به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مسیح گفت: مثنوی معنوی مولانا جلالالدین، سرشار از طنز است، اما طنز به شکل تخصصی و حرفهایاش از عبید زاکانی شروع میشود.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم شعر طنز معاصر را بررسی کنیم، باید ببینم منظورمان از معاصران چه کسانیاند. اگر بخواهیم تقسیمبندی درستی داشته باشیم، میتوانیم ادبیات مشروطه تا امروز را به عنوان ادبیات معاصر بررسی کنیم. البته این دوره، شامل حال من شاعر که در دهه هفتاد شروع به شعر سرودن کردم، نمیشود یا بهتر است این دوره را از مشروطه جدا کنیم.
صاحب کتاب «کتاب فقیر» گفت: یکی از دستاورهای دوره مشروطه این بود که به شعر طنز توجه شد. دلیل تاریخی این امر هم آن بود که یکی از ویزگیهای شعر مشروطه انتقاد از وضع سیاسی موجود محسوب میشد. با انقلاب مشروطه و حاکم شدن فضای سیاسی دیگر غزل حافظ یا هر شاعر رمانتیک دیگری به نیاز جامعه پاسخ نمیداد.
نویسنده کتاب «ببخشید هواپیماهای ما شهر شما را ویران کردند» افزود: با انقلاب مشروطه شاعران وارد میدان شدند. جریان شعر طنز از مطبوعات شروع شد و به رغم سابقه این نوع شعر، شعر طنز تحت تأثیر مجلات فکاهی غرب و اروپا قرار گرفت. در ترکیه، به دلیل ارتباط گسترده میان ادبای ایران و ترک، بده بستانهایی میان آنها انجام شد.
مسیح یادآور شد: در عصر مشروطه، مجلههای فکاهی منتشر شد و شاعران برای انتقاد از وضع موجود جایی غیر از روزنامه نداشتند و مجله نخستین محمل برای آنها بود. قبلاً شعرها در کتابها منتشر میشد و شمارگان کتابها هم مانند امروز نبود. هدف نویسندگان نشریات ارتباط برقرار کردن با مردم و کوچه و بازار بود و این اتفاق هم افتاد. بعد از مشروطه، اندک اندک مجموعه اشعار و دیوانهای شاعران منتشر شد و از دل آن شاعرانی مثل دهخدا، نسیم شمال و ایرج میرزا بیرون آمدند.
این پژوهشگر افزود: ایرج میرزا نگاه بدیع و فوقالعادهای داشت. کارش هم از نظر تکنیک و هم از لحاظ زبان مدرن بود. نسیم شمال در درجه پایینتری از ایرج میرزا قرار داشت، چون مثل او قائم به ذات نبود و به هدهدنامه چشم داشت. با تلطیف شدن فضای سیاسی بعد از انقلاب مشروطه نحلهای مسیر خود را دنبال کرد. در نشریات که تا زمان حاضر هم ادامه داشت و سرآمدترین آنها مجله گلآقا بود، شعر طنز چاپ میشد. در حال حاضر ما رسانهای نداریم که به طور مستقل به طنز بپردازد. طنز فقط به شیوه ستون نوشتهها در مطبوعات به چاپ میرسید و یا مانند نوشتههای طنزپردازانی چون عمران صلاحی بود که در برخی نشریات دیده میشد. ابراهیم نبوی هم در یکی از روزنامهها طنز مینوشت اما کار او ربطی به شعر نداشت.
نویسنده کتاب «فرهنگ شعر نو فارسی» گفت: بعضی شاعران طنز پرداز مانند اکبر اکسیر در سالهای اخیر ظهور کردند که در قالب شعر نو نگاه طنز آمیز به جهان معاصر دارند. اغلب شاعران معاصر هم همین روش را در پیش گرفتهاند. یعنی طنز در خدمت نگاه انتقادی جامعه و نقد وضع موجود بود که غالباً یا سیاسی میشود یا اجتماعی. امروز تعداد شاعران طنزپرداز نسبت به دوران مشروطه کمتر است. ابزارهای انتقادی از وضع موجود تغییر کردهاست. در زمان مشروطه یک رسانه بود؛ روزنامه. و رادیو هم در خدمت روشنفکران نبود. امروز به دلیل پدیدار شدن انواع رسانهها نقش شاعران به عنوان منتقدان جامعه بسیار کمرنگ شدهاست.
هیوا مسیح، علاوه بر عرصه شعر و داستان در عرصه روزنامهنگاری و نقاشی نیز فعالیت دارد.
«سه خشتی: ترانههای کوچک کرمانج»، «تبعید به شما»، «کتاب هیچ»، «شبانی که دستهای خدا را میشست»، «همسایه! چیزهایی امشب به یادم میآید»، «کتاب علتهای عشق»، «ببخشید، هواپیماهای ما شهر شما را ویران کردند» (نامهها و اشعار بچههای دنیا به پیرترین پدربزرگ دنیا)، «ما عشق را از بهشت به زمین آوردهایم»، «من از دنیای بی کودک میترسم»، «من پسر تمام مادران زمینم»، «کتاب فقیر»، «کتاب آب» و «گزین گفتار شمس تبریزی» عنوان برخی آثار این شاعر و نویسندهاند.
تازهترین کتاب هیوا مسیح، امثال(1392)، با عنوان «فرهنگ شعر نو فارسی از افسانه تا همیشه» در دو جلد از سوی انتشارات دوستان منتشر شد.
سهشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۲
نظر شما