منصوره شريفزاده در نشست «عصر تجربه»، جلسات نقدي را كه در دهه 70 توسط زنان نويسنده برگزار ميشد سبب تحولاتي تاثيرگذار بر ادبيات زنان دانست، گفت: تا پيش از دهه 70، خانمهاي نويسنده چندان جدي گرفته نميشدند و نقدي روي آثار آنها، حتي اگر اثر تاييد شدهای بود، نوشته نميشد و با لحن خاصي ميگفتند كه «خانمه؟» اما بعد از تشكيل اين جلسات، فعاليت بانوان نویسنده پا گرفت.-
شريفزاده در اين نشست با بيان اينكه از كودكي اشعار پروين اعتصامي را از بر ميكرده، گفت: از نوجواني و دوران تحصيل در دبيرستان، به واسطه داييام كه در دانشگاه تهران تحصيل ميكرد، با شعر نو و رمانهاي ترجمه آشنا شدم. زماني كه درس ادبيات تطبيقي را در دانشگاه ميگذارندم، مشابهتهاي ادبي ميان ادبيات ايران و ديگر كشورها بررسي ميشد كه مطالعه و تحقيق، لازمه اين كار بود و البته دانشجويان ملزم به ارايه دو شعر و داستان براي كسب نمره بهتر بودند. اين مساله باعث نگارش داستاني با موضوع زندان زنان شد كه بعدها با استقبال خوبي روبهرو شد.
مترجم كتاب «فرهنگ اصطلاحات ادبى» ادامه داد: در كلاسهاي درس ادبيات، آثار نويسندههاي مختلف داخلي و خارجي مورد بررسي قرار ميگرفت. اگر نويسنده ايراني و در قيد حيات بود، در جلسه بررسي آثارش حضور مييافت كه هوشنگ گلشيري، طاهره صفازاده از مهماناني بودند كه به اين جلسات دعوت شدند. البته من از استادان خوبي نيز بهره بردهام كه شفيعي كدكني و زرين كوب از آن جمله هستند.
وي با بيان اينكه امروزه محدوديتهاي تهيه كتاب نسبت گذشته وجود ندارد، افزود: به نظرم، نويسندههاي امروز دستشان در خواندن آثار مختلف تاليفي و ترجمهاي باز است و ميتوانند با مطالعه اين آثار از آنها درس بگیرند و پيش بروند. خوشبختانه اكثر داستانهاي كهن به نثر برگردانده شدهاند و در چاپهاي جديد، معاني لغات نيز آمده است و نويسندهها قادرند به راحتي از اين آثار استفاده كنند. من معتقدم كه مطالعه متون كهن به نويسندگان كمك ميكند تا تفاوتهاي نوشتههاي ديروز و امروز كشورمان را دريابند.
نويسنده كتاب «مولود ششم» گفت: تجربه به من ثابت كرده است كه بايد به نوشته و نقدهاي جوانها اعتماد كرد زيرا جوانها در سالهاي گذشته، بسيار پيشرفت داشتهاند و امكانات بسياري در دست دارند.
وي در پاسخ به اين پرسش كه «چرا داستانهاي وی در جامعهاي مرد سالار روايت ميشود؟»، توضيح داد: من معتقدم كه جامعه ما، جامعهاي مرد سالار است. البته ما زنها باعث شكلگيري اين موقعیت هستيم زيرا زنهاي ايراني هميشه به تكيهگاه نيازمندند؛ اين رفتار به ما منتقل شده است و انگار نميتوانيم روي پاي خودمان باشيم. از آن زمان كه من شروع به نوشتن كردم اينطور بود اما شايد در حال حاضر فضا بهتر شده باشد.
اين مترجم ادامه داد: من هيچگاه خاص نويسي نكردهام و آنچه با گوشت و پوستم در جامعه لمس ميكنم، مينويسم. جامعه و آنچه در آن رخ ميدهد بر نويسنده تاثير ميگذارد و من نيز با تاثيراتي كه از جامعه ميگيرم، مينويسم. به اعتقاد من، نويسنده به ندرت قادر است خود را از اين فرهنگ غالب جدا كند.
وي به جلسات نقدي كه از سوي تعدادي از زنان نويسنده در دهه 70 برگزار ميشد، اشاره كرد و گفت: تا پيش از دهه 70، خانمهاي نويسنده به آن صورت جدي گرفته نميشدند و نقدي روي آثار آنها، حتي اگر اثری تاييد شده بود، نوشته نميشد و با لحن خاصي ميگفتند كه «خانمه؟» اما بعد از تشكيل جلسات نقد، كار بانوان نویسنده پا گرفت.
مترجم كتاب «پيروزى تخممرغ» با بيان اينكه بايد نويسندههاي ايراني به جهان شناسانده شوند، اظهار كرد: روياي من اين است كه روزي موقعيتي داشته باشيم كه كارهايمان به زبانهاي ديگر، حداقل انگليسي ترجمه شود و در كشورهاي ديگر ديده شود. حيف است كه نويسندههاي ما از اين موقعیت و امكان بيبهرهاند. متاسفانه دست نويسندههاي ما بسته است.
وي افزود: در توان نويسنده نيست كه اثرش را به زبان انگليسي ارايه دهد. در واقع اگر هم به زبان ديگري بنويسد در نشر مشكل پيدا ميكند. ناشر خصوصي نيز توان ترجمه آثار و ارايه آنها را ندارد. پس تنها با حمايت دولت اين امر محقق ميشود. شايد اين كار هزينه بردار باشد اما در ادامه، تمامي هزينهها برميگردد. من معتقدم كه بايد اين تلاش هرچه زودتر انجام شود. شايد تا امروز ضرورت اين مساله احساس نشده است اما بايد مطرح شود تا گرهگشايي انجام شود.
شريفزاده متولد سال 1332 است و نخستين مجموعه داستانش با عنوان «مولود ششم» با محوریت مسایل و مشكلات زنان در سال 1363 منتشر شد.
نخستین رمان این نویسنده و مترجم ادبیات با عنوان «چنار دالبتی» نیز در سال 1381 به چاپ رسید.
گردآورى مجموعه «بيست داستان از بيست نويسنده زن ايرانى» و ترجمه آثار «اطلسىهاى لگدمال شده» اثر ويليامز، «پيروزى تخممرغ» اثر «آندرسن» و «فرهنگ اصطلاحات ادبى» اثر «مارتين گرى» برخی آثار شریفزاده هستند.
«سرمهدان میناکاری»، «چنار دالبتی» و «عطر نسکافه»، «دختران گیتی»، «داستانهای اشباح» و «بند کفش» نیز از آثار داستانی این داستاننویس در عرصه ترجمه و تالیف هستند.
نظر شما