خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، اعظم کاوه: حالا که به سالروز درگذشتش نزدیک میشویم، بیش از هر زمان دیگر، گفتن و نوشتن دربارهاش ضرورت پیدا میکند. ذاو کودکی بود که در نخستین ساعات چهارم بهمن سال 1330 در بجنورد چشم به زندگی گشود، بزرگ شد، سالهایی نه چندان زیاد عاشقانه زیست، به پروانهها، گلها و بچهها مهر ورزید، نقاشی کرد، قصه نوشت، دست به ترجمه و تحقیق زد، بانی نشر یک مجله تخصصی شد، خلاصه نوشت، نوشت و هرچه واژه داشت به جمع هدیه کرد و درست در نخستین ساعات چهارم بهمن سال 1368 چشمان خود را روی هرچه پروانه بود بست، حتی به روی پویا تنها فرزندش که تنها پروانه اختصاصی او بود.
گفتن از کسی که دیگر حضور فیزیکی ندارد، دشوار است. مخصوصاً اگر او کسی باشد که حرکت و تلاش بیوقفهاش را حداقل در چندسال پایانی زندگیاش دیده و سرسختی او را در مبارزه با بیماری و ناتوانی حس کرده باشی؛ منصور حسینزاده چنین بود.
زمینه کارهای متنوع او باعث میشود که امروز نتوانی بگویی مهمترین کارش چه بود، اما به جرأت میتوان گفت که او هرکه بود، تلاش و حرکتی هدفمند، جوهره زندگیاش بود. شاید بشود گفت کار اصلی او تحقیق در زمینههای گوناگون تاریخ مطبوعات بود، اما به شهادت همسرش، او به این بسنده نمیکرد که از ساعت سه بعد از نیمهشب در کتابها به دنبال مفاهیم موردنظرش باشد. اگر داشتن فیشهای طبقهبندی شده درباره تاریخ مطبوعات ایران، تاریخ مطبوعات کشورهای عربی، پیدایش خط، موسیقی، احزاب و گروههای سیاسی ایران، واژگان مورد استفاده در ادبیات رسانه و تاریخ ایران را کنار بگذاریم، چاپ رپرتاژهای تحقیقی متعدد در شمارههای گوناگون کیهان سال، ترجمه قصه برای کودکان،نقاشی، طرح وسایل کمکآموزشی، تدوین تاریخ مجلات کودکان و نوجوانان که نخستین جلد آن منتشر شده و تلاشی پیگیر برای پایهگذاری انتشار فصلنامهای تخصصی درباره روزنامهنگاریـ رسانهـ از جمله کارهایش بود.
کندوکاو درحوزه کودک عالم رسانه
از حسینزاده بسیار میتوان نوشت. بهویژه در زمینه تاریخ مطبوعات اما در این مجال اندک، تنها میتوان به بعضی نوشتههای او در زمینه ادبیات و مطبوعات کودکان و نوجوانان اشاره کرد. او در کنار سوژه اصلی تحقیق خودـ تاریخ مطبوعات ایرانـ کار مجلات کودکان و نوجوانان را دنبال میکرد. نخستین جلد از دو جلد تاریخ مجلات کودکان و نوجوانان توسط خود او تدوین شد که به همت همسر و خواهرش، از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها چاپ و اخیراً توزیع شد. به جرأت میتوان گفت که این تحقیق، طولانیترین بررسی تاریخ مجلات کودکان و نوجوانان تا به امروز است.
نویسنده در پیشگفتار کتاب «تاریخ مجلات کودکان و نوجوانان از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی» پروژه جمعآوری و تدوین تاریخ نشریات کودکان را چنین توضیح میدهد: «ضرورت جمعآوری و تدوین تاریخ مجلات کودکان در ایران زمانی خود را نشان داد که جای خالی تاریخ ادبیات کودکان ایران در بازنگری تغییرها و دگرگونیهای ادبیات کودکان، در ایران قبل و بعد از انقلاب، احساس شد. بیاغراق، ادبیات کودکان یکی از متحولترین شاخههای فرهنگیو ادبی جامعه بعد از انقلاب اسلامی است. برای این تحول شواهد ملموسی وجود دارد که از این تاریخ نظیر آن را نمیتوان یافت. بهطور مثال، بعد از انقلاب برای نخستینبار به گروه کثیری از تصویرگران و شاعران کودکان برمیخوریم که حداقل یکی از فعالیتهای اصلی آنها، تصویرگری یا سرودن شعر برای کودکان بوده است. در این دوره با محتوای کاملا دگرگون شده از ادبیات کودکان روبهرو هستیم. این شواهد لزوم تدوین تاریخ ادبیات کودکان را به صورت یک ضرورت و برای مشخصکردن ویژگیهای این تحول مطرح میکند.»
او همچنین اشاره میکند که با توجه به هدف تاریخ مجلههای کودکان در ایرانـ ترسیم بخش اساسی از تاریخ ادبیات کودکانـ شیوه بررسی مجلهها، تا حد امکان براساس تقسیمبندی دورهای صورت گرفته است.
مقدمه کتاب، سلیقه حسینزاده را در برخورد با سوژههای ادبیات مطبوعات نشان میدهد. او در این بخش درباره انعکاس نیازهای کودکان در مجلههای کودک مینویسد: «روانشناسی کودک، فهرست نسبتاً جامعی از نیازهای مادی و معنوی کودکان ارایه میدهد. این نیازها نقش موثری در تدوین محتوای مجلههای کودکان دارند. نخستین و ملموسترین نیازی که کودک برای نخستینبار در آغوش والدین خود با آن آشنا میشود نیاز جسمی است. غذا، پوشاک، امنیت و ... نمونههایی از نیازهای فیزیکی هستند. انعکاس این نیاز از دیرباز در ادبیات کودکان حضور داشته است. به اعتقاد روانشناسان اجتماعی آنچه بزرگترها به عنوان افسانهها و داستانهای غیرواقعی برای کودکان بیان میکنند، شرایط مساعدی را برای پاسخ نمادین و کاذب کمبودهای فیزیکی و تبعیضهای مادی جوامع بشری فراهم میآورد. داستان هیزمشکن پیری که روزی بهطور اتفاقی درخت سحرآمیزی را مییابد و شاخهای از آن درخت را با خود به خانه میآورد و تمامی آرزوهای سرکوب شده خود را برآورده میکند، ارایه تصویری برای ارضای کاذب و سمبولیک کمبودها و تبعیضاتی است که در یک نظام اجتماعی نابرابر وجود دارد. بنابراین نظریه، وقتی در افسانه یا قصهای آتش فروزان و گرمابخش، جشنهای چند شبانهروزی، لباسهای گرانقیمت و ... مطرح میشود، همیشه در پس این تخیلات شیرین، ناامنی، فقر، گرسنگی، تنگدستی و تبعیض نهفته است.»
به اشاره خود نویسنده در پیشگفتار کتاب، تلاش شده است در این مجموعه محدودهای از زمان انتشار نخستین مجله کودکان تا پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گیرد.
در مقدمه کتاب ضمن اشاره به ویژگیهای مجلههای کودکان، تصویری کلی از مجلههای کودکان ایران(قبل از انقلاب) ارایه شده است. مشخصات شناسنامهای مجلههای کودکان با ارایه اطلاعات آماری، جدولها و ویژگیهای ظاهری مجلهها در بخش تاریخ مطرح شده است.
مختصات بخشهای گوناگون هر نشریه مثل داستان، داستان فولکلوریک و افسانهها، کمیکهای مصور، تصویرگری، شخصیتپردازی، شعر، مطالب علمی، تاریخ فکاهی و طنز، آگهی و مطالب سیاسی نیز در این کتاب مورد بررسی تحلیل قرار گرفتهاند که ناگزیر به همین اشاره کوتاه به مطالب کتاب بسنده میکنیم؛ چراکه حتی نگاهی گذرا به ویژگیهای نشریات قبل از انقلاب با استناد به کتاب منصور حسینزاده، مطلبی دیگر میخواهد و مجالی بیشتر.
سهشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۲
نظر شما