به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، به دنبال تحولات مهم عرصه جهاني در عصر قاجار، جرقه جريان «خاطرهنويسي» نيز در اين دوران زده شد و با به جريانافتادن خاطرهنگاري در اواسط عصر ناصري، زنان هم سهم خود را در این زمینه ادا كردند. از مهمترين آثار موجود خاطرات زنان در اين دوره، ميتوان به كتابهاي زير اشاره كرد.
كتاب «خاطرات تاجالسلطنه»، قديميترين اثر خاطرهنويس زن ايراني است كه مكتوب شده است. تاجالسلطنه، دوازدهمين دختر ناصرالدين شاه قاجار از مدافعان انقلاب مشروطه و عضو انجمن حريت نسوان بود و علاقه خاصي به نوشتن خاطرات خود داشت. بخشهایی از کتاب خاطرات تاجالسلطنه(«تاریخ حالات ایام زندگانی خانم تاج السلطنه») در سال ۱۳۶۲ با نظارت منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان در تهران منتشر شده است. او در این خاطرات، عقاید خود را نوشته است که وسعت اطلاعات او را نشان میدهد.
وی از مشروطیت، حقوق زنان، آزادی، برابری و قانون دفاع کرده است. کتاب خاطرات تاجالسلطنه دارای ارزش تاریخشناختی بسیاری است زیرا اطلاعات روشنی درباره پنج سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه و دربار ناصری و مظفری دارد و درباره رویدادهای مهمی مانند واقعه رژی، قتل ناصرالدین شاه، غارت خزانه پس از او، سلطنت مظفرالدین شاه، نقش سیدجمالالدین اسدآبادی و امین السلطان نوشته است. از این کتاب دو نسخه خطی در دست است و بخشهایی از متن اصلی تا کنون پیدا نشده است.
کتاب «خاطرات مونس الدوله»، نديمه حرمسراي ناصرالدين شاه به کوشش «سيروس سعدونديان» است که از سوي انتشارات زرين تهران به چاپ رسيده است. خاطرات مونسالدوله دربرگيرنده داستانها و توصيفهاي ارزندهاي در باب تعزيههاي زنانه، مجالس روضهخواني زنانه، تقليدها، نقاليهاي زنان است. اين كتاب نمايشهاي زنانه درباري را با جزييات فراوان شرح ميدهد. کتاب شامل چهل و يک فصل است.
در بخشي از اين كتاب ميخوانيم: «حالا [1345ش] نود و پنج ـ شش سال دارم؛ تا صد سال چند سالي کسري دارم که آن هم چيز قابلي نيست. در عوض، خيلي حرفها از مادرم و مادربزرگم شنيدهام که اگر نقل بکنم، از صدوبيست سال هم جلوتر ميرود ... من شب پانزدهم ربيعالاول 1288هـ ق به دنيا آمدم.»
خاطرات او، بيشتر شامل وقايع اندرونيها و باورهاي زمانش و در حين روايت زمانه به شرح حال خود که از خانواده اشرافي است، ميپردازد. خاطرات او دربرگيرنده سطح تفکر (خواستهها، سلايق و علايق) اوضاع اجتماعي و فرهنگي زنان آن عصر در اکثر طبقات جامعه است. وی در اين خاطرات تقريبا تمام زنان اقشار مختلف جامعه را با نوع فعاليت و جايگاهشان، القاب و اصطلاحات مربوط به ايشان را با ذکر يک يا چند نمونه از معروفترين آنها مثال ميآورد. مباحثي که در اين کتاب به آن پرداخته ميشود عبارتند از آرايش زنان، ازدواج، آداب مراسم خاص مانند تولد، زايمان، تعزيه، شيوههاي سفر، خرافات و مراسم ماه رمضان.
«سعدونديان»، گردآورنده كتاب در مقدمه، اين خاطرات را بيبديل ميخواند چرا که شامل وضعيت زنان تا عصر مشروطيت است. گرچه قسمتهاي انتهايي آن کمتر تازه بوده و در اکثر موارد تکرار گفتههاي پيشين است.
«مهرماه فرمانفرماييان»، يکي از دختران «عبدالحسين ميرزا فرمانفرما» (شاهزاده قاجار و نخستوزیر ایران) است. کتاب «زير نگاه پدر (خاطرات مهرماه فرمانفرماييان از اندروني)» كه از سوي انتشارات کوير به چاپ رسيده، داراي يک پيشگفتار و 26 فصل است. مهرماه فرمانفرماييان خاطرات خود را در اين كتاب كه شامل دوران کودکي در شهرهاي محل ماموريت پدرش چون تهران و شيراز و... است به تصوير كشيده است. او به ذکر خاطره از دوره اقامت اجباري خانوادهاش در اصفهان به علت دستگيري فرمانفرما و همچنين خاطرات مختلف از خواهران و برادران تني و ناتنياش، همسران فرمانفرما، آداب و رسوم خانواده، معلمان، دايگان و... ميپردازد. در مجموع کتاب خاطرات مهرماه فرمانفرماييان گزارشي از اوضاع اجتماعي و زندگي خانوادگي اوست و از اوضاع و وضعيت سياسي در اين خاطرات چيزي ديده نميشود.
«خاطرات سردار مریم بختیاری (از کودکی تا آغاز انقلاب مشروطه)» كتاب مهمی از «بیبی مریم بختیاری» دختر «حسینقلیخان ایلخانی»، خواهر «علیقلی خان سردار اسعد»، همسر «ضرغام السلطنه بختیاری» و مادر «علیمردانخان بختیاری» از زنان مبارز عصر مشروطیت است. او در خردسالي پدرش را از دست داد و تحت سرپرستي برادران خود، بهويژه حاج عليقلي خان سردار اسعد قرار گرفت. وي از زنان تحصیلکرده و روشنفکر عصر قاجاریه بود و به طرفداری از آزادیخواهان جنبش مشروطه برخاست. وی به مثابه زندگي ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشین خان بود عدهای سوار در اختیار داشت و در مواقع ضروری به یاری مشروطهخواهان میپرداخت.
كتاب خاطرات او، از دوران كودكي بيبي مريم شروع ميشود و تا حدود سيسالگياش را دربرميگيرد كه زمان آن، آغاز انقلاب مشروطه و چند سال بعد از رهايي از شوهري است كه از زندگي با او سخت در عذاب بود و مانع مبارزاتش ميشد. بيبي مريم در اواخر همين خاطرات طرفداري خود را از مشروطه و مشروطهخواهان و دشمني خود را با ضد مشروطهخواهان، حتي يكي از برادرانش و پسرعموهايش اعلام ميكند.
او در تمام نوشتههايش آرزو ميكند ملت ايران از قيد استبداد زمان رهايي يابند. وي از وضع فلاكتبار زندگي زنان ايراني، بهويژه زنان در بند و قيد بختياري داد سخن داده و از درگاه پروردگار براي رهايي آنها التماس ميكند. در صفحات پاياني، نمايه اسامي، نمونه دست خط مولف و عكسهايي از سران بختياري چاپ شده است.
نظر شما