«کیت مکمولان» جلد بیستم مجموعه «مدرسه نابودكنندگان اژدها» را به پایان رساند. به گفته فرزانه مهری، مترجم این اثر «كيت مكمولان» داستان این مجموعه را با فارغالتحصيلي دانشآموزان از این مدرسه به پايان برده است.
اين مترجم با بيان اينكه داستان كلي اين مجموعه در زمانهاي قديم رخ ميدهد، افزود: در اين مجموعه كه از المانها و شخصيتهاي داستانهاي اروپايي مانند شواليهها استفاده شده، داستان به صورتي تخيلي روايت ميشود.
وي ادامه داد: «ویگلاف» پسر نوجوان فقيري است که با مردی دورهگرد آشنا میشود و این آشنایی او را به رفتن به مدرسه اژدهاکشی علاقهمند میکند. ویگلاف با کمک مرد دورهگرد موفق میشود سر از این مدرسه درآورد. او در این مدرسه با شخصیتهای عجیب و غریبی روبهرو میشود و حوادث خاصی را پشت سر میگذارد. ويگلاف با استفاده از هوش خود سعي ميكند تا در مواجهه با مشكلاتي كه پيش ميآيد، راهحلي پيدا كند. او كه از لحاظ جسمي قوي نيست، ميتواند با استفاده از قدرت فكر، در برابر مسايل پيروز شود.
مهري اظهار كرد: تا به حال 16 جلد از اين مجموعه 20 جلدي را ترجمه كردهام كه 10 جلد آن منتشر شده است و 6 جلد به انتشارات ارسال شده كه به زودي منتشر خواهد شد. در حال حاضر نيز جلد هفدهم از اين مجموعه را ترجمه ميكنم تا در نهايت تا پايان سال، ترجمه بيستمين شماره آن منتشر شود.
در نخستين كتاب از مجموعه «مدرسه نابودكنندگان اژدها» ويگلاف كه با دشواري فراوان به اين مدرسه راه يافته بود درست در نخستين روز از مدرسه به ماموريت اژدهاكشي فرستاده شد و كاملا اتفاقي نقطه ضعف اژدها را يافته و در نهايت او را از پا درآورد.
در دومين كتاب اين مجموعه با نام «انتقام بانو اژدها» به مدير مدرسه خبر ميدهند، «سيتا» مادر «اژدها گورزيل» كه ويگلاف او را كشته است، براي گرفتن انتقام فرزندش به سمت مدرسه بیايد.
سيتا مادر 3684 اژدهاست و «گورزيل» پسر شماره 92 را بيش از ساير فرزندانش دوست دارد. او اژدهايي بسيار خطرناك است و تقريبا هيچ يك از نابودكنندگان اژدها نقطه ضعف او را نميدانند.
در جلد پنجم از مجموعه داستانهاي «مدرسه نابودکنندگان اژدها» با نام «یک روز با شوالیه»، ویگلاف، ماجرای دیگری را تجربه میکند و با کسی روبهرو میشود که همه او را به عنوان بزرگترین شوالیه دنیا میشناسند و تعداد زیادی اژدهای ظالم و شوالیههای بد ذات را کشته است.
در بخشی از نهمين جلد اين مجموعه با نام «تربيت اژدها در 97 مرحله» آمده است: «وقتی داشتند به قلعه برمیگشتند تا دوباره مشغول شستن و سابیدن شوند، ویگلاف گفت: «متاسفم، آنگوس، واقعا متاسفم. اصلا دلم نمیخواست که وروجک فکر کند من .... مامانشم.» وروجک خسته و کوفته از بپربپرهای فراوان توی لانهاش در مرغدانی به خواب رفته بود. دیزی قبول کرد که همچنان مراقب بچه اژدها باشد، اما هشدار داد که نگهداری از وروجک دارد از توان او خارج میشود. همینطور که به طرف آشپزخانه میرفتند، آنگوس با لحنی اندوهگین گفت: «ویگی، تقصیر تو نیست که وروجک دوستت دارد. حیوانات تو را دوست دارند. فقط احساس کردم که وروجک دارد از من خوشش میآید.»
«آيا ويگلاف ازدواج ميكند؟»، «انتقام بانو اژدها»، «يك روز با شواليه»، «كمك پدرها و مادرها به مدرسه ميآيند»، «گردش علمي در غبار مرگبار»، «سر لانسلوت، كجاييد؟»، «شمارش معكوس تا آخر سال 1000»، «تربيت اژدها در 97 مرحله»، «چرخ بدشانسي»، «پيرترين اژدهاي جهان»، «نحسي روز جمعه سيزدهم»، «لاتين بزي فقط مخصوص بزها نيست!»، «خطرى! جادوگران مشغول كارند!» و «دردسرهاي اژدهاهاي دوقلو» از كتابهاي اين مجموعه هستند.
جلد يازدهم تا شانزدهم مجموعه «مدرسه نابودكنندگان اژدها» نوشته «كيت مكمولان» با ترجمهاي از فرزانه مهري و از سوی انتشارات ققنوس به زودي روانه بازار كتاب خواهد شد.
نظر شما