به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از فرهنگسرای فردوس، جعفر توزندهجانی کارشناس برنامه «با یار مهربانم» در ابتدا داستان «الاغک مهربان» نوشته محمدرضا شمس را برای کودکان خواند و اظهار کرد: مضمون داستان آنقدر گویا هست که همه متوجه آن شوند. در این داستان آنچه باعث میشود همه به جان هم بیفتند این است که مهربانی از بینشان رخت بر بسته است.
وی با بیان این که داستان یاد شده تمثیلی از زندگی ما آدمیان است، افزود: چشمه نماد زندگی است و حیوانات مختلف هم نماینده آدمهای گوناگونی که هر کدام جور خاصی فکر میکنند و زندگیشان با بقیه فرق دارد.
توزنده جانی یادآوری کرد: در اوایل داستان همه چیز آرام است و زندگی روال معمولی خودش را دارد. در واقع داستان با یک تعادل اولیه شروع میشود اما ناگهان با درگیری کلاغ و غاز تعادل اولیه بر هم میخورد. اولین تنش و درگیری را آن دو نفر شروع میکنند. آنها که قبلا دوستان خوبی برای هم بودهاند یک دفعه بدون مقدمه و سر هیچ و پوچ به هم میپرنند و ایراد کار یکدیگر را میگیرند و بعد نوبت بقیه میرسد.
وی ادامه داد: در واقع تنش و درگیری در اطراف چشمه مانند موجی است که از یک نقطه آب شروع میشود به همه جا سرایت میکند. کافی است ما سنگ کوچکی به داخل آب راکد و ایستایی بیاندازیم، ناگهان موجی شروع میشود که تا دورترین نقطه میرود و یکدستی آب را از بین میبرد.
کارشناس برنامه با یار مهربانم تصریح کرد: در جامعه اطراف چشمه هم همین اتفاق میافتد، آن دو موجود اولیه نمیدانند که قضیه چیست فقط به هم ایراد میگیرند و بقیه را هم با خودشان همراه می کنند. در نتیجه یک جامعه آرام و بدون تنش تبدل به جامعهای پر تنش و پر هیاهو می شود.
توزندهجانی گفت: در این میان حتی الاغک مهربان هم از این درگیری در امان نمیماند او خودش را درگیر میکند ولی در نهایت باز هم همین او است که متوجه میشود چه اتفافی افتاد. او هنگامی که در وسط معرکه است خودش هم با جمع همراهی میکند ولی وقتی به داخل آب میافتد و چهره خودش را در آن میبیند تازه متوجه میشود چه بلایی سرش آمده است و وقتی متوجه میشود چه بلایی بر سرش آمده است به راحتی علت و منشا اصلی درگیری را مییابد.
وی افزود: گل مهربانی به خواب رفته است و تنها با آب همین چمشه است که بیدار میشود و همه چیز به حالت اولیه خودش بر میگردد و همه چیز دوباره آرام میشود.
این نویسنده و منتقد ادبی یادآوری کرد: نویسنده در ابتدای داستان با زبانی خاص و کودکانه فضای اطراف چشمه را توصیف و با آوردن کلماتی کودکانه سعی کرده است محیط آرام و صمیمی آن جا را نشان بدهد. در پایان داستان هم دوباره همان کلمات اولیه را به کار برده و در واقع با تکرار آنچه در ابتدا است در پایان خواسته است بگوید دوباره همه چیز به حالت اولیه خودش بر گشته است.
توزندهجانی در ادامه برنامه داستان «بند رختی که برای خودش دل داشت» نوشته فرهاد حسن زاده را خواند و گفت: این کتاب دارای 23 داستانک یا به قول خود نویسنده که در ابتدای کتاب اشاره کرده 23 قصه کله گنجشکی است. این داستانها همگی کوتاه هستند و ساختار منسجم و محکمی دارند. نحوه بیان و کنار هم گذاشته شدن کلمات و حتی جملات و حتی صفحه آرایی آنها را کمی شبیه شعر کرده است.
وی افزود: در اغلب این داستانها مسائل رومزه آدمیان گاهی در قالب فانتزی و گاهی واقعی بیان شده است. گاهی در داستان شخصیتها آدم هستند و گاهی اشیا مثل قوری یا سماور و یا حتی نخود و لوبیا. این عوامل باعث شده است که بچهها از خواندن آنها لذت ببرند.
سلسله برنامههای «با یار مهربانم» پنجشنبهها از سوی مراکز فرهنگی هنری منطقه 5 به منظور ایجاد انگیزه و فراهم کردن بستری برای مطالعه در کودکان برگزار میشود.
یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۳
نظر شما