محمدهاشم اكبرياني، داستاننويس و شاعر معتقد است که برای واگذاری ممیزی به ناشران بايد پيشزمينههایی فراهم شود. این داستاننویس همچنین گفت که در عصر اينترنت و ماهواره نميتوان از طريق مميزي دولتي، رفتار اهل ادب و هنر حوزه را كنترل كرد و اگر كتابي در ايران منتشر نشده باشد يا به دست مردم نرسد، در اينترنت قابل دسترسي است.-
نويسنده كتاب «آرامبخش ميخواهم» با اشاره به عدم اعلام آمار كتابهاي مانده در اداره كتاب، توضيح داد: در حال حاضر آماری برای تعداد كتابهای بدون مجوز و بلاتكليف وجود ندارد.
اين داستاننويس با بيان اينكه حدود 6 يا هفت سال پيش در مقالهاي پيشنهادهايي براي حل اين موضوع ارايه داده است، افزود: در مقالهام که چند سال پیش منتشر شد، آمده كه وزارت ارشاد براي اثبات ادعاي خود مبني بر تعداد كتابهاي مانده در اين بخش، ميبايست اسامي ناشران و تعداد كتابهاي آنها را اعلام كنند.
نويسنده كتاب «چهره مبهم» ادامه داد: حتي پيشنهاد داده بودم كه براي آگاهي اذهان عمومي، ناشران ميتوانند در نمايشگاه كتاب تهران اسامي كتابهاي مانده در ارشاد را بر سر در غرفههايشان نصب كنند. اين موضوع از جهات بسياري مهم بوده و ميتواند شرايط مساعدي از نظر اعتماد بهوجود بياورد.
نويسنده كتاب «هذيان» در ادامه گفت: البته نميتوان گفت كه در سالهای اخیر هيچ كتابي چاپ نشد و همه براي انتشار كتاب با مشكل روبهرو بودند؛ چرا که نويسندگاني نيز بودند كه بدون هيچ اصلاحيهاي مجوز دريافت كردند.
نويسنده كتاب «كاش به كوچه نميرسيدم» افزود: نخستين انتظارات اهالي قلم از مسوولان و مديران اين حوزه، قبل از هر چيز، احياي اعتماد از دست رفته است. بايد اميدها را برگرداند تا در نتيجه آن ميان مديران، نويسندگان و ناشران رابطه و تعامل ويژهاي برقرار شود.
اين داستاننويس ادامه داد: در چنين فضايي نويسنده و ناشر در امنيت كامل كار ميكنند و مديران و مسوولان در ميان اهالي قلم محبوبيت مييابند. به اعتقاد من اين كار با برنامهريزي، تصميمگيري و اجراي درست برنامهها صورت ميگيرد.
اكبرياني با اشاره به بيم نويسندگان و ناشران از بازخوردها، توضيح داد: متاسفانه اين بيم ميان نويسندگان وجود دارد كه اگر مقاله يا يادداشتي در نشريهها چاپ شود، ممكن است شرايط براي چاپ كتابهايشان نامساعد شود و حتي ناشران در مواقعي از لغو مجوز و امتياز نشرشان در بازخورد به اين موضوع صحبت ميكنند.
اين نويسنده با بيان اينكه اين موضوع در مواقعي باعث عدم گفتوگوي نويسنده و مترجم با نشريهها ميشود، افزود: تعدادي از اهالي قلم سعي ميكنند گفتوگويي با نشريههاي مختلف نداشته باشند زيرا فکر میکنند با گله کردن ممکن است مسالهاي براي كتابهايشان پيش بيايد و در اين زمينه دچار مشكل شوند.
اكبرياني با اشاره به افزايش خلاقيت نويسنده و فضاي مساعدتر كار براي ناشر در موقعیت به دور از تنش، ادامه داد: در اين فضا نويسنده با خلاقيت و تمركز بالاتري در كار، ميتواند آثاري حايز اهميت خلق كند و در ادامه ناشران نيز ميتوانند در اين فضاي بازتر از پيش، به فعاليتهاي خود در اين حوزه بپردازند.
اين داستاننويس در پاسخ به پرسش «آيا با سپردن مميزي به ناشران موافقيد يا نه؟» گفت: ابتدا بايد در پاسخ به اين پرسش مقدمهاي ارايه دهم و اين مقدمه را با طرح اين پرسش آغاز ميكنم كه در شرايط كنوني كه هر لحظه شاهد پيشرفتهاي رسانهاي هستيم، آيا وجود مميزي ضرورتي دارد يا نه؟
نويسنده كتاب «نيست تا نيست» ادامه داد: من معتقدم، در دنياي امروز كه اينترنت و شبكههاي ماهوارهاي فعال هستند، نميتوانيم از طريق مميزي دولتي، رفتار اهالي اين حوزه را كنترل كنيم زيرا در چنين شرايط و با اين امكانات هر فرد ميتواند به آساني به اطلاعات مورد نياز و علاقهاش دست پيدا كند.
این روزنامهنگار تصریح کرد: اگر كتابي در ايران منتشر نشده باشد يا در دسترس مردم نباشد، در اينترنت قابل دسترسي است. به اين ترتيب و به اعتقاد من، مميزي در شرايط كنوني امري ناکارآمد است.
اكبرياني با اشاره به نظارت ناشران بر چاپ کتاب به جای دولت ادامه داد: براي اين موضوع بايد پيشزمينهاي وجود داشته باشد و اقداماتي انجام شود تا زمانی که كتاب توسط ناشر منتشر شود، اگر خلافي انجام شود و شاكي وجود داشته باشد، شكايت به محاكم قضايي ارسال شود و اين موضوع در آنجا مورد بررسي قرار گيرد. البته بهتر است كه دولت جلو انتشار كتاب را نگيرد. در اين شرايط بهتر است كه مميزي به ناشران سپرده شود.
اين داستاننويس ادامه داد: در غير اينصورت، موجبات بيم ناشران از ابطال مجوز نشرشان فراهم ميشود و در ادامه موجب خود سانسوري نويسنده و ناشر خواهد شد و ناشر براي چاپ هر كتاب بايد ترديد داشته باشد زيرا چاپ كتاب به بوجه فراواني نياز دارد و نشر با اين سرمايه اقتصادي ميچرخد.
محمدهاشم اکبریانی داستاننویس و روزنامهنگار است. نخستین رمان وی با نام «بايد بروم» در سال 1388 به چاپ رسيد. «نيست تا نيست»، «نيمغبار دلخوشي» و «مثل كافهاي متروك» نام سه مجموعه شعر اوست.
كتابهاي «كاش به كوچه نميرسيدم»، «آرامبخش ميخواهم»، «عذاب ابدی» و «هذیان» از كتابهاي وي در حوزه داستان هستند.
«چهره مبهم» تازهترین اثر داستانی وی امسال(1392) از سوی نشر آموت به بازار کتاب راه یافته است.
نظر شما