اسماعیلی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در این باره اظهار کرد: اگر بخواهیم ماده 12 قانون «حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان» را از حیث مالکیت بررسی کنیم، بدون تردید وراث پدیدآورندگان متوفی ذینفع خواهند بود اما از طرف دیگر، چون آثار متوفی، جزء محصولات فرهنگی جامعه به شمار میآید و در جامعه نشر مییابد، جامعه نیز باید از فواید آن بهرهمند شود.
وی ادامه داد: بنابراین کاملاً مشهود است که در این قانون نوعی تناقض وجود دارد که پیشنهاد میکنم برای رفع این تناقض میان حقوق وراث و جامعه، قانونگذار با اتخاذ روش محاسبه پلکانی آثار، از نخستین سال فوت پدیدآورنده، حقوق وراث را تعیین کند؛ به این معنا که با بالا رفتن سن انتشار آثار، بهتدریج میزان بهرهمندی وراث از حقوق آثار متوفی نیز کاسته شود تا اینکه در نهایت این حق از وراث سلب شود.
این نویسنده در پاسخ به این مطلب که «پس نتیجه میگیریم که شما با واگذاری حقوق پدیدآورندگان به جامعه البته بعد از گذشت 50 سال از فوت آنها موافق هستید؟» گفت: واقعیت این است که آثار پدیدآورندگان متوفی بهویژه آثاری که بعد از گذشت این همه سال هنوز ارزش انتشار دارند، جزء آثار علمی و فرهنگی فاخر جامعه هستند. بنابراین، طبیعی است که باید بعد از مدتی حقوق این آثار در اختیار جامعه قرار بگیرد. البته این واگذاری باید به شکل منطقیتر از گذشته صورت بگیرد.
اسماعیلی ادامه داد: متاسفانه در جامعه به دلیل رعایت نکردن قانونهایی از این دست شاهد تخلفات فراوان هستیم؛ به طور مثال به وفور میبینیم که برخی ناشران کتابهایی را که سالیان سال از تاریخ انتشار آنها میگذرد و مطمئن هستند که قرار نیست دیگر حقالتالیفی در اختیار مولفان آنها قرار گیرد بهراحتی و بدون اجازه دولت منتشر میکنند که بدون تردید کار درست و اخلاقی نیست.
سردبیر فصلنامه تخصصی «نقد کتاب تاریخ» در ادامه توضیح داد: از طرفی وقتی نویسندگان در قیدحیات هستند در حقشان اجحاف میشود؛ به طور مثال آثار آنان بهراحتی در قالب فایل «پی دی اف» PDF یا در فضاهای مجازی ارایه میشود بدون اینکه صاحبان این آثار اطلاعی از این اقدام داشته باشند.
*در این زمینه بخوانید:
-(1)سرشار: مخالف تعیین محدوده زمانی برای حقوق وراث نویسنده هستم/اینجا را بخوانید.
-(2)کارشناس حقوق نشر: محدوده زمانی برای آثار فکری، به دلیل حمایت از جامعه است/اینجا را بخوانید.
-(3)مهدی غبرایی: حقوق آثار تا الیالابد باید به وراث پدیدآورنده برسد/اینجا را بخوانید.
-(4)مدیر نشر بهتاپژوهش: قانون «حقوق مولف پس از مرگ» کامل است/اینجا را بخوانید.
-(5)حسنبیگی: محدودیت زمانی را برای انتفاع وراث قبول ندارم/اینجا را بخوانید.
-(6)کاخی: با واگذاری حقالتالیف نویسنده متوفی به ناشر مخالفم/ اگر ناشر زودتر از مولف فوت کند، تکلیف چیست؟/اینجا را بخوانید.
-(7)گودینی: با قانون محدودیت زمان ارث از مولف موافقم/ اگر وارث مولف ناخلف بود، چه باید کرد؟/اینجا را بخوانید.
-(8)سلیمی: پیشنهادم تشکیل سازمان غیر دولتی برای حمایت و مدیریت آثار مولفان متوفی است/اینجا را بخوانید.
-(9)کاشفی: یک حکم واحد و مطلق درباره همه آثار عادلانه نیست/اینجا را بخوانید.
-(10)نادمی: حقوق مادی آثار در نهایت باید به جامعه بازگردد/اینجا را بخوانید.
-(11)شیرزادی: حقالتالیف نباید محدودیت زمانی داشته باشد/اینجا را بخوانید.
-(12)احمدی: وراث حق دارند درباره انتشار یا عدم انتشار آثار متوفی نظر دهند/اینجا را بخوانید.
-(13)شفیعی: تا وراث قانونی در قید حیاتاند باید حقوق مولف به آنها برسد/اینجا را بخوانید.
-(14)قیصری: 500 سال هم از فوت مولف بگذرد، باید حقالتالیفش به وراث برسد/اینجا را بخوانید.
-(15)پارسینژاد: محدودیت زمانی حقالتالیف آثار متوفی به 70 سال ارتقا یابد/اینجا را بخوانید.
(16)زنوزی جلالی: نویسندگان در زمان حیات با مشکلات حقالتالیف مواجهند چه رسد پس از فوت! /اینجا را بخوانید.
-(17)تجار: حقوق تالیف آثار مانند سایر میراث پدیدآورنده است/اینجا را بخوانید.
-(18) محقق: برای جلوگیری از تحریف لزوما نباید مدت انحصار آثار را اضافه کرد/ اینجا را بخوانید.
-(19) مزینانی: با اجرای قانون حق وراثت آثار ملی میشوند/ اینجا را بخوانید.
-(20) خلجی: قانون حق وراثت باید مبنای فقهی داشته و مبتنی بر سنتهای فرهنگی و تاریخی باشد/ اینجا را بخوانید.
پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۷
نظر شما