جمعه ۶ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۰
کاوه: شاعر دستش را می‌سوزاند و راه را نشان می‌دهد

پوران کاوه، شاعر و مترجم که به تازگی مجموعه شعر «هیچ آینه‌ای تکرار من نیست» او منتشر شده است، گفت که شعر وجدان بیدار جامعه و یک نیاز است. شاعر ممکن است دستش را با مشعل شعر بسوزاند، ولی راه را نشان می‌دهد._

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کاوه گفت: من در این کتاب سعی کرده‌ام در دوره‌ای که هنوز «نو» تکلیف خود را با «کهنه» روشن نکرده است و رابطه این دو شبیه پارادوکسی می‌ماند که فقط تراژدی می‌آفریند، در قلمرو شخصی‌ام به برآوردی منطقی در این حیطه دست یابم. آنچه در اشعار این کتاب اتفاق می‌افتد ضمن حفظ زبان همیشگی شعرها، پتانسیلی تکنیکی است. قطعه‌های عاشقانه‌ای هم که فکر می‌کنم بیشتر شعرهای این کتاب را در برمی‌گیرند، حرفی تازه را یدک می‌کشند.

وی گفت: کوشش کرده‌ام زیبایی‌های کشف شده‌ای را به مخاطب منتقل کنم تا شاید بتواند لذتی هم پای شاعر در سطر سطر آن تجربه کند.

این مترجم در این باره که شاعر چقدر نیاز به دانستن فلسفه دارد و چقدر باید به فلسفه بیندیشد تا به نگاهی فلسفی در شعرها دست یابد، توضیح داد: به نظرم هم شاعر و هم مخاطبان نباید حتماً فلسفه خوانده باشند. در واقع خواندن فلسفه برای این دو ضروری نیست. اصلاً لازم نیست یک شاعر دوره‌های خاصی را در فلسفه پشت سر گذاشته باشد. در واقع فلسفه لابه‌لای برگ‌ها و دقایق و لحظه‌های زندگی ما شناسانده می‌شود.

شاعر مجموعه شعر «هیچ آینه‌ای تکرار من نیست» افزود: ما بدون کنترل و ناخودآگاه در مقاطعی از رنج و تاریکی در دوره ناممکن‌ها می‌توانیم احساس کنیم که به هر حال دری هر چند ناروشن در دل تاریکی گشوده خواهد شد. فلسفه و دانستن آن در زندگی ریشه در وجود همه ما دارد و نیازی نیست که دوره‌های خاصی را در خواندن آن گذرانده باشیم. فلسفه جاری در شعر و زندگی هم حقیقتی است قابل درک و شناخت.

وی در این باره که اگر شاعران زن به عینیت‌گرایی بپردازند، تا چه حد با محدودیت مواجه می‌شوند افزود: محدودیت در این باره همواره وجود داشته، ولی همان‌طور که می‌دانید شعر در اصل یک حس عصیان است. شعر یا احساسی است یا حالت عصیان زدگی در آن دیده می‌شود. اگر بخواهیم بیشتر القاها و اتفاقاتی که در دور و برمان و در حاشیه زندگی وجود دارند با معیار شاعران گذشته که بیشتر کلاسیک سرا بودند بسنجیم، در خواهیم یافت که آن‌ها حرف دلشان و آنچه را می‌خواستند به گوش دیگران برسانند به سادگی و بدون سانسور گفته‌اند.

کاوه گفت: وقتی شاعر مدام به این فکر کند که حرفش سانسور می‌شود یا نه، از بار معنایی و بیان واقعیت‌های ملموس او کم می‌شود. ما باید خلق آثارمان را آن گونه که واقعاً هست ارایه دهیم و طبیعی است که شعرها و کاربرد واژه‌ها و انتخاب سبک و زبان به نوعی از طرز فکری مدرن تغذیه می‌کند. اما به نظرم این تغییر نباید به آشفتگی یا به هنجاز تبدیل شود. آن وجه مورد قبول مخاطبان وجه مردمی اشعار است که در تمام ادوار و تمام شرایط تفکیک ناپذیر است و مثل شعله‌ای می‌ماند که هرگز خاموش نمی‌شود.

این شاعر افزود: اگر شاعر بخواهد آینده‌ای روشن برای شعرهایش بییند، باید با تکیه بر منطق و تونایی‌هایی که در خود سراغ دارد همسو با شرایط پیش برود نه همسو با روزگار. از منظری دیگر من چون موفق‌ترین شعرهای دنیا را شعرهای ساده می‌بینم مثل سروده‌هایی از سیلویا پلات یا تی.اس الیوت یا شاعرانی مشابه آن‌ها، شعرهایم پیچیده نیست. به نظرم شعر یک معما نیست که مخاطب بنشیند و دنبال حل آن باشد. در شعر ساده نباید به زبان بی توجهی کرد. تنها باید با زبان رفتار متعادل‌تری داشته باشیم که با هر روحیه و سلیقه‌ای سازگار باشد.

وی افزود: شعر وجدان بیدار جامعه است و یک نیاز محسوب می‌شود و ارزش‌های هنری شعر در درون خود شعر نهفته است و از دنیای درونی شاعر نشأت می‌گیرد و می‌تواند از جنس یک رویا یا تصویرهایی آرمانی از زندگی یک انسان باشد که مبین بالاترین ارزش‌هاست. به نظر من شاعر گویی مشعلی در دست دارد که گرچه گهگاه ممکن است دستش را بسوزاند اما سعی بر آن دارد که راه را تا حدودی روشن کند.

پوران کاوه، شاعر و مترجم متولد 1330 است. وی تا کنون دهه‌ها مجموعه شعر و مقاله درباره شعر امروز منتشر کرده است. از میان کتاب‌های او می‌توان به «از سکوت ترانه می‌سازم» و «هوا طعم قهوه می‌دهد»، «صدای فاصله‌ها»، «بیا شبیه آفتاب باشیم»، «گاهی شبیه رویای تو می‌شوم»، «بانوی پنجره‌های بی تاب» و «به باران رسیده‌ها»(ترجمه گزیده اشعار معاصر جهان) اشاره کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها