.
علیرضا محمودی ایرانمهر نویسنده و مدرس ادبیات داستانی است. از وی تا کنون آثاری مانند «بیا بریم خوشگذرونی»، «سفر با گردباد»، «ابر صورتی» و «جنگل ابر» منتشر شده است.
نظر شما