محضر پرفیض حضرت امام جعفر صادق (ع)، مجمع جویندگان علوم بود. هر دانشپژوهی که به محفل آن حضرت راه مییافت از خرمن لایزال دانش او بهرهمند میشد. در علم کیمیا ایشان نخستین کسی بودند که عقیده به عناصر چهارگانه (عناصر اربعه) آب، آتش، خاک و باد را متزلزل کردند. از فرمودههای ایشان است که: «من تعجب میکنم مردی چون ارسطو چگونه متوجه نشده بود که خاک یک عنصر نیست بلکه عنصرهای متعددی در آن وجود دارد.» ایشان هزار سال پیش از دانشمندانی چون پرسینلی و لاووازیه دریافته بود که در آب چیزی هست که میسوزد که امروزه آنرا «هیدروژن» مینامند.-
از امام جعفر صادق (ع)، رسالهای در علم کیمیا با عنوان «رساله فی علمالصناعه والحجرالمکرم» باقی مانده که دکتر «روسکا» آنرا به زبان آلمانی ترجمه و در سال 1924 آن را با عنوان «جعفر صادق امام شیعیان، کیمیاگر عربی» در «هایدبرگ» بهچاپ رسانده است.
دکتر محمد یحیی هاشمی درباره نظرات حضرت صادق (ع) در علم شیمی اینگونه میگوید: «از شرحی که امام صادق (ع) برای اکسید میدهد، چنین معلوم میشود که اکسید جسمی بوده که از آن برای رفع ناخالصی در فلزات استفاده شده است. ایشان تهیه اکسید اصغر (اکسید زرد) را از آهن و خاکستر به کمک حرارت و با وسایل آزمایشگاهی آن دوره، مفصلا شرح داده و نتیجه عمل را که جسمی زرد رنگ است، اکسید زرد نام نهادهاند. این شرح کاملا با فروسیانید پتاسیم که جسمی است زرد رنگ منطبق است. نتیجه عمل بعد از طی مراحلی، ایجاد و تهیه طلای خالص است. امروزه نیز از همین خاصیت سیانور مضاعف طلا و پتاس برای آبکاری با طلا استفاده میشود.»
دانشمندی که افتخارش شاگردی امام جعفر صادق (ع) بود
جابر بن حیان معروف به صوفی یا کوفی، دانشمند ایرانی است که مجموعه بزرگی از آثار در کیمیا، مذهب، فلسفه، طب، ریاضیات، نجوم و موسیقی به او منسوب است. بنا به نظر بیشتر کیمیاگران اسلامی، وی سرآمد کیمیاگران اسلامی قلمداد میشود. جابر از مردم خراسان بود و پدرش در طوس به داروفروشی مشغول بود که به وسيله طرفداران بنی اميه به قتل رسيد. جابر بن حيان پس از قتل پدرش به مدينه آمد. ابتدا در نزد امام محمد باقر (ع) و سپس در نزد امام صادق (ع) شاگردی کرد. جابر يکی از افراد عجيب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است.
جابر در تمام علوم و فنون بهخصوص در علم شيمی تاليفات بسیاری دارد و در رسالههای خود همه جا نقل مىکند که : «جعفر بن محمد (ع) به من چنين گفت يا تعليم داد يا حديث کرد.» شهرت جابر تنها به جهان اسلام محدود نمیشود بلکه غربیها او را با عنوان مردی بزرگ در علم شیمی میشناسند. ابن خلدون درباره جابر گفته است: «جابربن حیان پیشوای تدوین کنندگان فن کیمیاگری است.»
«برتلو» شیمیدان فرانسوی که به «پدر شیمی سنتز» مشهور است، سخت تحت تاثیر جابر واقع می شود و میگوید: «جابر در علم شیمی همان مقام و پایه را داشت که ارسطو در منطق .» جورج سارتون میگوید: «جابر را باید بزرگترین دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطی دانست.»
اریک جان هولمیارد، خاورشناس انگلیسی که تخصص فراوانی در پژوهشهای تاریخی درباره جابر دارد، چنین مینویسد: «جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصی والا و مهربان یافت؛ بهطوری که نمیتوانست از او جدا و بینیاز بماند. جابر میکوشید تا با راهنمایی استادش، علم شیمی را از بند افسانههای کهن مکاتب اسکندریه برهاند و در این کار تا اندازهای به هدف خود رسید.»
