به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «تاریخ در بستر جغرافیا» نوشته «دابلیو گوردون ایست» با ترجمه حسین حاتمینژاد و حمیدرضا پیغمبری بیستمین کتاب از مجموعه انتشارات پژوهشکده تاریخ اسلام بهشمار میرود.
نویسنده کتاب از میان تعریفهای موجود درباره موضوع، تعریف جغرافیای تاریخی بهمعنای بررسی نقش عوامل و پدیدههای جغرافیایی بهویژه جغرافیای طبیعی در شکلگیری رویدادهای تاریخی را انتخاب کرده و کتاب را در دوازده فصل به رشته تحریر درآورده است.
در مقدمه کتاب آمده است: «از آغاز نیمه دوم قرن بیستم، جغرافیای تاریخی به تبع تحول کلی جغرافیا تغییر کرد. تا قبل از جنگ جهانی دوم بر بازساخت فضایی چشماندازها در گذشته به منظور درک فرایند تحول و تکوین پدیدهها تاکید میشد. اما در دوران شکوفایی انقلاب کمی در جغرافیا، جغرافیای تاریخی بهعنوان زمینه ارزیابی مدلهای کمی در نظر گرفته شد که بتوان بر اساس قواعد و قوانین حاکم بر آن آینده را پیشبینی کرد. اخیرا هم شاهد تغییر این دیدگاه مکانیکی به سوی جغرافیای انسانگرا بودهایم که به نحوی بر جنبه رفتاری جغرافیای تاریخی تاکید میکند. امروز با استفاده از سایر علوم در جستوجوی ارزیابی و درک تغییرات محیطی در طی تاریخ بشر هستیم.»
فصل نخست با عنوان «جغرافیا به عنوان سندی تاریخی» تاثیر طبیعت بر تاریخ را بررسی کرده و با طرح این نظریه میگوید که ناتوانی انسان بر طبیعت به قدری است که تاریخ را در نخستین مراحل آن اغلب مساوی با جغرافیا میدانند زیرا در مراحل اولیه فرهنگی و در طول هزارههای گذشته، مردم بر لایه رویی و نیرومند طبیعت زندگی میکردند و توان بسیار اندکی برای تعدیل یا بهرهگیری از آن داشتند.
نویسنده در فصل «نقشههای کهن به مثابه اسنادی تاریخی» مسالهای درباره تاریخپژوهانی مطرح میکند که هنگام بررسیهای میدانی به این نتیجه میرسند که چهره طبیعت نسبت به زمانی که به مطالعه آن پرداختهاند، تغییرات بسیاری کرده و دنبال کردن روند تاریخ بدون نقشهها کاری دشوار است، همچنین در این کتاب بیشتر با مکتوبات و دیگر آثار سروکار دارد که نقشههای جغرافیایی نیز بخشی از این آثار بهشمار میروند.
تاثیر «موقعیت جغرافیایی» هر مکان در تاریخ موضوع فصل سوم کتاب بهشمار میرود. محل قرار گرفتن خشکیها و دریاها در دوران کوتاه تاریخ بشری ثابت باقی مانده است. از سوی دیگر در تمام دورههای تاریخی ویژگیهای موقعیتی هر مکانی اهمیت دارد، چرا که همراه دیگر خصوصیات جغرافیایی، نقشی در تاریخ آن مکان ایفا کردهاند.
«اقلیم و تاریخ» فصل بعدی کتاب است که به تاثیر اقلیم در شکلگیری تمدن پیشرفته میپردازد. درباره اقلیمهای گذشته، حجم قابل توجهی از تحقیقات منتشر شده که غالبا متضاد هم هستند و پژوهشگران بسیاری نیز به اهمیت بالای تحولات اقلیمی در تبیین موقعیت نخستین تمدنها، مهاجرتهای مردم و ظهور و سقوط امپراتوریها علاقهمندند.
نویسنده در فصل پنجم به مطالعه «راهها» میپردازد. مطالعه راههای زمینی، دریایی و هوایی برای جغرافیدانها و تاریخپژوهان با اهمیت است و علاقه مشترک دو گروه بهشمار میرود. راهها برای جغرافیدانان بهمثابه ابزارهای امروزی حمل و نقل هستند و بهعنوان ویژگیهایی که با طبیعت در هم تنیده شده، مورد توجه قرار گرفتهاند.
در فصل ششم «شهرها» مطالعه و بررسی شدهاند. انسان مکانی را که طبیعت مهیا کرده به شکلی سامان میدهد که بتواند نیازهایش را برآورده کند. اکتشافهای باستانشناسان در مصر، بینالنهرین و شمال غرب هند علاوهبر بهدست آوردن قدمت بسیار سکونت بشری، نقش مهم این پدیده را در توسعه تمدن آشکار میکند.
فصل هفتم با عنوان «سرحدات و مرزها» به بررسی مساله سرحدات در تاریخ بشر میپردازد. یک گستره یا سرزمین با سامان سیاسی، واحدی جغرافیایی با مکانی معین و محدودهای کموبیش مشخص است. در تمام طول تاریخ، دولتها بهصورت نسبتا اختیاری ایجاد شده، گسترش یافته و از بین رفتهاند و این مساله که دولتها در نتیجه اشغال، اسکان و سامان دادن به زمین متولد شده و رشد میکنند، مسالهای عادی بهشمار میرفته است.
«زیستگاه و اقتصاد» به موضوع مناطق مختلف با ویژگیهای طبیعی میپردازد که باعث ایجاد شیوههای متفاوت زندگی شدهاند. فصل نهم با نام «پیدایش تمدن» نیز چگونگی شکلگیری تمدنهای بشری را مورد توجه قرار میدهد. ناحیههایی که تمدن در آن شکل گرفته، احتمالا در آن دوره مناسبترین وضعیت اقلیمی را در نیمکره شمالی داشتند.
«پیدایش تمدن در قاره آمریکا» مساله تقسیمات قاره آمریکا و نقش تاثیرگذار آن در صحنه جهانی را بررسی کرده و این بخشها که شامل آمریکای شمالی (کوبا، ایالات متحده و کانادا)، آمریکای میانی (مکزیک، سرزمینهای تنگه پاناما و جزایر دریای کارائیب)، آمریکای جنوبی و آمریکای لاتین میشود، معرفی شدهاند.
«اروپا و چین» موضوع فصل بعدی است که مساله اروپا و چین و پیشرفت مستقل و جدای از هم دو منطقه را مطرح میکند. این دوریگزینی تا دوره معاصر این دو منطقه را از یکدیگر جدا نگه داشته و امروزه نیز که فاصله و مسافت با ابزارهای جدید ارتباطی از بین رفتهاند و جدایی شرق و غرب دیگر وجود ندارد، همچنان این نگاه رایج است که اروپا و چین بدون توجه به سیاست، زبانشناسی و دیگر تقسیمبندیها به عنوان دو زادگاه متفاوت برای سنتهای فرهنگی متمایز و جدا از هم در نظر گرفته میشوند.
فصل پایانی کتاب نیز با نام «سیاستهای بینالمللی» موضوع سیاست بینالمللی و ارتباط با جغرافیا و تاریخ گذشته میپردازد. تصمیمها، برنامهها، موقعیتها و مشکلات سیاسی از مسایل مهم و علاقههای جغرافیدانان بهشمار میرود.
«دابلیو گوردون ایست» دانشآموخته رشته تاریخ از دانشگاه کمبریج است. وی پس از 20 سال مطالعه در تاریخ اقتصادی از سال 1947 میلادی استاد جغرافیا در کالج «بیکبرک» دانشگاه لندن بوده است. همچنین کتاب «محیط انسان» و ویراستار اصلی «متون جغرافیایی نلسون» را در کارنامه دارد.
چاپ نخست کتاب «تاریخ در بستر جغرافیا» نوشته «دابلیو گوردون ایست» با ترجمه حسین حاتمینژاد و حمیدرضا پیغمبری، دربردارنده 74 نقشه و تصویر جغرافیایی در 253 صفحه با بهای 9 هزار تومان از سوی پژوهشکده تاریخ اسلام به بازار نشر عرضه شده است.
پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۶
نظر شما