چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۲
عظیمی: سینمای برادران کوئن سرخوشانه و بی‌قید است

شاپور عظیمی، در نشست نقد سینمایی «جایی برای پیرمردها نیست» ساخته «برادران کوئن» با اقتباس از اثر «کورمک مک‌کارتی» گفت: شیوه فیلمسازی برادران کوئن سرخوشانه و همراه با بی‌قیدی است. در این فیلم همه عناصر جمع شده و ناگاه رها می‌شوند و این موارد تعمدا در موقعیت‌های فیلم خلق شده‌اند./

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد اقتباس فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» از رمانی با همین نام در عصر آخرین روز مهر، در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد و شاپور عظیمی، نرگس آبیار و مزدا مرادعباسی در این جلسه بر تفاوت دنیای ادبیات و سینما تاکید کردند.

شاپور عظیمی معتقد است سینما با همه عظمتش ارتباط کاملی با ادبیات برقرار نمی‌کند و این توانایی را ندارد که برخی توصیفات ادبی را به تصویر بکشد. وی با بیان این ادعا توضیح داد: مطابقت دادن فیلم و رمان به طور کامل امکان ندارد و سینما در بسیاری از توصیفات الکن است.

وی به برخی دیگر از آثار مک کارتی پرداخت و گفت: آثار ‌او معمولا پر از جملات گزین گویه است که البته در رمان «جایی برای پیرمردها نیست» این موضوع کمتر دیده می‌شود، اما این‌گونه جملات در بخش‌های محدودی از کتاب آمده و همین جملات کم هم در دنیای سینما به اندازه ادبیات تاثیرگذار نیستند.

عظیمی بحث خود را درباره ضد قهرمان در داستان پی گرفت و گفت: فیلم از جایی آغاز می‌شود که شخصیت «ماس» کشته شده و مخاطب دیگر لنگر عاطفی را در داستان احساس نمی‌کند. دیگر مشخص نیست باید چه چیزی را دنبال کنیم و در نتیجه به همراه کارگردان سراغ شخصیت‌های دیگر می‌رویم.

وی شیوه فیلمسازی برادران کوئن را سرخوشانه و همراه با بی‌قیدی توصیف کرد و توضیح داد: برادران کوئن فاصله‌گذاری‌های آقای مک کارتی را که همان مونولوگ‌های داستان است، حذف کرده‌اند و جذابیت قصه برای آن‌ها در روی دادن یک سری اتفاقات به هم پیوسته است. از سوی دیگر احساس می‌شود مک کارتی این رمان را برای سینما نوشته است و کمتر می‌توان در رمان توصیف یافت، هر چند هر جا که نویسنده از توصیف بهره برده به بهترین و جذاب‌ترین شکل آن را انجام داده است.

نبود روایت ارسطویی و روال منطقی موضوعات دیگری بودند که عظیمی از آن‌ها سخن گفت. وی با بیان این‌که انتظاراتش از خواندن داستان در رمان «جایی برای پیرمردها نیست» و با دیدن فیلم آن برآورده نشده است، گفت: بعد از دیدن فیلم و خواندن رمان با خودم گفتم این دو اثر برای چه خلق شده‌اند؟ در فیلم انگار ناگهان یک کات بی‌موقع زده می‌شود و به پایان داستان می‌رسیم و این از ویژگی‌های سینمای مدرن است. در واقع جذابیت این رمان در کلیت آن نیست و اجزای آن اهمیت دارند.

این کارشناس سینما با بیان این‌که فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» به دنبال قهرمان‌پروری و کنش نیست افزود: کنش و حادثه قبل از شروع داستان اتفاق افتاده و نویسنده و کارگردان عمدا از این روش استفاده می‌کنند، در حالی‌که حوادثی که آغازگر رمان هستند اما در آن توصیف نشده‌اند به تنهایی این قابلیت را دارند که دستمایه یک اثر حادثه‌ای باشند. در این فیلم همه عناصر جمع شده و ناگاه رها می‌شوند و به نظر می‌رسد کنش‌ها حرام شده‌اند؛ در حالی که این موارد تعمدا انجام شده‌اند.

نرگس آبیار، منتقد دیگر این برنامه سخنانش را با شخصیت‌پردازی نویسنده در رمان آغاز کرد و گفت: رمان ساختار خوبی دارد و در آن شخصیت‌هایی حاضرند که سرنوشتشان به هم وابسته است. شخصیت‌ها ملموس هستند و به راحتی می‌توان با آن‌ها همذات پنداری کرد.

وی به انتقاد از فیلم پرداخت و چنین اظهار کرد: روند روایی رمان در فیلم رعایت نشده است و کارگردانان می‌توانستند از برخی بخش‌های رمان بهره بهتری بگیرند و به فیلم روح ببخشند. گرچه امکان بهره‌برداری از برخی موارد وجود نداشت اما برخی ظرافت‌ها را می‌شد رعایت کرد و با آن‌ها به فیلم عمق بیشتری داد.

این نویسنده، روند و سیر تحول مدرنیسم را بخش دیگری از این رمان دانست و گفت: نویسنده می‌کوشد چگونگی وارد شدن مدرنیسم را به جامعه  نشان دهد و این نمایش در رمان آزاردهنده نیست. در داستان این گذار را می‌بینیم و نویسنده نشان می‌دهد که با تغییر یک نسل، وضع چقدر تغییر کرده است و به دوره‌هایی اشاره دارد که در گذشته مردم شاد بودند و نویسنده به معصومیت افراد اشاره دارد.

آبیار بر اهمیت اشارات ظریف رمان تاکید کرد و افزود: نکات بسیار ریز و ظریفی در رمان «جایی برای پیرمردها نیست» وجود دارد که برادران کوئن به آن‌ها نپرداخته‌اند. پایان‌بندی باز داستان هم جهان‌بینی مک کارتی را نشان می‌دهد. داستان مطابق خواست مخاطب پیش نمی‌رود و غافلگیری‌هایی در آن دیده می‌شود. البته طبق روند داستان من حدس می‌زدم که این آثار پایان باز داشته باشد و این تنها پیش‌بینی درست من در زمانی بود که فیلم را می‌دیدم!

فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» داستان مردی است که به همراه همسرش در یک خانه کاروانی در تگزاس زندگی می‌‌کند. او یک روز موقع شکار تصادفا تعدادی جنازه و در کنار آن‌ها بسته‌های مواد مخدر و مقداری زیادی پول پیدا می‌کند، در این میان کلانتر نیز در تلاش است تا مرد را پیدا کند و پول‌ها را از او بگیرد.

شاپور عظیمی منتقد فیلم و دبیر تحریریه سابق فصلنامه فارابی است. با تالیف و ترجمه عظیمی تاکنون کتاب‌های «عناصر ساختاری سینمای هیچکاک» نوشته استفان شارف، «روبر برسون: سبک معنوی در فیلم» نوشته جوزف کانین، «الهامات معنوی در سینما» نوشته استیفن سایمون، «نسخه کارگردان: رمز و رازهای کارگردانی از زبان فیلمسازان برگزیده سینمای جهان» نوشته استفن لیتگر، «معناسازی» نوشته دیوید بوردول و «روانشناسی و زیبایی‌شناسی سینما» نوشته ژان میتری منتشر شده‌اند. 

آبیار نویسنده حدود 30 اثر در حوزه ادبیات است و از سال 1384 به فیلمسازی روی آورده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها