سه‌شنبه ۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۴
شعر «فرانو» دوم شخص مفرد مونث مفلوک دارد!

داود ملک‌زاده، شاعر که چندی پیش کتاب «آستارا تنها بندر بدون کشتی» او منتشر شد، گفت: به توصیه اکبر اکسیر شعر فرانو را با شاخه عاشقانه ادامه داده‌ام. شعر فرانو از آن جهت که طنز آلود است و در آن عاشقانه جایگاهی ندارد، شعری است که در آن دوم شخص مفرد مونث مفلوک وجود دارد و یا دوم شخص مفرد مونث مفلوک است!/

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ملک‌زاده گفت: اکبر اکسیر در دهه هفتاد شعر را کنار گذاشت و اواخر همان دهه ما با مرحوم منصور بنی‌مجیدی انجمن شعر شهریار را تشکیل دادیم. من و حلقه دوستانمان پیوسته اصرار داشتیم که چرا ایشان شعر را کنار گذاشته است. اصرارمان سبب شد که در دهه 80 ایشان دوباره شعر بگویند و شعر فرانو جریان بیابد.

وی توضیح داد: شعر فرانو چند ویژگی دارد که علاوه بر کوتاهی و مفلوک بودن دوم شخص مفرد مونث، نخ نامرئی مراعات نظیر در آن وجود دارد و طنز در لابه‌لای شعرها دیده می‌شود. البته ما جریان تازه‌ای را ایجاد نکرده‌ایم، از زمان رودکی تا به امروز اشعاری داریم که به این شیوه نوشته شده‌اند، اما روزی اکبر اکسیر به من گفت: نخستین تلنگری که شعر فرانو به ذهن من زد، شعر «جیک‌جیک» تو در کتاب «تهران برای شعر شدن شهر کوچکی است» بود.

شاعر مجموعه رباعی «دو واو» ادامه داد: با ارسال شعر به مجلات مختلف کشور و چاپ آن‌ها شعر فرانو رونق تازه‌ای گرفت. البته خیلی‌ها از آوردن اسم شعر فرانو خودداری می‌کردند تا روزی که در سال 82 مقاله‌ای در یکی از مجلات کشور درباره شعر فرانو نوشته شد. در این مقاله،نوشته شده‌بود که بعضی‌ها برای ماندن در تاریخ ادبیات کشور روی پوست درخت ادبیات اسم خودشان را با چاقو حکاکی می‌کنند تا به هر نحو ماندگار شوند!

ملک‌زاده گفت: ما در ابتدا پنج نفر بودیم و حلقه شعر فرانویی ما با من، اکبر اکسیر، مرحوم منصور بنی‌مجیدی، آرش نصرت‌اللهی و افشین خدامرد تشکیل می‌شد. من البته اعتراض داشتم که چرا شعر فرانو باید ضد عشق و سیاست باشد و آقای اکسیر بعد از مخالفت با این حرف، مرا تشویق کردند که شعر فرانو را با گرایش به شعر عاشقانه ادامه دهم.

شاعر مجموعه «تهران برای شعر شدن شهر کوچکی است» افزود: از میان این پنج نفر بیشتر از همه اسم اکبر اکسیر مطرح بود. معمولاً وقتی جریانی در شعر معاصر راه می‌افتد نام پیشتاز آن بیشتر سر زبان‌ها می‌افتد. البته فاصله گرفتن من از شعر فرانو به هیچ وجه حاصل انزجار من از شعر فرانو نیست. من به این نتیجه رسیدم که شعرم را بنویسم، حال خواه فرانو باشد و یا شعری دیگر. حتی حاصل اندیشه‌هایم در سال‌های اخیر چاپ مجموعه رباعیاتم بود که هیچ ربطی به شعر فرانو نداشت. تا امروز، هم شعر فرانو سروده‌ام و هم رباعی و هم شعر بی‌وزن.

وی توضیح داد: بعضی‌ها می‌گویند شاعر باید فرشته الهام داشته باشد، اما معتقدم وقتی موضوعی به ذهن خطور می‌کند و در حال و هوای شعر قرار می‌گیرد، دیگر دست خود شاعر نیست و بعد از آن هر چه روی کاغذ می‌آید به ذوق و اراده وی بازمی‌گردد.

وی در پایان گفت: فکر نمی‌کنم کوتاه و بلند بودن شعرها مزیتی باشد. شاید شعری کوتاه باشد و در آن ایجازی وجود نداشته باشد یا در شعری بلند اصلاً اطنابی دیده نشود. بعضی شعرها را حتی در سطرهای چهارم و پنجم هم نمی‌شود خواند و برخی دیگر برعکس هستند.

در یکی از شعرهای این کتاب آمده است:
«هر قدر هم که دور باشی
شب، ماه که می‌تابد
کنار پنجره بیا و خوب نگاه کن!
دل‌ام خوش است
جایی را می‌بینم
که تو هم نگاه می‌کنی.»

داود ملک‌زاده متولد 1361 آستارا كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي، شاعر، روزنامه‌نگار و مدرس است. وی در سال 1384 شعرهای خود را در کتاب «شعر جوان آستارا» (گزيده‌ي شعر شاعران جوان آستارا) توسط انتشارات فرهنگ ايليا منتشر کرد. «تهران براي شعر شدن شهر كوچكي‌ست» مجموعه‌ شعر نویی بود که در سال 1386 از وی منتشر شد و در سال‌های 1388 و 1391 توسط انتشارات فرهنگ ايليا به چاپ‌های دوم و سوم رسید. «دو واو» نام مجموعه رباعي‌های این شاعر است که در سال 1389 به چاپ رسید و یک سال بعد چاپ دوم‌آن از سوی انتشارات فصل پنجم به بازار کتاب آمد.

«آستارا تنها بندر بي‌كشتي» مجموعه‌ي شعر نو وی با شمارگان هزار و 100 نسخه و با قیمت پنج هزار تومان  از سوی انتشارات نگاه از مجموعه کتاب‌های «نگاه تازه شعر» به ویترین کتابفروشی‌ها راه یافت. «اجباری»، «نگاه»، «پرواز»، «دوم تیرماه 90»، «کارگر شمالی»، «گروهبان گارسیا»، «دیوار» و... از عناوین شعرهای این کتاب هستند. این کتاب در 88 صفحه منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها