خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، شیما کریمی: شنیدن صدایش از پشت تلفن، ناخواسته و ناخودآگاه وصلم می کند به همه نوستالژی های شیرین دوران کودکی و خاطراتی که از «آن شرلی» مو قرمز و «گرین گیبلز» سبز و خیال انگیز، دست نخورده و ساده، در قاب ذهنم مانده است. صدای ماندنی مریم شیرزاد را می گویم که پر از حس خوب کودکی است. اصلا مریم شیرزاد، خود آن‌شرلی است؛ خوش ذوق و پراحساس؛ اهل کتاب و به خصوص شعر با صدایی 55 ساله که از سال 59 به دنیای سحرآمیز دوبله رسیده تا با جادوی بیانش، اوشین (سریال سال های دور از خانه)، سارا استنلی (سریال قصه های جزیره)، یولان (دختر ناوارو در سریال پلیسی ناوارو)، سرندی پیتی (کارتون جزیره ناشناخته)، هرمیون ( فیلم های سینمایی هری پاتر)، شبنم قلی خانی (مریم مقدس)، حدیث فولادوند (مختارنامه)و... را برایمان بیادماندنی کند.
بانوی صاحب صدای دوبله ایران که کتاب را اولویت اساسی زندگی اش می داند با پیشنهاد راه اندازی «قرض الحسنه کتاب» مهمان مصاحبه با ایبنا شد.
چه کنیم تا فاصله فرهنگ کتاب و خوانی مان با دنیا کم شود؟
سطح مطالعه در کشور ما بسیار پایین است و آمارهای ارائه شده، آدم را متأثر می کند. به نظرم دولت باید کتاب هایی را که برطرف کننده نیازهای ضروری افراد است، به رایگان در اختیار جامعه قرار دهد. متاسفانه ما در کشوری زندگی می کنیم که مردم، مایحتاج اصلی را به هر قیمتی که باشد می خرند اما وقتی نوبت به کتاب می رسد؛ اهل صرفه جویی می شوند و سریع از سبد خانوار حذفش می کنند. بنابراین دولت باید با این تدبیر حداقل کتاب های ضروری را وارد خانواده ها کند.
مریم شیرزاد،چه طور از تازه های کتاب و نشر، با خبر می شود؟
اینترنت. گاهی باید ممنون کسانی باشیم که این تکنولوژی را در اختیار ما قرار دادند. البته در محیط کار نیز همکاران پیشرو در زمینه کتاب خوانی هستند و از طریق این دوستان هم با خبر می شوم.
ترجیح می دهید کتاب را کاغذی ورق بزنید یا به صورت آنلاین و از طریق اینترنت و گوشی؟
ترجیحم کاغذی ورق زدن است؛ نمی دانم این لذت قشنگ به نسلی که در آن رشد کردم مربوط می شود یا به خلق و خوی شخصی ام برمی گردد. اما این روزها به خاطر فشردگی کار و کمبود وقت، اینترنت را به کمک می طلبم.
پس بیشتر، آنلاین کتاب می خوانید؟
بله.
نظرتان درباره ممیزی کتاب چیست؟
هیچ وقت آدم نمی تواند از ممیزی راضی باشد اما من ترجیح می دهم هم ممیزی صورت بگیرد و هم کتاب به مرحله چاپ برسد و وارد بازار نشر شود.
در گرانی بازار کتاب، چه طور مردم را به کتابخوانی تشویق کنیم؟
فکر کنم خیلی جالب است اگر آدم های کتابخوان، جذب هم شوند و به صورت مشارکتی کتاب بخرند. یعنی یک قرض الحسنه کتاب، دایر شود. (می خندد) و یا اصلا عضو کتابخانه محله شان شوند. کسی که عاشق کتاب است خودش را به عشقش می رساند. من به هیچ عنوان نمی توانم بپذیرم چون کتاب گران است پس باید از خریدش صرف نظر کرد. بهترین راه همان خرید اشتراکی است. کاش مسوولان حداقل برای قشر دانشجو، تخفیف هایی در نظر می گرفتند تا به سهولت بتوانند کتاب مورد نظرشان را تهیه کنند.. هرچه این قشر فرهیخته تر شود در آینده خدمات ارزنده تری ارائه می دهد.
وقتی چشمتان به قیمت پشت جلد کتاب ها روشن می شود، دست و دلتان نمی لرزد؟
من حتی اگر از وعده غذایی ام بزنم، کتابی را که بخواهم به هر قیمتی می خرم! چون همیشه کتاب جزو اولویت های اساسی زندگی ام بوده است. خوشبختانه به این مرحله از تفکر رسیده ام که کتاب چه قدر باعث پیشبرد در امور زندگی می شود و به آدم کمک می کند. کار من به گونه ای است که باید زیاد فیلم ببینم، کتاب بخوانم و خودم را به روز کنم پس اگر لازم باشد کتابی را بخوانم، قیمتش هر قدر هم گران باشد، خریدش را واجب می دانم.
بسته پیشنهادی خانم دوبلور، از دنیای کتاب های جذاب و خواندنی؟
کتاب، غذای روح است و اهمیتش از غذایی که می خوریم بیشتر می باشد. بنابراین نمی شود به کسی پیشنهاد یا توصیه کرد. در شتاب زندگی های امروز و با پیشرفت سرسام آور تکنولوژی ها، افکار و روحیات آدمی آشفته تر شده است، بنابراین پیشنهاد کلی ام این است که به شعر پناه ببرند. حالا چه شعر سنتی و چه نو. شعر، حال آدم را خوب می کند و مثل آنتی بیوتیک، عفونت را از بین می برد. حتی آنهایی که کتابخوان نیستند هم سعی کنند شعر بخوانند.
این روزها مشغول ورق زدن چه کتابی هستید؟
نزدیک به 10 ماه است کتاب کاغذی نخوانده ام، اما چون درگیر یک برنامه رادیویی هستم که من را ملزم می کند تا خوراک مفیدی برای شنونده تهیه کنم، به صورت آنلاین کتاب های مختلفی را مطالعه می کنم.
روزگار بی کتاب مثل؟
تشنه ای در برهوت.
و نظرتان درباره نمایشگاه کتاب؟
آخرین باری که به نمایشگاه رفتم با خودم گفتم خدایا! این کتاب چه دارد که حتی قدم زدن در کنارش حال آدم را خوب می کند. حتی نگاه کردن به جلد کتاب ها، ورق زدن های تصادفی و خواندن جملات اتفاقی؛ حس بی نظیری به آدم منتقل می کند. معجزه ای که در کتاب هست در هیچ چیز نیست.
بانوی صاحب صدای دوبله ایران که کتاب را اولویت اساسی زندگی اش می داند با پیشنهاد راه اندازی «قرض الحسنه کتاب» مهمان مصاحبه با ایبنا شد.
چه کنیم تا فاصله فرهنگ کتاب و خوانی مان با دنیا کم شود؟
سطح مطالعه در کشور ما بسیار پایین است و آمارهای ارائه شده، آدم را متأثر می کند. به نظرم دولت باید کتاب هایی را که برطرف کننده نیازهای ضروری افراد است، به رایگان در اختیار جامعه قرار دهد. متاسفانه ما در کشوری زندگی می کنیم که مردم، مایحتاج اصلی را به هر قیمتی که باشد می خرند اما وقتی نوبت به کتاب می رسد؛ اهل صرفه جویی می شوند و سریع از سبد خانوار حذفش می کنند. بنابراین دولت باید با این تدبیر حداقل کتاب های ضروری را وارد خانواده ها کند.
مریم شیرزاد،چه طور از تازه های کتاب و نشر، با خبر می شود؟
اینترنت. گاهی باید ممنون کسانی باشیم که این تکنولوژی را در اختیار ما قرار دادند. البته در محیط کار نیز همکاران پیشرو در زمینه کتاب خوانی هستند و از طریق این دوستان هم با خبر می شوم.
ترجیح می دهید کتاب را کاغذی ورق بزنید یا به صورت آنلاین و از طریق اینترنت و گوشی؟
ترجیحم کاغذی ورق زدن است؛ نمی دانم این لذت قشنگ به نسلی که در آن رشد کردم مربوط می شود یا به خلق و خوی شخصی ام برمی گردد. اما این روزها به خاطر فشردگی کار و کمبود وقت، اینترنت را به کمک می طلبم.
پس بیشتر، آنلاین کتاب می خوانید؟
بله.
نظرتان درباره ممیزی کتاب چیست؟
هیچ وقت آدم نمی تواند از ممیزی راضی باشد اما من ترجیح می دهم هم ممیزی صورت بگیرد و هم کتاب به مرحله چاپ برسد و وارد بازار نشر شود.
در گرانی بازار کتاب، چه طور مردم را به کتابخوانی تشویق کنیم؟
فکر کنم خیلی جالب است اگر آدم های کتابخوان، جذب هم شوند و به صورت مشارکتی کتاب بخرند. یعنی یک قرض الحسنه کتاب، دایر شود. (می خندد) و یا اصلا عضو کتابخانه محله شان شوند. کسی که عاشق کتاب است خودش را به عشقش می رساند. من به هیچ عنوان نمی توانم بپذیرم چون کتاب گران است پس باید از خریدش صرف نظر کرد. بهترین راه همان خرید اشتراکی است. کاش مسوولان حداقل برای قشر دانشجو، تخفیف هایی در نظر می گرفتند تا به سهولت بتوانند کتاب مورد نظرشان را تهیه کنند.. هرچه این قشر فرهیخته تر شود در آینده خدمات ارزنده تری ارائه می دهد.
وقتی چشمتان به قیمت پشت جلد کتاب ها روشن می شود، دست و دلتان نمی لرزد؟
من حتی اگر از وعده غذایی ام بزنم، کتابی را که بخواهم به هر قیمتی می خرم! چون همیشه کتاب جزو اولویت های اساسی زندگی ام بوده است. خوشبختانه به این مرحله از تفکر رسیده ام که کتاب چه قدر باعث پیشبرد در امور زندگی می شود و به آدم کمک می کند. کار من به گونه ای است که باید زیاد فیلم ببینم، کتاب بخوانم و خودم را به روز کنم پس اگر لازم باشد کتابی را بخوانم، قیمتش هر قدر هم گران باشد، خریدش را واجب می دانم.
بسته پیشنهادی خانم دوبلور، از دنیای کتاب های جذاب و خواندنی؟
کتاب، غذای روح است و اهمیتش از غذایی که می خوریم بیشتر می باشد. بنابراین نمی شود به کسی پیشنهاد یا توصیه کرد. در شتاب زندگی های امروز و با پیشرفت سرسام آور تکنولوژی ها، افکار و روحیات آدمی آشفته تر شده است، بنابراین پیشنهاد کلی ام این است که به شعر پناه ببرند. حالا چه شعر سنتی و چه نو. شعر، حال آدم را خوب می کند و مثل آنتی بیوتیک، عفونت را از بین می برد. حتی آنهایی که کتابخوان نیستند هم سعی کنند شعر بخوانند.
این روزها مشغول ورق زدن چه کتابی هستید؟
نزدیک به 10 ماه است کتاب کاغذی نخوانده ام، اما چون درگیر یک برنامه رادیویی هستم که من را ملزم می کند تا خوراک مفیدی برای شنونده تهیه کنم، به صورت آنلاین کتاب های مختلفی را مطالعه می کنم.
روزگار بی کتاب مثل؟
تشنه ای در برهوت.
و نظرتان درباره نمایشگاه کتاب؟
آخرین باری که به نمایشگاه رفتم با خودم گفتم خدایا! این کتاب چه دارد که حتی قدم زدن در کنارش حال آدم را خوب می کند. حتی نگاه کردن به جلد کتاب ها، ورق زدن های تصادفی و خواندن جملات اتفاقی؛ حس بی نظیری به آدم منتقل می کند. معجزه ای که در کتاب هست در هیچ چیز نیست.
نظر شما