بهاره سازمند، عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به دیدگاه مثبت «کنیچی اهمای» در کتاب «جهانی شدن بدون مرز» بیان کرد: کنیچی اهمای در کتاب «جهانی شدن بدون مرز» با دیدگاه مثبت افراطی پدیده جهانی شدن و وضعیت آرمانی آن را ترسیم میکند.
سازمند با مرور دیدگاههایی درباره جهانی شدن افزود: دیدگاههای متفاوتی درباره جهانی شدن وجود دارد برخی معتقدند این پدیده به زمانهای قدیم برمیگردد که از زمان پس از ارسطو میتوانیم اندیشههای جهانی شدن را ببینیم. برخی دیگر معتقدند اگر از دریچه ادیان به پدیده جهانی شدن بنگریم، در دین مسیح(ع) و اسلام نشانههای جهانی شدن دیده میشود.
وی ادامه داد: از لحاظ زمانی چند دیدگاه درباره جهانی شدن وجود دارد بهویژه در حوزه روابط بینالملل که به قرن 16 برمیگردد اما برخی با شرایط حال حاضر معتقدند جهانی شدن در سال 1970 میلادی مطرح شده است که به ویژه در حوزه اقتصاد نشانههای آن قابل مشاهده است.
سازمند با اشاره به شکلگیری سازمان ملل عنوان کرد: در تاریخچه جهانی شدن در حوزه سیاسی اشاره شده که جهانی شدن در قرن بیستم با شکلگیری سازمان ملل آغاز شده است و کشورها با پیوستن به این سازمان بعد فراملی خود را کمرنگ میکنند تا جامعه ملل برای ترسیم و تحقق صلح جهانی شکل بگیرد که این شکلگیری جامعه ملل با عملیاتی کردن ابعاد و اهداف جمعی در رسیدن به صلح پایدار مصداقی برای جهانی شدن و سیاست جهانی معنا پیدا میکند. سازمان ملل متحد نیز با فعالیتها و اعضایش مصداق یک بعد جهانی شدن را مطرح میکند که در این حیطه، کنشگران بیشتری از کشورهای مختلف را شامل میشود.
تاثیرپذیری روابط بینالملل از پدیده جهانی شدن
این عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به منطقهگرایی اظهار کرد: پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی شاهد پیدایش مسایلی در حوزه بینالمللی هستیم که مصداق فرایندی از جهانی شدن است. منطقهگرایی نوین یکی از مصادیق جهانی شدن در روابط بینالملل است که در مناطق مختلف در حال گسترش است که به شکلی از جهانی شدن در حوزههای خاص با مقیاس کوچکتر اشاره میکند.
سازمند ادامه داد: در بحث اصلی جهانی شدن در روابط بینالملل یک عده با نگاه موافق آن را بررسی کرده و عدهای با دید منفی و عدهای هم با نگاه میانه به این پدیده مینگرند که این دیدگاههای مختلف در کتابهای متفاوت مطرح شده است. رئالیسمها تاثیر جهانی شدن در روابط بینالملل را با نگاه انتقادی نگریستهاند در حالی که لبیرالیستها با نگاه مثبت آن را ارزیابی کردهاند.
وی با اشاره به دیدگاه مثبت «کنیچی اهمای» در کتاب «جهانی شدن بدون مرز» بیان کرد: نویسنده در این کتاب با دیدگاه مثبت افراطی پدیده جهانی شدن و وضعیت آرمانی آن را ترسیم میکند در حالی که مخالفان اهمای معتقدند بعد سیاسی کمترین اثر را از پدیده جهانی شدن پذیرفته است، زیرا دولتها که با مرزهای ملی شناخته میشوند و نقش عمده در شکلگیری کشورها دارند بیشترین مقاومت را در مقابل جهانی شدن دارند و همین موجب کمترین تاثیر در این حوزه شده است.
اختلاف نظر در تاثیرپذیری جهانی شدن در بعد سیاسی
سازمند با اشاره به تاثیر نداشتن جهانی شدن در بعد سیاسی گفت: اما اختلاف نظرها در پدیده تاثیر جهانی شدن در بعد سیاسی همچنان وجود دارد عدهای معتقدند دولتها و مرزها با در دست داشتن مولفههای کلیدی چون شهروندان و حاکمیتها در حوزه سیاسی همچنان سرجای خودشان هستند و نمیتوانیم بگوییم جهانی شدن تغییر بزرگی در این حیطه ایجاد کرده است در بعد سیاسی نقش حکومتها کمرنگ نشده است اما بیشترین تاثیر جهانی شدن در بعد اقتصادی، فرهنگ و فناوری ایجاد شده و به گونهای جهانی شدن در این حوزهها بیشترین تغییر و تاثیر را داشته است.
سازمند درباره تاثیرگذاری جهانی شدن در حوزه بینالملل افزود: تاثیرگذاری جهانی شدن در حوزه بینالملل در دو حوزه نظری، مصادیق و نمودهای عینی روابط بینالملل قابل بررسی است مثل دیپلماسی.
وی در ادامه با اشاره به حضور افراد در دیپلماسی اظهار کرد: باید ابتدا گفت دیگر دیپلماسی به شکل سنتی گذشته وجود ندارد و تغییرات عمدهای در دیپلماسی کشورها رخ داده است. اکنون دیپلماسی تنها به سیاستمداران و دیپلماتها منحصر نمیشود. در بخش دیپلماسی با ورود فناوری و حضور فعال افراد در شبکههای مختلف در مواردی توانستهاند در حیطه دیپلماسی با موضع گرفتن نقشهای موثری داشته باشند. در واقع باید گفت با تاثیر جهانی شدن در فرهنگ نفوذ شهروندان به بحث روابط بینالملل از طریق شهروندان امکانپذیر شده است.
نظر شما