سه‌شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۸
شیخ‌الاسلامی: ادبيات پليسي عموما محافظه‌کار و دنبال سود است

حسین شیخ‌الاسلامی، نويسنده و منتقد در نشست تخصصی «پدیدارشناخت داستان پلیسی» گفت: ادبيات پليسي ذاتا محافظه‌كار است. نبايد سعي داشت تا این گونه ادبی را به سياست، تاريخ و جامعه‌شناسي پيوند دهيم چرا كه اين نوع از ادبيات عموما دنبال اقتصاد و سودآوری بوده است.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست بررسی «عناصر و ایده‌های داستان پلیسی و شکل‌گیری ژانر پلیسی در ادبیات داستانی به‌خصوص رمان» عصر ديروز، 15 مهر با حضور حسین شیخ‌الاسلامی، نويسنده،  و منتقد، علیرضا محمودی ایرانمهر، داستان‌نويس و فيلمنامه‌نويس و محمدجواد جزینی، نويسنده و منتقد در سرای داستان بنياد ادبيات داستاني برگزار ‌شد. 

در ابتداي اين نشست محمدجواد جزيني با اشاره به «اِدگارآلِن پو» به عنوان يكي از پيشروان ادبيات پليسي، گفت: «پو» از سال 1841 داستان‌هايي مي‌نوشت كه پي‌رنگ آن حاصل جرم و جنايتي بود كه توسط مجرم رخ مي‌داد و پليس، كارآگاه يا انسان فضولي براي حل معما تلاش مي‌كرد و تا لحظه حل معما از پا نمي‌‍‌‌‌‌نشيند. به اين دلیل بسياري از بزرگان ادبيات «اِدگارآلِن پو» را به عنوان نخستين نويسنده داستان‌هاي پليسي مي‌شناسند. اين درحالي‌ است كه تعدادي از كارشناسان اين حوزه، براي رد اين مدعا نمونه‌های اين‌گونه  ادبيات را در داستان‌هاي اساطيري جست‌وجو می‌کنند.

جزيني با بيان اين‌كه داستان پليسي، فضولي ما را تحريك مي‌كند، ادامه داد: زادگاه داستان پليسي از نظام سرمايه‌داري شكل مي‌گيرد. زماني مردم در روستاها ساكن بودند و به اين سبب مشكل امنيتي برايشان ايجاد نمي‌شد اما با ظهور شهر، مردم در شهرها ساكن شدند و به تدريج كارخانه‌ها شكل گرفتند. به اين سبب، نظام سرمايه‌داري آغاز به كار كرد و سرمايه‌داران نيز براي ايجاد امنيت اموالشان، نيروي پليس را شكل دادند. نظام سرمايه‌داري سعي داشت تا ادبياتي توليد كند كه در آن مجرم هرچند زرنگ و باهوش باشد، توسط افراد نيروي پليس شناسايي و دستگير شود.

در ادامه اين نشست حسين شيخ‌الاسلامي با بيان اين‌كه داستان‌هاي پليسي از جنبه‌هاي مختلف قابل بررسي است، توضيح داد: دليل همه‌جانبه بودن داستان‌های پلیسی این است که مي‌توان پيوند وسيع اين ژانر را با حوزه‌هاي مختلف کشف کرد. اين موضوع سبب مي‌شود اين ژانر از ادبيات، براي تدريس در دانشگاه‌ها مناسب باشد. البته اين بحث در دانشگاه‌هاي بوده و در حال‌حاضر نيز وجود دارد. 

وي ادامه داد: ما سعي داريم با كمك نگاه پديدارشناختي به ادبيات پليسي، بدانيم كه ادبيات پليسي چيست؟ و چرا در كشور ما كه علاقه زيادي از سوي مخاطبان نسبت به ادبيات پليسي ترجمه‌اي ديده مي‌شود، چنين ژانري وجود ندارد يا حداقل آثاري كه مخاطبان گسترده‌اي داشته باشد، ارايه نشده است؟! 

شيخ‌الاسلامي افزود: مهم‌ترين محور در تعريف ادبيات پليسي، جنايت يا بزه‌اي است كه تنها به معني قتل نيست؛ براي مثال جمله «چه كسي مشق‌هاي مرا پاره كرد؟» جزو ادبيات پليسي قرار مي‌گيرد. داستان‌هاي پليسي بر اساس هنجارشكني شكل مي‌گيرد و بهانه نوشتن اين آثار، شكسته شدن هنجارها و نظم است. 

وي با بيان اين‌كه در دنياي ادبيات پليسي سه پرسش «چه كسي؟ چه طور؟ چه زمان؟» مطرح مي‌شود، ادامه داد: به اين ترتيب در دنياي ادبيات پليسي، هر فردي ممكن است اقدام به جنايت كرده باشد و در واقع همه مي‌توانند مجرم باشند. هر زماني مي‌تواند زمان وقوع جنايت باشد و هر وسيله‌اي امكان آن را دارد كه به عنوان وسيله جرم مطرح شود. در نتيجه در جهان داستان پليسي، همه مضنون بالقوه هستند و اين ژانر بر مبناي سوظن شكل مي‌گيرد. 

وي با بيان اين‌كه دنياي پليسي، جهان محافظه‌كاري است، افزود: بايد در نظر داشت كه چگونه مي‌توان با عواملی مثل غيراخلاقي و ظنين بودن، زندگي كرد. به اعتقاد من، در پاسخ به دلايل  وجود نداشتن داستان‌هاي پليسي در ايران، بايد گفت كه آيا نويسنده و مخاطب ايراني، دنياي قصه اين ژانر را به خوبي مي‌شناسد؟ معمولا كارآگاه‌ها در اين داستان‌ها قانون‌شكن هستند. ادبيات پليسي ذاتا محافظه‌كار است اما من تعلقي و نسبتي ميان ادبيات پليسي و سرمايه‌داري نمي‌بينم. البته اين موضوع را تاييد یا تكذيب نمي‌كنم زيرا تحقيق و پژوهشي در آن نداشتم. چرا مي‌خواهيم ادبيات پليسي را به سياست، تاريخ و جامعه‌شناسي پيوند دهيم در صورتي كه اين نوع ادبيات همواره اقتصادي و سودآور بوده است. 

وي ادامه داد: در اين نوع ادبيات محور جنايت است و به هركس مي‌توان مشكوك بود. براي مثال در داستان‌هاي پليسي، حتي برادر مقتول هم جزو مضنونان خواهد بود كه اين مساله اخلاقي نيست. اين اصل غيرقابل انكاري در داستان‌هاي پليسي است كه با حضور در داستان‌هاي پليسي بايد آن را پذيرفت. 

محمودی ایرانمهر در ادامه نشست گفت: به اعتقاد من، نمي‌توان در ايران فيلم وِستِرن ساخت زيرا براي مخاطب خنده‌دار خواهد بود. اين مساله درباره داستان‍‌هاي پليسي هم صدق مي‌كند. ما جنگ‌هاي بسياري داشتيم كه مي‌توانستيم از آن‌ها استفاده كنيم اما متاسفانه كاري در اين زمينه انجام نشده است. 

وي با اشاره به مفهوم پديدار شناختي داستان‌هاي پليسي گفت: پديدارشناختي يعني يك پديده را منهاي تمامي پس زمينه‌هاي فكري كه به آن داريد، به صورت خالص ببينيم تا بفهميم كه چه چيزي از آن درك مي‌كنيم! با اين تعريف آيا داستان پليسي، تنها داستاني ا‌ست كه پليس در آن باشد  يا هر داستاني كه پليسي در آن قرار دارد، داستان پليسي خواهد بود؟ 

ايرانمهر افزود: گفته مي‌شود كه داستان پليسي داستاني است كه پليس، جنايت و كشف معما در آن قرار داشته باشد، پس با اين تعريف شايد داستان بينوايانِ ويكتور هوگو نيز در رده داستان پليسي قرار دارد. به اعتقاد من، در ايران ژانر داستان پليسي آنچنان كه گفته شده وجود ندارد و نمي‌تواند وجود داشته باشد اما ذخايري هستند كه مي‌توان از آن‌ها براي نوشتن داستان پليسي بهره برد. 

اين نويسنده با اشاره به تجربيات شخصي‌اش در اين ژانر ادبي توضيح داد: من در نوشتن داستان‌هاي پليسي به اين نكته توجه دارم كه چگونه داستاني بنويسم كه مخاطب را جذب کنم. چگونه بنويسم كه بتوانم در داستانم از اسامي مانند علي و نقي استفاده كنم و مجبور به استفاده از نام‌هايي چون جك و جرج نشوم. در منطق ارسطويي آمده كه وقتي داستان پليسي مي‌خوانيم، درمي‌يابيم كه انسان الزاما به شر تمايل دارد. با خواندن داستان‌هاي پليسي بسياري از تمايلات انسان به ديدن و خواندن صحنه‌هايي از خون، قتل و مرگ ارضا مي‌شود. به اعتقاد من، بايد داستان‌هاي پليسي ايراني توليد كرد تا با ذائقه مخاطب سازگاري داشته و خواننده آن را پس نزند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها