نشست تخصصی جایگاه ادبیات کودک و نوجوان عصر سه شنبه 17 تیرماه، در آستانه روز ملی ادبیات کودک ونوجوان در بنیاد شعر و ادبیات داستانی با حضور نویسندگان برجسته این حوزه برگزار شد. در این نشست نویسندگانی چون هوشنگ مرادی کرمانی، مصطفی رحماندوست و مجید راستی به بیان دیدگاه های خود درباره مسایل کلی ادبیات کودکان و نوجوانان پرداختند.
هوشنگ مرادی کرمانی در ابتدای این نشست به ایراد سخن پرداخت و با گرامیداشت روز ملی ادبیات کودک ونوجوان گفت: به واقع ادبیات کودک ونوجوان ما برای اکثر کسانی که به این حوزه از ادبیات علاقهمند هستند موضوعی جدی به حساب می آید و این علاقه مندی باعث می شود به دلیل وجود حسی کودکانه و یک کودکی ناتمام در وجود تمامی نویسندگان این حوزه، این حس در نوشته های آنها نیز بازتاب پیدا کند.
وی ادامه داد: میتوانیم با کمی دقت و توجه در آثاری که برای کودکان و نوجوان امروزی جامعه نوشته شده است به چند نکته قابل تامل پی ببریم که این نکات فصل مشترک تمامی این آثار به شمار می روند.
وی افزود: از جمله این مشخصهها می توان به تکراری بودن مطالب و موضوعات بیان شده یکنواخت توسط نویسندگان مختلف برای کودکان و نوجوانان اشاره کرد؛ اکثر این آثار می خواهند تنها یک ایدئولوژی یا موقعیت فکری خاص را به مخاطبان خود القا کنند و باید گفت که زیربنای همه اینها به موقعیت فکری نویسنده اثر و همچنین شخصیت هایی که قبلا در ذهن آن نویسنده شکل گرفته شده است برمی گردد.
مرادی کرمانی در ادامه توجه بیش از اندازه به حوزه ترجمه از سوی ناشران نسبت به کارهای تالیفی را یکی دیگر از معضلات ادبیات نشر کودک و نوجوان دانست و گفت: متاسفانه امروزه و در کشور ما توجه بیش از اندازه به کارهای ترجمه دردسرساز شده است و قطع به یقین علاوه بر آثار مثبتی که ممکن است داشته باشند، آثار منفی بسیار زیادی نیز خواهند داشت و این تاثیرات منفی باعث دلزدگی بچه ها و کم رغبتی آنها به خواندن کارهای جدید می شود.
وی زبان را یکی از عوامل موثر در بیان داستانهای کودک ونوجوان دانست و عنوان کرد: زبان یکی ازمهمترین ملزوماتی است که در بیان قصه ها و داستانهای کودک ونوجوان باید به شدت مورد توجه قرار گیرد ولی متاسفانه زبانی که امروزه نویسندگان ما برای بیان داستانها به کار می گیرند، چندان جذاب و مناسب نیست و می توان گفت زبان بیان نویسندگان ما بیشتر زبان ترجمه است و این زبانی نیست که نویسندگان ما از پدران و مادران خود گرفته باشند بلکه زبانی است که از انواع رسانه ها از جمله تلویزیون دریافت کرده اند.
مرادی کرمانی گفت: زبان کم واژه و نبود واژه های متنوع باعث افت کارهای کودک ونوجوان در کشور ما شده است و زمانی که نتوانیم حرفهایمان را با زبان شیرین فارسی به بچه ها منتقل کنیم آسیب های زیادی در این راه خواهیم دید.
این داستاننویس اظهار کرد: شاید یکی از علت های استقبال بیش از حد کودکان و نوجوانان به کارهای ترجمه را باید این دانست که آثار ترجمه از تخیل و خیال پردازی لبریزند، حال آنکه بسیاری از کتابهایی که نویسندگان ما برای این گروه سنی می نویسند از تخیل و پرواز خیال تهی هستند چرا که ما سعی می کنیم خنده را از بچه ها بگیریم و به صورت جدی با آنها برخورد کنیم و فکر می کنیم اینها آدمهایی کوچکی هستند که باید هر چه سریعتر بزرگ شوند.
نبود خلاقیت در ادبیات کودک و نوجوان
در ادامه این نشست مصطفی رحماندوست، دیگر نویسنده کودک ونوجوان به مقایسه ادبیات قدیم و جدید در حوزه کودک ونوجوان پرداخت و گفت: در حال حاضر بسیاری از شیوه های نگارشی در ادبیات کودک ونوجوان بازنوشته هایی از ادبیات کلاسیک است و اغلب این کارها توسط کسانی صورت می پذیرد که آگاهی چندانی با کارهای خلاقانه کودک ونوجوان ندارند و متاسفانه حتی در بسیاری از موارد در تولید نام یک کتاب هم خلاقیتی از سوی دست اندرکاران امر دیده نمی شود.
وی ادامه داد: به منظور آگاهی از علل کاهش سرانه مطالعه در این حوزه، کارهای پژوهشی بسیار زیادی در حوزه ادبیات کودک ونوجوان صورت گرفته است اما باید گفت که قصه گویی درخانه و بازی بچه ها برمبنای کتاب یکی از مهمترین راهکارهایی است که می توان برای بهبود وضعیت در این زمینه انجام داد و از آنجا که شاکله اصلی شخصیت کودک در خانه شکل می گیرد باید مشکل اصلی کتاب و کتابخوانی را در خانه و در محیط خانواده جستجو کرد.
این نویسنده کودک ونوجوان افزود: طی بررسی هایی که انجام داده ام دریافتم که پدرها و مادرها فقط تمایل دارند قصه خودشان را برای بچه ها بگویند. یعنی سعی می کنند قصه هایی را که خودشان در آنها نقش فعال داشته اند برای بچه هایشان بازگو کنند و از توانایی ها و دانش خودشان برای آنها بگویند یا قصه هایی را که در زمان خودشان در بین تمام مردم رایج بوده تعریف کنند. بنده نیز به همین منظور سعی کردم به منظور بالا رفتن سطح مطالعه، کتابهایی همچون اتل متل توتوله که بر مبنای قصه گفتن پایه ریزی شده است و قصهواره هایی را که در ادبیات ما بین مردم رایج است نه به قصد بازنویسی و بازآفرینی بلکه به منظور تقریر کردن آنها برای کودکان و نوجوانان امروزی جامعه بنویسم.
وی ادامه داد: امروزه نویسندگانی که دغدغه فرهنگ دارند سعی می کنند اثری نوستالژیک برای کودکان ونوجوانان بسازند و پدرها و مادرها را مجبور کنند برای فرزندان خود به صورت چهره به چهره قصه بگویند. همه ما سعی خواهیم کرد با نگاه به ادبیات شفاهی کشورمان نوع جدید ارتباط بین فرزندان و پدران و مادران را بهوجود بیاوریم چرا که این لذت های نوستالژیک را نمی توان از بچه ها گرفت.
صرف نامگذاری یک روز به نام ادبیات کودک کافی نیست
در پایان این نشست مجید راستی از دیگر نویسندگان ادبیات کودک ونوجوان کشورمان به سخنرانی پرداخت و گفت: مشکلات اقتصادی، تیراژ کم کتابها، نبود کلاس های قصه گویی برای دانش آموزان درمدارس، اعم ازقصه گویی از سوی والدین برای بچه ها، از جمله مشکلاتی است که کودکان ونوجوان امروزی ما با آن مواجه هستند.
وی ادامه داد: به نظر من چقدر خوب می شد که تمام زندگی آدمی با قصه توام بود و باید بگویم از آنجایی که همه ما در ذهن خود آرزوهای زیبا و قشنگی داریم ولی زمانی که برای رسیدن به آن آرزوها هیچ تلاشی از خود نشان ندهیم فایده ای نخواهد داشت. اگر باور ما واقعی باشد در ادامه، این باور به تصمیم ختم می شود و در نهایت این تصمیم عمل را به دنبال خواهد داشت و حال آنکه اگر ما بخواهیم فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه را رونق ببخشیم بدون هیچ گونه تضمین و رفتاری این کار عملی نخواهد شد. وقتی برای انجام کاری ایمان و تصمیم باشد مگر می شود عمل به آن صورت نگیرد؟
این نویسنده کودک ونوجوان اضافه کرد: در ادبیات کودک ونوجوان ما دو واقعیت وجود دارد؛ یکی از آنها واقعیاتی است که کودکان و وسایل دوروبرشان آن را می سازند و دوم واقعیتی است که دنیای تخیل آنها آن را می سازد. شاید در وجود یک کودک و یا نوجوان چیزی به نام تخیل وجود نداشته باشد بلکه آن دنیای واقعی و دوست داشتنی بچه هاست که ما آن را تخیل می نامیم و واقعیت اصلی همان دنیای تخیلی است. وقتی نوجوان کارهای ما را در محدوده آن دنیای تخیلی احساس می کند فکر می کند که ما با او خیلی دوست و رفیق هستیم و درصورتی که رفتارهای ما خارج از آن محدوده باشد از ما دوری خواهد کرد.
راستی اضافه کرد: هر قدر پدرها و مادرها باعث شوند قوه تخیل فرزندانشان قوی تر شود تجربیات بچه ها نیز به طور طبیعی جدی تر و کاربردی تر شکل می گیرد. البته باید بگوییم که پس انداز واقعی آدمهای بزرگ پول و ثروت و دارایی آنها نیست، بلکه خاطراتی است که در ذهن آنها نقش بسته است. متاسفانه با یکنواخت شدن موقعیتها برای کودک ونوجوان امروزی، خاطره های گوناگون در ذهن او را تا حد زیادی ازبین برده است.
وی عنوان کرد: با وجود محدودیت های بسیار زیادی که در این زمینه وجود دارد، بچه ها هر قدر با کتاب و تخیل بیشتر همراه باشند وضعیت بهتری برای آنها رقم خواهد خورد. نوشتن قصه های کوتاه در زمان کوتاه یکی از راهکارهایی است که نویسندگان کودک ونوجوان آن را انجام می دهند و نوشتن قصه هایی که برای بچه ها به نوعی تخیل برانگیز باشد باعث فعال کردن قوه تخیل بیشتر می شود تا برای هر سوالی بتوانند جواب قانع کننده ای برای خود پیدا کنند.
این فعال فرهنگی در پایان سخنان خود با گرامیداشت روز ملی ادبیات کودک ونوجوان افزود: متاسفانه در کشور ما تصمیم گیری به جای دیگران جزئی از فرهنگ ما به حساب می آید که البته این کار، کار درست و پسندیده ای نیست و باید به این نکته اشاره کرد که صرف نامگذاری یک روز در تقویم به نام روز ملی ادبیات کودک ونوجوان بدون مشورت و نظر خواهی از دست اندرکاران این حوزه نمی تواند کار جالب و درستی باشد. حال آنکه این سوال پیش می آید دلیل نامگذاری این روز چه بوده است و آیا قرار است در این روز اقداماتی برای برطرف کردن مسایل و مشکلات فعالان این حوزه انجام شود یا هدف تنها نامگذاری یک روز به نام روز ادبیات ملی کودک ونوجوان بوده است؟
وی با قدردانی از زحمات صورت گرفته از سوی برخی دستاندرکاران فرهنگی کشور اظهار کرد: با وجود تمامی کمی و کاستی هایی که درحوزه ادبیات کودک ونوجوان ما وجود داشته و دارد، خوشبختانه قدم های خوبی طی چند دهه گذشته در این زمینه برداشته شده است و نویسندگان جوان با دل و جان قدم در این راه گذاشته اند و امیدواریم که ادبیات ما به جایی برسد که سالیان سال آثار خلق شده در آن مخاطب داشته باشد.
نظر شما