دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۷
آگاهی درباره اورارتو برگرفته از نوشته‌های آشوری و سفرنامه‌هاست

علیرضا هژبری‌نوبری، استاد باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس در نشست علمی «در جستجوی فرهنگ اورارتو در شمال غرب ایران» گفت: نام اورارتو نخستین‌بار در نوشته‌های آشوریان معرفی شد. پژوهشگرانی چون «موسی خورنی» و «اولیا چلبی»، همچنین سفرنامه‌های سیاحان اروپایی، اطلاعات بسیاری درباره آن‌ها و قلعه وان به‌دست داده‌اند./

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست علمی «در جستجوی فرهنگ اورارتو در شمال غرب ایران» به‌همت انجمن علمی باستانشناسی ایران به همراه گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس و مجله مارلیک با حضور حمید خطیب‌شهیدی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو گروه واژه‌گزینی باستانشناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، علیرضا هژبری‌نوبری، پژوهشگر و استاد باستانشناسی دانشگاه تربیت‌مدرس و مهرداد ملک‌زاده، باستانشناس، نویسنده و پژوهشگر، یکشنبه (21 مهرماه) در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.

علیرضا هژبری‌نوبری در این نشست با بیان این‌که نخستین‌بار در نوشته‌های آشوری نام اورارتو آمده است،‌ گفت: پیشینه پژوهش درباره اورارتو، پس از نوشته‌های آشوری به قرن پنجم میلادی بازمی‌گردد. «موسی خورنی» نخستین شخصی است که درباره اورارتو نوشت. به نظر وی، همه این تمدن را آشوریان ساختند و شهری را که روی صخره‌های ساحلی دریاچه وان احداث شده بود، به «شامیرام» نسبت داد. پس از وی، «اولیا چلبی» در سال 1655، منطقه وان و قلعه آن را بررسی کرد. نوشته‌های چلبی علاوه‌بر تایید نوشته‌های خورنی، اطلاعات مفیدی درباره مقبره‌های صخره‌ای موجود در دیواره‌های قلعه وان به‌دست می‌دهد.

این استاد باستانشناسی افزود: بیشتر نقاشی‌هایی که جهانگردان اروپایی از قلعه وان کشیده‌اند نیز در کتاب‌های تاریخی و سفرنامه‌ها وجود دارد. نخستین هیات مستقل باستانشناسی از طرف مرکز مطالعات آسیایی فرانسه در وان آغاز به کار کرد. پس از آن، هیات‌هایی از آلمان و خود ترکیه‌ای‌ها از قرن پنجم تا اوایل جنگ اول جهانی به اکتشاف در این منطقه پرداختند. اورارتو به لحاظ جغرافیایی از شرق با شمال غربی ایران، از شمال با قفقاز جنوبی، از غرب تا کرانه‌های فرات کشیده شده بود.

حمید خطیب‌شهیدی نیز در این نشست اظهار کرد: اورارتو نام آشوری کشوری است که مردمانش آن را «نیانی‌نی» می‌گفتند. بیش از 300 محوطه در ترکیه و 100 محوطه در ایران، حدود 50 محوطه در ارمنستان و تنها پنج محوطه باستانشناسی از اورارتوها در عراق شناسایی شده‌اند. متاسفانه، به دلایلی درباره جغرافیای اورارتوها در ایران غلو شده و دانشمندان اولیه بر مبنای کتیبه‌های اورارتویی، خط مرزی را تعیین کرده‌اند، در حالی‌که این امر درست نیست. 

بسیاری از کتیبه‌های اورارتویی، ظفرنامه هستند
این پژوهشگر باستانشناس افزود: پروفسور «بوریس پیوتروفسکی» در کتاب «تمدن اورارتو»، آن‌ها را در قرن هشتم پیش از میلاد ترسیم کرده است. به‌طور واضح اورارتوها در دشت تبریز و مراغه حضور نداشتند. بسیاری از کتیبه‌های اورارتوها، ظفرنامه هستند که تنها به‌عنوان قبول کشور فتح شده برای پرداخت باج و خراج در آن منطقه نصب شده‌اند. اورارتو از جنوب با امپراتوری آشور همسایه بود و مرزهای آن از این جهت تا جایی بود که به مرزهای آشور برسد. در قرن هفتم پیش از میلاد اتفاق ناگواری رخ داد و قوی‌ترین پادشاه آن دوره آشور، یعنی سارگون به این کشور حمله و اورارتوها را دچار دگرگونی بسیار کرد.

وی گفت: اورارتوها از هشت قوم تشکیل شده بودند که برای مقابله با حمله و غارت هر ساله آشوریان تشکیل دولتی یکپارچه دادند. متاسفانه در موزه‌های ایران هیچ ظرفی از سفال این مردم و یافته‌های باستانشناسی آن‌ها وجود ندارد. رنگ سرخ درخشان سفال‌های آن‌ها از هنر این مردم به‌شمار می‌رفت و بهترین راه برای شناخت سفال این دوره، دیدن این‌گونه سفال‌ها در محوطه بسطام است. «اشتفان کرول» نیز در کتابی درباره سفال‌های اورارتویی اطلاعات خوبی به‌دست می‌دهد.

مهرداد ملک‌زاده نیز در این نشست با بیان این‌که سرزمین آناتولی، آوردگاه پیچیده‌ای از اقوام، فرهنگ‌ها و زبان‌های متعدد بود، اظهار کرد: قلمرو وسیع فرهنگی تا زمان هخامنشی وامدار هیتی‌ها بود. هیتی‌ها از نژاد هندوایرانی بودند و سنت‌های هنری، فرهنگی، ادبی و آثار هنری آن‌ها که تا امروز نیز بر آثار ترکیه اثر گذاشته‌اند به این تمدن بازمی‌گردد. اورارتوها، مردمان بومی فلات آناتولی بودند که در روند شکل‌گیری حکومت‌های ثانویه به‌واسطه فشار آشوری‌ها اتحادیه‌ای تشکیل دادند.

این باستانشناس افزود: زبان اورارتویی با زبان‌های امروزی پیوند ندارد و کتیبه‌های آن‌ها را به کمک کتیبه‌های دو زبانه آشوری ـ اورارتویی خواندند اما تک‌تک واژگان آن را نمی‌توان ریشه‌شناسی کرد. برخی میان زبان‌های گرجی و ارمنی با زبان اورارتویی دنبال پیوند هستند، در حالی‌که هیچ ارتباطی میان این زبان‌ها وجود ندارد. از نظر قوم‌شناختی نیز اورارتوها نه سامی و نه هندوایرانی به‌شمار می‌رفتند. 

وی با اشاره به پیدایش دو پادشاهی بیان کرد: «ارنست هرتسفلد» اورارتوها را «زاگروایلامی» می‌نامد، زیرا در شمال زاگرس و در جنوب آناتولی پراکنده بودند. در این منطقه، دو پادشاهی زاده شد، «اورارتو»ها و «مانّا»ها. از مانّاها اطلاعات بسیار اندکی داریم، این دو گروه از نظر ریشه‌شناسی با یکدیگر پیوندهایی داشتند و خدای بزرگی که هر دو می‌پرستیدند نیز شاهد دیگری بر این امر است.

نشست علمی «در جستجوی فرهنگ اورارتو در شمال غرب ایران» با پرسش و پاسخ از سوی حاضران به پایان رسید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها