احمد محیط طباطبایی، رییس کمیته ملی موزههای ایران (ایکوم) در مراسم بزرگداشت سید جمال ترابی طباطبایی، پدر دانش سکهشناسی ایران گفت: سکهها ابزار شکلگیری کتابهای تاریخی و معیاری برای محک زدن نوشتههای تاریخنگاران است. سکه مهمترین روایت مستند تاریخ است و ترابی با عیارسنجی و شناسایی آنها کمک شایانی به پژوهشها کرد.
محیط طباطبایی با اشاره به برگزاری این مراسم در فرهنگستان هنر اظهار کرد: این جلسه با هویت حقیقی و شکلی واقعی در شرایط فعلی کشور برگزار شده و نشان از توجه به حوزه فرهنگ و هنر در جایگاه درست دارد. برپایی این بزرگداشت به دور از فضای رسانهای و تبلیغاتی اجرا میشود. در جامعه هنگامی که صحبت از اصلاح وضعیت فرهنگ میشود، آن را بهعنوان امری فانتزی در نظر میگیرند اما جامعه فعلی ما تا چه اندازه بر پایه فرهنگ بنا شده است؟ متاسفانه این جامعه با مساله فرهنگ فاصله بسیاری دارد و این امر در وضعیت شهرها نمودار است.
این پژوهشگر با بیان بخشی از نسبنامه سید جمال ترابیطباطبایی، گفت: ترابی طباطبایی در اصل از سادات اردستان است. کلمه طبا به معنی خوب است و تکرار دوبار آن صفت خوبتر معنا میدهد. این خاندان در مسیر حرکت خود از عراق به حاشیه کویر و شهر زواره میرسند که بهنوعی تمامی طباطباییها با یکدیگر نسبت دارند.
وی درباره دانش سکهشناسی نیز بیان کرد: سکهشناسی کاری تخصصی و دشوار است که با آموزش تئوریک در دانشگاه به دست نمیآید بلکه نیازمند کار مداوم، دیدن، لمس کردن و اتصال به یک منبع پر ارزش اطلاعات است. ترابی هنگامی که در موزه آذربایجان بود، توانست آثار و کتابهای ارزشمندی در حوزه سکهشناسی منتشر کند. همچنین شاگردانی متخصص آموزش داد که نقش شاخص در این حوزه دارند.
محیط طباطبایی افزود: ارتباط بین تاریخ و سکه بهعنوان ابزار شکلگیری کتابهای تاریخی است که گاه گفتههای مورخان زمان خود را نقض میکنند. از سکهها میتوان به دوران رفاه اجتماعی، سختی، تورم، فاصلههای طبقاتی، نزدیک شدن طبقهها، همچنین نظامهای اجتماعی در دورههای پیش و پس از اسلام پی برد. در واقع سکهها، فضای حقیقی برای محک زدن عیار نوشتههای تاریخی هستند.
رییس کمیته ملی موزههای ایران (ایکوم) گفت: اگر بر اساس باستانشناسی روز، پژوهشی انجام شود، خواهیم دید که دلار امریکا به عنوان اسکناسی در تمام دنیا پخش است و همه دلار نگه میدارند که این نشان از قدرت اقتصادی این کشور در جهان دارد، حال با بررسی مدارک دوره اشکانی، متوجه میشویم سکههای این دوران در سرزمینهایی چون روم یا چین کشف شدهاند که این امر نیز نشان از قدرت این دولت در آن روزگار دارد، حتی اگر در تاریخ به شکل دیگری نوشته شود و افرادی مانند پلوتارک مطالب دیگر بگویند سکهها حقیقت را فاش میکنند.
محیط طباطبایی در پایان سخنانش اظهار کرد: وضعیت سکهها و وجود سکههای خُرد در پایان عمر دوره صفوی نشان از رفاه اجتماعی مردم دارد و دلیل آن نیز به این امر باز میگردد که هنگامی که سکهای خُرد وجود دارد، یعنی کالایی را میتوان معادل آن خریداری کرد. در جامعه امروز ما سکه یکریالی در تبادلات و معاملهها وجود ندارد چرا که کالایی برای تبادل با این قیمت نداریم. سکه با زبان خودش مهمترین روایت مستند تاریخ است و ترابی با عیارسنجی و شناسایی آنها به اهل تحقیق در حوزههای تاریخ، انسانشناسی و باستانشناسی کمک شایانی کرد.
عمده آثار تاریخی برپایه یافتههای سکهشناسی است
داریوش رحمانیان در این نشست با اشاره به دورانی که در تبریز زندگی میکرد، گفت: 12 سال از دوران زندگیم را به تناوب در تبریز زندگی کردم و سیدجمال ترابی طباطبایی را بهعنوان یکی از نامدارترین و مهمترین مفاخر تبریز میدانم. تبریز مرکز ثقل تاریخی و فرهنگی و زادگاه یا محل پرورش پژوهشگران، ادیبان و فرهیختگان بسیاری است که ترابی در فن سکهشناسی از سرآمدان این حوزه به شمار میآید و سکهشناسان امروز مستقیم یا غیرمستقیم از شاگردان وی بوده و هستند.
این استاد تاریخ با اشاره به پیوند تاریخ و سکهشناسی بیان کرد: اهل تاریخ در ضرورت توجه به علم و فن سکهشناسی تردیدی ندارند و آثار استاد ترابی از نمونههای درخشان پیوند سکهشناسی و تاریخ است. سکهها روشنگرند و بهعنوان سند، از جایگاهی والا و بنیادین در تحولات تاریخی بهشمار میروند. در بخش تاریخ سلوکی و اشکانی سندی بر اهمیت سکههای آن دوران نداریم و بخش گستردهای از تاریخ این دورهها با سکهها روشن میشود. بخش عمدهای از کتاب «تاریخ سیاسی پارت» نوشته «نیلسون دوبواز» برآمده از مطالعات سکهشناسی است.
وی افزود: ایرانشناسی روس برپایه علم سکهشناسی و اسناد کتابی درباره تمدن ساسانی تدوین کرده یا کتاب «استانلی لین پول» با عنوان «طبقات سلاطین اسلام»، «خروج و عروج سربداران» اثر «جان ماسون اسمیت» و آثار متعدد دیگری همگی با تکیه بر سکهها نوشته شدهاند. مورخان جدید ایران که در روشها و رویکردهای تاریخنویسی نوآوری داشتند از اعتمادالسلطنه تا احمد کسروی با تکیه بر فن سکهشناسی به نگارش کتابهای تاریخی پرداختند.
رحمانیان در پایان سخنانش با قدردانی از صفورا برومند، عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ و همکاری انجمن ایرانی تاریخ اظهار کرد: دین اسلام همواره به گرامیداشت بزرگان اهمیت ویژهای داده است. برپایی چنین مراسمی باعث میشود تا استادان و پژوهشگران با علاقه و پشتگرمی بیشتری کار کنند و سپاسگزاری از افرادی مانند سیدجمال ترابی باعث رشد این حوزه و گسترش دانش در جامعه خواهد شد.
همسایگان ما برای هویتسازی شخصیتهای ایرانی را به یغما میبرند
محمدتقی امامی خویی نیز در این نشست در سخنان کوتاهی اظهار کرد: پیوند نزدیک سکه و تاریخ یکدیگر را تکمیل میکنند و قلمروهای تاریخی با سکه شناخته میشوند. هر مطلبی با نکتهای ظریف که بتواند تاریخ این مملکت را تکمیل کند اهمیت دارد. امروزه کشورهای تازه شکلگرفته همسایه تلاش میکنند تا هویتی برای خود بسازند و این هویت نیاز به تاریخ دارد. به همین منظور همسایههای کملطف ما شخصیتهای فرهنگی ما را به یغما میبرند.
سعید سلیمانی دیگر سخنران این نشست نیز بیان کرد: از سال 62 که در دبیرستان تحصیل میکردم با استاد و آثار وی آشنا شدم و بهدلیل علاقه بسیار به سکهشناسی تمایل به تغییر رشته و تحصیل در رشته باستانشناسی داشتم اما استاد خواست تا تاریخ بخوانم نه باستانشناسی چرا که برای آشنایی با سکههای دوران اسلامی آگاهی از تاریخ اهمیت بسیاری دارد. امروزه به راحتی با جست و جو در اینترنت میتوان اطلاعات ارزشمندی درباره سکههای دوران مختلف به دست آورد اما در آن دوران که آگاهی از خط مغولی یا کوفی نبود، استاد بهتنهایی هر سکهای را که پیدا میکرد و در هر مجموعهای که بود عکسی از آن تهیه و در پاکتهایی اطلاعات آن را برای ثبت و حفظ نگهدای میکرد.
این شاگرد ترابی طباطبایی افزود: استاد شخصیت وارستهای داشت و در سالهای پایانی عمر باغی را که به وی رسیده بود فروخت تا کتابهایش را منتشر کند. وی معتقد بود برای جلوگیری از فراموش شدن آثار تاریخی و سکهها باید کتابهایی تالیف و منتشر شود تا هر فردی تخصصی درباره آنها دارد در شناسایی و تکمیل اطلاعات آن تلاش کند. درِ خانه استاد به روی همه باز بود و کتابهای کتابخانه شخصیاش را به افراد بدون آن که آنها را بشناسد امانت میداد و از افراد درخواست میکرد پس از پایان مطالعه آن را به وی بازگردانند در حالی که چنین افکاری در جامعه بسیار به ندرت دیده میشود.
در پایان این مراسم سرایدار خانه ترابیطباطبایی با بیان خاطراتی از وی اظهار کرد: استاد تا آخرین لحظات عمرش مینوشت و هنگامی که دیگر توان نوشتن نداشت از سعید سلیمانی که مانند فرزندش بود درخواست کرد تا در نوشتن و تکمیل کتابش به وی کمک کند.
نظر شما