دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۳
داستان‌هایی برای غلبه بر ترس‌های کودکی

«سایکه فانتزی» ها نوعی فانتزی روانشناختی در زمینه داستان‌های خیال‌انگیز هستند که با ماجراهای مربوط به مسائل روحی ـ روانی کودک همراه می‌شوند و کودک با خواندن این قصه ها به نوعی در حل تعارضات روحی خودش موفق می‌شود. منظور از مشکلات و تعارضات روحی این نیست که چنین کودکانی دارای مشکل روحی هستند بلکه این مسائل به گونه‌ای برای همه کودکان اتفاق می‌افتد./

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، معصومه افراشی: محمد محمدی نویسنده کتاب «فانتزی در ادبیات کودکان» در مورد این نوع فانتزی روانشناختی می‌گوید: «سایکه فانتزی‌ از پیچیده‌ترین و اصیل‌ترین کارکردهای فانتزی محسوب می‌شود و موضوع اصلی‌اش برخورد با ترس‌های درونی شده کودک ، ناخودآگاه و کشمکش‌های درونی آن‌است. یعنی مبارزه با انواع هراس‌ها به شکل روانشناسانه».

اگر بخواهیم برای این‌ گونه داستان‌هانمونه قائل شویم می‌توانیم به داستان جادوگرها نوشته رولددال اشاره کنیم، داستانی که با محوریت مبارزه با هراس تنهایی و مبارزه با نگرانی نوشته شده‌است.

همچنان که روانکاو معروف «لوک برتوتبلهایم» در کتاب «چرا کودکان به قصه نیاز دارند» می‌گوید، به‌وسیله قصه رویدادهای درونی شخص تجسم خارجی می‌یابند و با نمایش چهره‌های قصه و حوادث آن قابل فهم می‌شوند و چون افسانه‌ها و قصه‌ها دارای زبان نمادین هستند که با ما گفتگو می‌کنند دارای تاثیری بسیار عمیق هستند.

قصه‌های سایکه فانتزی به مشکلات حاکی از رنج‌های درونی کودک ـ رنج طرد شدن ـ هراس ها ـ احساس تنهایی وحسادت ها ـ کمک می‌کنند. وقتی کودک خودش را در این تاریکی‌های درون می‌بیند به‌وسیله این قصه‌ها می‌تواند با مشکلات خودش کنار بیاید و خودش را بهتر بشناسد.

محمد محمدی در بخشی دیگر از کتاب فانتزی کودکان درباره قصه‌های مربوط به سایکه فانتزی ، قصه« من و خارپشت و عروسکم» نوشته راضیه دهگان سلماسی را مثال می زند وآن را یک قصّه روان شناختی فانتزی می داند. این قصه یکی از کارهای مطرح ایرانی است که دارای دو قطب است. در قطب منفی این داستان ذهن مؤلف پر از تصویرهای منفی و مرگ‌زاست و درقطب مثبت، زندگی بر مرگ می‌چربد که نمونه‌ای از یک سایکه فانتزی خوب است.

برتوتبلهایم می‌گوید:« زمانی که کودک احساس می‌کند مورد بی مهری قرار گرفته، خواندن قصه‌های روانشناختی مناسب با افکار او تاثیر بسیار دارند و چشم انداز دلپذیری در برابر‌ش می‌گشایند و به او کمک می‌کنند به همه ناامیدی‌هایش غلبه کند. برای آنکه کودک داستان را باور کند و دیدگاه خوش بینانه آن بخشی از تجربه زندگی‌اش شود مجبور‌است که قصه را بارها بشنود یا بخواند و با همین شنیدن و خواندن مداوم ، می‌تواند از داستان در جهت خودشناسی و تجربه اندوزی استفاده کند».

او در ادامه می‌گوید:« گاه به‌وسیله قصه‌های تخیلی یا فانتزی لازم است امیدهای محدود و غیر واقعی را در مقابل هراس‌ها و نگرانی‌های نامحدود کودک قرار بدهیم زیرا نگرانی‌های غیرواقعی او به امیدهای غیرواقعی نیاز دارد و قصه‌های سایکه فانتزی تا حدودی می‌توانند این کار را برای کودک انجام دهند».

درفرصت های بعد ابعاد این نوع از قصه‌های فانتزی را بیشتر باهم مرور می‌کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها