ابراهیمپور به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: این مجموعه نهمین دفتر شعر منتشر شده و دومین جلد از مربع سینمایی من است. نخستین جلد از مجموعه مربع سینمایی «آلن دلون لاغر میشد و کتک میخورد» است که سال گذشته (1391) از سوی انتشارات فصل پنجم روانه کتابفروشیها شده بود.
وی افزود: سومین مجموعه سینمایی «همین جای فیلم چاقو خوردی» و چهارمین آن هم «دور آخر رولت روسی» است. این دو کتاب به ترتیب از سوی انتشارات فصل پنجم و نشر شانی در نمایشگاه کتاب سال بعد (1393) به مخاطبان عرضه میشود. البته مجوز انتشار کتاب «همین جای فیلم چاقو خوری» هفته گذشته صادر شد، اما ترجیح من این است که همراه با چهارمین جلد در سال آینده منتشر شود.
این شاعر در ادامه در پاسخ به این سوال که «چرا سینما را موضوعی برای اشعار جدید خود انتخاب کرده است؟» گفت: رشته اصلی من حقوق است و به طبع اکنون وکیل دادگستری هستم، اما تحصیلات آکادمیک در رشته سینما هم دارم و چند فیلم کوتاه نیز کارگردانی کردهام. بر این اساس فکر کردم که میتوان ارتباطی بین شعر و دیگر هنرها، به ویژه سینما، برقرار کرد.
ابراهیمپور در ادامه اظهار کرد: دیگر شاعران به ویژه شاعران جوان همنسل خودم از سینمایی سرودن تنها استفاده کردن از واژههایی چون «پلان» و «سکانس» در غزل را بلد بودند، البته بدون آنکه مفهوم این دو واژه را بدانند و درک کنند. حتی در بسیاری از اشعار از این دو واژه به صورت اشتباه استفاده میشد. در هر صورت که سینما فقط این دو واژه نیست.
ابراهیمپور همچنین در پاسخ به این سوال که «از چه تکنیکهای سینمایی در این اشعار استفاده کرده است؟» گفت: من در این مجموعه و دیگر کتابهای مربع سینمایی سعی کردم از تکنیکهای روایت سینمایی، تدوین، دکوپاژ، عقب و جلو رفتنهای زمانی و... که در سینمای جهان به ویژه از موجنوی فرانسه به بعد استفاده میشود، بهره ببرم. البته در این مجموعه غیر از سینما به مقولههایی چون تاریخ ایران و جهان، فلسفه و ادبیات داستانی نیز تا آنجا که در توانم بود، پرداختهام.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که «با توجه به ساختاری که قالبهای شعر کلاسیک چون غزل دارند و به سختی میتوان روایتهای سیالی چون سینما را در آن جای داد، چگونه توانسته در اشعار این مجموعه هماهنگی بین فرم و محتوا را برقرار کند؟» گفت: یکی از اشکالات مرسوم در اشعار فرمگرای دهه اخیر همین مساله ناهماهنگی بین فرم و محتواست. در بسیاری از این اشعار به ساختار و فرم بیشتر از محتوا توجه میشد، اما تمام تلاش من در هماهنگی بین فرم و محتوا بود.
وی افزود: از تکنیکهای سینمایی در شعر باید در راستای محتوا استفاده شود. در بسیاری از موارد مجبور شدم فرم را به نفع محتوا کنار بزدم و در نهایت از قالب غزل فرمهای جدید و تازهای بیرون بکشم. به همین دلیل تعدادی از منتقدان جدی ادبیات، این نوع از شعر را در مقالات و برخی مصاحبههای رادیویی به عنوان «غزل فرافرم» معرفی کردیم.
ابراهیمپور همچنین گفت: «براندویی که عرقگیر خیس پوشیده» به نوعی روایتگر غمگین نسل ماست. نسلی که خودش نوستالژی ندارد و با نوستالژیهای نسلهای قبل از خودش زندگی میکند.
«براندویی که عرقگیر خیس پوشیده» سروده حامد ابراهیمپور با شمارگان هزار و 100 نسخه، 128 صفحه و بهای هفت هزار تومان از سوی انتشارات فصل پنجم روانه کتابفروشیها شده است.
این مجموعه نهمین کتاب شعر منتشر شده حامد ابراهیمپور است. از سرودههای او پیشتر کتابهای «دروغهای مقدس»، «نگذار نقشهها وطنم را عوض کنند»، «یک مرد بیستاره آبانی»، «با دست من گلوی کسی را بریدهاند»، «مردهها خواب نمیبینند»، «به هزار دلیل دوستت دارم»، «اعترافات یک پیامبر» و «آلن دلون لاغر میشد و کتک میخورد» روانه کتابفروشیها شده است.
دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۸
نظر شما