بهروز یاسمی، شاعر معتقد است که نوحهخوانها برای برانگیختن احساسات مردم گاهی حرفهایی میزنند که با واقعه عاشورا سازگار نیست. این شاعر گفت: مردم مدام میگویند 72 تن مقابل هفت هزار نفر قرار گرفتند؛ در حالی که فلسفه متعالی عاشورا ظلم ستیزی است. به جای بیان مظلومیت میتوان به بیان شهامت و جسارت یاران امام حسین(ع) پرداخت.-
وی توضیح داد: در زمان جنگ و پس از آن به شعر عاشورایی بیشتر پرداخته شد. در زمان جنگ و پس از آن وجه حماسی شعر عاشورا بیشتر مد نظر قرار گرفت و به همین دلیل شاعران شعرهای درخشانی سرودند.
این شاعر ادامه داد: شعر عاشورایی پس از انقلاب گستردهتر شده اما هنوز عمق چندانی ندارد. یعنی مضامینی که شاعران به آن اشاره میکنند و دست روی آنها میگذارند، در مواردی سطحی است. در نوحه حضور عامه، عامل روانشناسی دارد و نوحهخوانها میخواهند عکسالعمل مردم را ببینند. از این رو، نوحه خوانی با شعر عاشورایی کاملاً تفاوت دارد.
شاعر مجموعه شعر «همان گناه همیشه» افزود: نوحهخوانها میتوانند این دو نوع شعر را به هم نزدیک کنند. متأسفانه بیان مسایل آنی در نوحهخوانیها باعث میشود که از عمق آنها کاسته شود.
وی یادآور شد: رسیدن به فخامت و پختگی در تکلف نیست. نمونه فخامت و پختگی در شعر ایران، اشعار حافظ و سعدی است. آنها مفاهیم مهم و بلند مرتبه را در بیانی ساده، عنوان کردهاند. شاعران عاشورایی هم به طبع باید تلاش کنند تا زبانشان سهل و ممتنع باشد. پیچیدگی مفاهیم هیچگاه به شعر عاشورایی اعتبار نمیبخشد.
یاسمی گفت: نوحهسرایان باید به جای تهییج احساسات مردم سعی کنند مفاهیم متعالی و عمیقتر را که با فلسفه دین و مذهب شیعه سر و کار دارند، در نوحههای خود بیاورند. مگر باباطاهر در دوبیتیهای خود چه کرده است؟!
شاعر مجموعه شعر «تقویم گناهان تازه» افزود: فلسفه متعالی عاشورا ظلم ستیزی است. به جای بیان مظلومیت صرف میتوان به سمت بیان شجاعت، جسارت و درافتادن با ستم رفت. همان گونه که در جنگ هشت ساله مفاهیم عاشورایی به ما کمک کرد، اکنون هم میتوانیم از این مفاهیم در زمینه شناساندن عدالت و زیر بار ظلم نرفتن و شجاعت استفاده کرد.
وی ادامه داد: اغراق یکی از صنایع ظریف شعر است. در شعری از فردوسی میخوانیم:
«به روز نبرد آن یل ارجمند
به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
برید و درید و شکست و ببست
یلان را سر و سینه و پا و دست»
یاسمی توضیح داد: در این شعر صنعت اغراق به کار رفته است و این صنعت در شعر خوش نشسته است. اغراق ظریف شاعرانه به معنای بیان پیچیدگی و ساختن موجودی فرا انسانی و فرا بشری نیست. اگر بخواهیم از امام حسین(ع) شخصیتی فرا انسانی و فرا بشری بسازیم درکش برای عامه مردم دشوار میشود. این صنعت را در عین حال میتوان با مفاهیم عاشورایی چون دینمداری و عدالت به کار بست. اغراق نباید دور از ذهن باشد. یکی از ایرادهای شعرهای عاشورایی و به ویژه نوحهها غلو آمیز بودن آنهاست. در غلوهایی که صورت میگیرد معمولاً شاعران با کمیتها سر و کار دارند.
این شاعر اضافه کرد: مردم مدام میگویند 72 تن مقابل هفت هزار نفر قرار گرفتند در حالی که میشود به جای شمردن تعداد تیرهایی که به یاران امام حسین(ع) برخورد کرد و چگونگی بریدن سر ایشان از اهمیت مبارزه او و یارانش در مقابل ظلم صحبت کرد.
این شاعر گفت: این گونه غلوها به درد کسی نمیخورد. به گمانم هنوز هم دیر نشده و میتوان یک دستورالعمل رسمی از سوی یک نهاد دولتی ابلاغ کنند تا از بیان غلوآمیز پرهیز شود. اغراق باید ظریف باشد. در شعری میخوانیم:
«سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود»
یاسمی یادآور شد: به جای تحریک احساسات مردم میتوان شعرهایی از این جنس خواند. در این شعر نه رجز خوانده میشود و نه نشانی از مبالغه و غلو دیده میشود و نه مظلوم نمایی به تصویر کشیده شده است؛ بلکه بیان عمق شخصیت آن حضرت دیده میشود. به گمانم این شعرها بیشتر به بیان مفاهیم عاشورایی کمک میکند.
«همان گناه همیشه»، «تقویم گناهان تازه» و «گزیده ادبیات معاصر» از کتابهای یاسمی است.
نظر شما