ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
داوری و قضاوت چون براساس فقه اهل سنت صورت میگرفت. کارگزاران آن معمولاً از پیروان مکتب اهلسنت انتخاب میشدند. در این بخش، شیعیان نمیتوانستند حضور چشمگیری داشته باشند. البته در ردههای پایینتر، از وجود شیعیان استفاده میشد. یکی از شیعیانی که در این قسمت فعالیت میکرد، فرزند مؤیّدالدین قمی، فخرالدین احمد قمی، بود که ادیب و فاضل بود و در دربار مستنصر، سمت ریاست شرطه و محتسبی بغداد را در اختیار داشت. وی به علمای شیعه احترام میگذاشت و زمانی که شمسالدین فخار بن معد موسوی به بغداد آمد او را بسیار احترام کرد. شمس شعری در مدح فخرالدین سرود و او هم وعده داد که سفارش او را به پدرش وزیر خواهد کرد و هزار دینار به همراه یک جامه فاخر به او هدیه داد. در سال 627 ق خلیفه مستنصر مأموریت اقدامات عمرانی در محله «کرخ» را به فخرالدین واگذار کرد. وی صفات خوبی داشت، اما اخلاق خوبی نداشت و به مردم ستم میکرد و در دوران محتسبی خود بر بغداد، مجازاتهای سختی بر مردم اعمال مینمود. اقدامات نابجای او موجب بدبینی خلیفه نسبت به پدر و فرزند شد و زمینه حبس و مرگ آنها را فراهم کرد.
صفحه 184/ نقش شیعیان در ساختار حکومت عباسیان از خلافت ناصر تا سقوط بغداد / رضیه سادات موحد ابطحی/ انتشارات شیعهشناسی/ چاپ اول/ سال 1392/ 320 صفحه/ 5700 تومان
نظر شما