به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دکتر زرینکوب، پژوهشگر تاریخ و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران كه در نشست «شبنامه» از سوي نشر تاريخ ايران حضور يافت، سخنراني خود را با عنوان «بحرین در روزگار ساسانیان» آغاز کرد و گفت: واقع شدن جزایر بحرین میان ناحیه احساء (در شمال شرقی شبه جزیره عربستان) و قطر، موقعیت جغرافیایی ویژه و ممتازی به آن داده است.
وی ادامه داد: آگاهیهای موجود درباره بحرين نشان میدهد که عربها ساکنان قديم بحرین نبودهاند و دست کم، ایرانیان سابقهای افزونتر از آنها در آنجا داشتهاند. چنانكه از یک روایت تاریخ طبری بر میآید که در زمان ملوکالطوایف، یعنی دوران پس از سقوط هخامنشیان و به ویژه در عصر اشکانی عربها همه در حجاز، بادیه، مکه و یمن میزیستهاند و آن عده که در حجاز و بادیه بودند به قحطی گرفتار آمدند اما از بیم اشکانیان نتوانستند به عراق بروند و بنابراین از حجاز به بحرین رفتند که در آن زمان در قلمرو ایرانیان بود.
این پژوهشگر تاریخ ایران افزود: همچنین اطلاعات موجود به دست آمده در باره بحرین از منابع کلاسیک یونانی و رومی نیز عمدتا مربوط به روزگار پس از هخامنشیان است و برخی مطالعات نشان داده که تا پیش از حدود سال 190 ميلادي در زمان اشکانیان، عربها هنوز وارد بحرین نشده بودند و در اواخر سده دوم میلادی و با ضعف قدرت اشکانیان، عدهای از قبایل عرب به سبب فقر و فاقهای که به آن دچار شده بودند، به سواحل خلیج فارس روی آورده و آنجا مستقر شدند. از این روزگار به بعد، عرب نیز به ترکیب جمعیتی بحرین اضافه شد.
بحرين، در قلمرو حاكمان ايراني
نویسنده کتاب «تاریخ ایران باستان: تاریخ سیاسی ساسانیان» گفت: آگاهیهای درست تاریخی درباره بحرین از روزگار ساسانیان به دست میآید و اینگونه اخبار، به زمان «اردشیر بابکان» باز میگردد. از میان نخستین کشورگشاییهای او، فتح بحرین است که به عنوان ولایتی ایرانی معرفی شده است. اردشیر، «سنطرق»، حاکم آنجا را در هم شکست و بحرین را تصرف کرد و به ایجاد شهرهایی دست زد که یکی از آنها که بعدها به «خطّ» شهرت یافت، به روایت طبری «پسا اردشیر» و به گزارش حمزه اصفهانی احتمالا «بتن اردشیر» خوانده میشد. به روایت «دینوری» نیز یکی از بخشهای چهارگانه اداری و نظامی خسرو انوشیروان، شامل فارس، خوزستان و «بحرین» میشد.
اميران ايراني در بحرين
وی بیان کرد: امیران بحرین در روزگار ساسانیان تا ظهور اسلام همگی ایرانی بودند. برخی از آنها شهرت یافتهاند که از میان آنها، «آزاد افروز»، پسر «گشنسپ» که عربها او را مکعبر (پارهکننده به شمشیر) مینامیدند، عامل خسرو انوشیروان در بحرین بود. همچنین آخرین حاکم ایرانی بحرین در عصر ساسانی نیز «سیبخت» بود که «بلاذری» او را «مرزبان هجر» نامیده است. به علاوه رهبر عرب بحرین نیز از سوی دربار ساسانی تعیین میشد که آخرین آنها «منذربن ساوی» بود.
ارتباط فرهنگي ايران و بحرين
زرینکوب عنوان کرد: علاوه بر پیوستگیهای سیاسی و اداری، ارتباط فرهنگی میان ایران و بحرین پیشینهای بسیار کهن دارد و در واقع، جزایر بحرین مهمترین نمونه از انتشار فرهنگ ایرانی در کرانههای جنوبی خلیج فارس است.
این استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران ادامه داد: شناختهشدهترین شواهد موجود از حضور فرهنگی ایرانیان در سواحل جنوبی خلیج فارس و نیز بحرین باز به روزگار «ساسانیان» بازمیگردد. چنانکه برخی محققان پیشتر نشان دادهاند، بسیاری از اعلام جغرافیایی و نام آبادیهای بحرین فارسی است. چنانکه نامهایی چون دراز، دمستان، سبز، شاخوره، فارسیه، کرانه و... به روشنی ایرانی هستند یا ریشهشناسیهای واضح فارسی دارند و همچنين نام برخی مکانهای موجود کنونی در بحرین مثل «سیماهیج»، «منامه»، «اوال» نیز بازمانده عصر ساسانی است.
وی بیان کرد: افزون بر همه اینها خود کلمه «بحرین» نیز کاملا عربی به شمار نمیرود، زیرا مثنای «بحر» نیست بلکه در اصل مرکب است از «بحر» و «آن» که پسوند نسبت فارسی است. یعنی در اصل «بحران» بوده است و درست به همین سبب است که از قدیم و در کتب «انساب»، منسوب به آنجا را «بحرانی» میگفتند و نه بحرینی. و این نام، حتی اکنون در میان برخی از ایرانیان جنوب ایران به نام خاندانی و خانوادگی به کار میرود و از این رو بحرین که در اصل «بحران» بوده صفت منسوب به بحر است و بحری یا دریایی معنی میدهد و پسوند «ان» نيز كه در آخر كلمه آمده، همان «آن» نسبت فارسي است.
وي در ادامه سخنان خود به برخي ديگر از واژهها اشاره كرد كه حدسهايي بر ريشه فارسي آنها ميتوان زد و در بحرين مصطلح و باب شده است.
نشر تاریخ ایران به مناسبت سالگرد درگذشت «فاطمه پيرا»، (تاريخپژوه و نويسنده) سلسله نشستهای «شبنامه» را با حضور تاریخنگاران، پژوهشگران و استادان دانشگاه برگزار میکند. این نشست دوشنبه (هفتم بهمنماه) برپا شد.
سهشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۷
نظر شما