از اکتشافات او اسيد ازتيک (تيزآب) و تيزاب سلطانی است. وی چند فلز و شبه فلز را در زمان خود کشف کرد. جابر به آزمایش بسیار علاقهمند بود، از این رو میتوان گفت نخستین دانشمند اسلامی است که علم شیمی را بر پایه آزمایش بنا نهاد. جابر اسید نیتریک یا جوهر شوره را نیز نخستین بار از تقطیر آمیزهای از زاج سبز، نیترات پتاسیم و زاج سفید بهدست آورد.
در آن روزگار کیمیا، سلطان تمام علوم محسوب میشده است؛ دانش شاهانهای که علوم دیگر از آن نشات میگیرند و به آن باز میگردند. ظاهرا هدف غایی کیمیاگری، درک عمق حکمتی است که خداوند با آن جهان هستی را آفرید و تمام پدیدههای طبیعی را سامان داد. به تعبیر جابر، کیمیا تمام فلسفه (الفلسفه کلها) است و سالکی که موفق به کشف اسرار آن شود، به علوم دینی یا دنیوی دیگر نیازی ندارد.
کیهانشناسی جابر که مبتنی بر نظریه صدور فیض از منبع الهی است، آنگونه که در کتاب «التصریف» شرح داده، ملهم از مکتب نوافلاطونی است . جابر در این کتاب مبنای حرکت و هماهنگی و ترکیبهای گوناگون چهار عنصر را شرح داده است.
طبیعتشناسی جابر بر مبنای ترکیب چهار عنصر ارسطو (آب ، آتش ، خاک و باد) است ، با این تمایز که وی طبایع چهارگانه اصلی (گرمی ، سردی ، خشکی و تری ) را ریشه این عناصر دانسته است که بهطور مستقل وجود دارند. به این طریق وی میتوانسته امکان استحصال جوهری را توجیه کند.
بهطور کلی جابر در چارچوب تفکر شیعی میاندیشیده و به نظر او کیمیا علمی الهی بوده که خداوند به پیامبران و امامان خود عرضه کرده است. به عقیده وی طی دوره اسلامی، این عطیه الهی (علم کیمیا) بهطور عمده به امامان سپرده شد و در واقع آثار جابر در موارد متعدد، مشتمل بر نقل قولهایی از متون مربوط به علم کیمیا و خطبهالبیان منسوب به امام علی (ع) و نیز دارای ارجاعات بسیار به حکمت کیمیای امام جعفر صادق(ع) است.
کتابشناسی جابربنحیان
از کتابهای جابر در زمینههای مختلف بهویژه علم شیمی میتوان از الهیئه، البیان و التبیان، الاسرارالکیمیا، الموازینالصغیر، المجردات، التصریف، الثلاثین، مصححات سقراط، الوصیه، الخالص، الملک، الزبیقالشرقی، الزبیقالغربی، نارالحجر، ارضالحجر، الماجد، الرحمهالصغیر، التجمیع نام برد. جابربنحیان، کتابی مشتمل بر هزار برگ و متضمن 500 رساله، تالیف کرده است.
در مجموعه آثار جابر، آثاری وجود دارند که به منزله شرحی بر سایر آثار این مجموعه، یا شرحهایی بر آثار گذشتگان از دانشمندان یونانی محسوب میشوند که از آن جمله میتوان به شرح کتاب «الرحمهالمعنون بکتاب الاس»، تفسیر کتاب «الاسطقس» و کتاب «شرح المجسطی» اشاره کرد. شرحهای منسوب به جابربن حیان بر کتابهای «مجسطی» بطلمیوس و «اصول» اقلیدس اگر چه بهجای نماندهاند، از نخستین شرحهایی بودهاند که در قلمرو عالم اسلام بر آثار این دو دانشمند پرآوازه یونانی نوشته شدند.
شرحهایی نیز بر مجموعه جابری نوشته شده است. از جمله ابن ابی العزاقر شلمغانی و ابوقران نصیبینی هر یک شرحی بر کتاب «الرحمه» نوشتهاند. شرحی نیز از طغرایی به نام «سرالحکمه فی شرح کتاب الرحمه» یا در نسخهای دیگر با عنوان مفاتیحالرحمه بر این کتاب وجود دارد. نعمه، از شرح رازی بر کتاب «الاثنینِ» جابر یاد کرده است . سالم بن احمدبن شیخان، تفسیری بر کتابهای «جناتالخلد» و «الرحمهالصغیر» نوشته است.
بخش عمده آثار منتسب به جابر از تعداد زیادی رسالههای کوتاه تشکیل شده است. مائه و اثناعشر کتابا (یکصد و دوازده کتاب)، سبعون کتابا (هفتاد کتاب)، الموازین، خمسمائه کتابا (پانصد کتاب) و چندین مجموعه کوچکتر دیگر از این جمله هستند. هدف غایی اغلب این رسالهها، کیمیاگری و ساخت اکسیر اعظم است، مادهای کامل که میتواند سرب و فلزات کم بها را به طلا و نقره بدل کند. در آثار منسوب به جابر، در باره علوم و معارف دیگری همچون دین، فلسفه، حساب و هندسه، پزشکی، نجوم و علوم الخواص نیز تالیفاتی وجود دارد.
قدیمیترین اثر چاپی در مجموعه جابری، مجموعه یازده رساله است که با عنوان «مجموعه احدعشر کتابا فی علم الاکسیر الاعظم» در بمبئی چاپ شده است.
مجموعهای از آثار جابر به زبان فارسی وجود دارند که به نظر میرسد از عربی به فارسی ترجمه شده باشند. «نهایهالطلب» یکی از آثار جابربنحیان را شخص ناشناسی به فارسی ترجمه کرده و عزالدین علی جلدکی، بر آن شرحی به زبان فارسی نوشته است.
ردپای آثار جابر در گوشه و کنار دنیا
در دوران رنسانس اروپا در حدود 300 رساله از جابر به زبان آلمانی چاپ و ترجمه شده که در کتابخانههای برلين و پاريس نگهداری میشود. از مجموعه جابری ترجمههای مختلفی به زبانهای اروپایی شده است. مهمترین و کهنترین این ترجمهها، ترجمه مجموعه هفتاد کتاب است که گراردوس (ژرار) کرمونایی آنها را به زبان لاتین در سدههای میانه ترجمه کرد.
روسکا، کتابهای الملک، الزیبقالشرقی، الزیبقالغربی، نارالحجر و ارضالحجر جابر را در مجموعه جلد دوم «کیمیاگران عرب» در سال 1924 در هایدبرگ به فرانسه ترجمه کرده و به چاپ رسانده است. مجموعه کتابهای التجمیع، کتاب الرحمهالصغیر و الموازینالصغیر و اسرارالکیمیا را نیز برتولت به فرانسه ترجمه کرده و در جلد سوم مجموعه «کیمیای عربی» در 1893 در پاریس به چاپ رسانده است. کتاب «الماجد» را نیز هانری کوربن به فرانسه ترجمه و در 1950 در زوریخ چاپ کرده است. پیر لوری نیز ده کتاب از مجموعة هفتاد کتاب را به فرانسه ترجمه و در 1983 در پاریس چاپ کرده است.
مهمترین مجموعه ترجمههای آثار جابر به زبان آلمانی مجموعهای است که دارمستتر از روی ترجمه لاتین آنها فراهم کرده و در برلین به چاپ رسانده است. دیگر ترجمه آلمانی، ترجمه رکس از کتاب «اخراج ما فیالقوه الیالفعل» است که در 1975 در ویسبادن به چاپ رسانده است. استیل، کتاب «هتکالاستار» را به انگلیسی ترجمه و در 1892 در لندن چاپ کرده است.
مجموعه آثار عربی چاپ شده از آثار منسوب به جابر، مجموعهای است که پل کراوس آن را در سه جلد از 1354 تا 1363 در قاهره منتشر کرد. در این کتاب بهطور کلی، هفده اثر از مجموعه جابری بهصورت گزیده یا کامل به چاپ رسیدهاند. مجموعه دیگر از آثار چاپ شده جابر مجموعهای شامل متن کامل چهارده رساله است که پیر لوری آنها را در 1367 ه.ش در دمشق در یک جلد، با عنوان «اربع عشره رساله فی صنعهالکیمیا» به چاپ رسانید.
نظر شما