دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۲ - ۰۷:۵۹
داوری اردکانی هرگز حساب خود را از فرهنگ جدا نکرد

احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران، با اشاره به خاطرات خود از دکتر رضا داوری اردکانی و همچنین توجه این استاد فلسفه به حوزه‌های مختلف اظهار کرد: داوری اردکانی هرگز حساب خود را از فرهنگ جدا نکرد.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در آیین نکوداشت رضا داوری اردکانی که با عنوان «پرسشگر دردمند روزگار ما» شب گذشته (16 تیرماه) در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد، احمد مسجدجامعی طی سخنانی اظهار کرد: در دوران دانشجویی در پی انتشار نشریه‌ای بودیم. در آن زمان داوری اردکانی استاد دانشگاه و نسبتا جوان بود. او بسیار فروتن بود که حتی برای ورود به دانشگاه از در ویژه استادان وارد نمی‌شد و از در میانی به فضای دانشگاه آمد و شد می‌کرد. 

مسجد جامعی ادامه داد: او جزو فلاسفه‌ای است که نه تنها حافظ و سعدی و شعرا و حکمای قدیم را به خوبی می‌شناسد، بلکه درباره قیصر امین‌پور، فروغ فرخزاد و اخوان ثالث هم تعابیری دارد که نظرات وی درباره اخوان به آرای شفیعی کدکنی نزدیک است. 

عضو شورای شهر تهران با بیان این‌که داوری علاوه بر فلسفه به ادبیات جدید و رمان و داستان هم اشراف دارد و با آن مانوس است، گفت: ما دانشجویان در آن زمان برای دریافت مقاله‌ای ویژه نشریه خود به استاد مراجعه کردیم و او برای نشریه فلق که نشریه‌ای دانشجویی بود، مقاله‌ای نوشت. در آن زمان که به نشریات دانشجویی توجه چندانی نمی‌شد، استاد ما را پذیرفت و راهنمایی کرد و مقاله ویژه‌ای را به ما داد که پس از بررسی آن با یادآوری نکاتی به استاد، پاورقی بر مقاله نوشت و در اختیار ما قرار داد. 

وی با بیان این‌که داوری اردکانی از استادانی بود که حساب خود را از مسایل فرهنگی جامعه جدا نمی‌کرد، توضیح داد: او اهل عافیت‌طلبی و به دور از مسایل روز نبود. ضمن آن‌که یکی از وجوهات جذابیت وی فیلسوف زمانه بودن، بود که وارد مباحث روز می‌شد و نظر می‌داد. 

مسجد جامعی ادامه داد: در یکی از جلساتی که با استاد داشتیم و درباره خط مشی مجله صحبت می‌کردیم، داوری اردکانی به ما می‌گفت که شما نماینده دانشجویانید و باید در این نشریه سهم همه گروه‌های دانشجویی را رعایت کنید. بنابراین، بهتر است این نشریه به جای این‌که حول یک موضوع بچرخد و نظرات مختلف را درباره آن موضوع از شخصیت‌های گوناگون بیان کند، دیدگاه‌های مختلف با موضوعات متنوع را بیان کند تا دانشجویان آگاه شوند. 

عضو شورای شهر تهران در پایان اظهار کرد: استاد با زمانه خویش آمیخته است و درباره آن بحث و بررسی و گفت‌وگو دارد. این‌گونه نیست که داوری اردکانی در حوزه سیاست و قدرت، ایدئولوژی‌پردازی کند، بلکه نحوه تلقی و تفکری دارد و در زمان مناسب از قدرت و سیاست برای حفظ اصول خود فاصله می‌گیرد. 

همچنین در بخش دیگری از این آیین، دکتر محمدرضا سعیدآبادی، دبیر کل کمیسیون ملی یونسکوی ایران، طی سخنانی اظهار کرد: تلاش‌های مستمر و پیگیر دکتر رضا داوری اردکانی در این چند دهه، میراثی سترگ و پر ارج برای اصحاب علم و دانش ایران زمین به ارمغان آورده است و آن‌چه موجب افتخار من می‌شود، آن است که استاد داوری اردکانی در طول تاریخ درازآهنگ حیات علمی و فرهنگی خویش، از بنیانگذاران کمیسیون ملی یونسکوی ایران بعد از انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌رود. 

وی ادامه داد: استاد داوری اردکانی فیلسوفی است که آموخته‌های فلسفی خویش را در خدمت تحلیل و مساله‌شناسی معضلات پیش‌روی فرهنگ و زندگی ما ایرانیان به کار گرفته است و چه شوق‌انگیز است فیلسوف فرهنگ و زندگی بودن، هنگامی که او در کتاب «فلسفه در دادگاه ایدئولوژی» می‌پرسد: «می‌خواهم بدانم در کجای تاریخ قرار داریم و در کدام راهیم و به کجا می‌رویم و از خطرهای راه و مقصد چه خبر داریم.» 

سعیدآبادی با بیان این‌که داوری اردکانی در طول حیات خویش همواره بین دو موهبت الهی عقل و عشق در وجد و سماع بوده است، خاطرنشان کرد: او گاهی دستی بر جام باده برده است و گاهی دستی به زلف یار، زمانی بر مرکب عقل دوراندیش نشسته و ایامی بر توسن خنیاگر عشق و زهی سعادت که لذت بخش‌ترین لمحات حیات آدمی نقد چنین ایامی است که بر این مدار می‌گردد، چنانچه جامی می فرماید:
نقد اوقات را محاسبه کن/ سر مقصود را مطالبه کن/ باش در هر لحظه ز اهل شعور /  که به غفلت گذشته است یا به حضور

دبیر کل کمیسیون ملی یونسکوی ایران در پایان گفت: چه زیبا جرج سانتیانا، فیسوف و حکیم اسپانیایی از امتزاج عقل و ایمان می‌گوید که چنین وصفی زیبنده استاد داوری اردکانی است، او به تعبیری به‌سان درختی کهنسال و تناور است که ریشه‌های خرد و عقلانیت است.

در این مراسم همچنین پیام دکتر سیدحسین نصر، استاد فلسفه اسلامی و استاد دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا توسط دکتر محمدرضا اسدزاده، دبیر این نکوداشت قرائت شد.

در این پیام چنین آمده است: «در سال 1337 که تدریس در گروه فلسفه را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز کردم، با جوانی مواجه شدم که دانشجوی دکترای رشته فلسفه بود و مدیر گروه محترم دکتر یحیی مهدوی از او تعریف می‌کرد. آن جوان دکتر رضا داوری بود که اکنون بیش از پنجاه سال از آشنایی بنده با این دانشمند و متفکر پر ارج می‌گذرد.»

نصر در ادامه این پیام آورده است: «در طی این نیم قرن دکتر داوری اردکانی خدمات فراوانی در رشته فلسفه و سوق دادن جوانان متفکر کشور عزیزمان به راه درست اندیشیدن انجام داده است و پیشتاز میدان بحث جدی فلسفی و طرح سوالات واقعی در امور گوناگون بوده است. از درگاه پروردگار متعال برای این متفکر پر ارج ایران معاصر طلب سلامتی کرده و امیدوارم سالیان دراز افاضه علمی ایشان استمرار یابد.»

همچنین به مناسبت رونمایی از کتاب هلیوپولیس که در مراسمی جداگانه با حضور غلامعلی حدادعادل، محمد رجبی رییس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و افتخار حسین عارف، رییس مؤسسه فرهنگی اکو و جمعی از اهالی فرهنگ کشور صورت پذیرفت، پیام وزیر فرهنگ و سفیر لبنان در ایران هم قرائت شد.

در پیام گابی ‌لیون، وزیر فرهنگ لبنان چنین آمده است: «برگزاری نمایشگاه تاریخ تمدن جهان در لبنان با عنوان هلیوپولیس یا شهر خورشید و انتشار کتابی در این باره حرکتی ستودنی و هنرمندانه است که نگاه تازه‌‌ای از سابقه تمدنی در لبنان را بیان خواهد کرد و موجب خشنودی هر فرهنگ‌ دوستی خواهد بود. بسیار تمایل داشتم که در چنین نمایشگاهی که روایت فرهنگ و هنر و تاریخ و تمدن در لبنان است، حضور یابم اما به سبب برنامه کاری که از پیش در بیروت تنظیم شده بود، قادر به آمدن نیستم. نمایشگاهی با آثاری از دو شهر تاریخی بعلبک و بیبلوس بیانگر حضور و گفت‌‌وگوی بین ادیان و فرهنگ‌های مختلف در این شهرها و به خصوص شهر بعلبک است. به نمایندگی از دولت و مردم لبنان از همت هنرمندان عکاس این مجموعه و همه دست‌‌اندکاران برگزاری این نمایشگاه در ایران تشکر می‌‌کنم.»

همچنین در ادامه این مراسم پیام سفیر لبنان در ایران هم قرائت شد که در بخش‌هایی از آن آمده است: «نمایشگاه آثاری از دو شهر تاریخی لبنان حرکتی نو و تأثیرگذار برای معرفی تاریخ فرهنگ و هنر این کشور در جهت همزیستی و گفت‌‌وگوی فرهنگ ‌ها و ادیان است. تلاش برگزارکنندگان این نمایشگاه و انتشار کتاب هلیوپولیس در بیان مسایل تاریخی از دو شهر مهم جهان یعنی بعلبک و بیبلوس قابل تقدیر است.
بلعلبک مسیر عبور کاروان‌ ها به شام و دمشق بوده به طوری که مسیر عبور کاروان کربلا هم بوده است و مسیر پیروزی خون بر شمشیر است. مکان رأس‌الحسین در شمال شهر بعلبک و وفات دختر بزرگوار امام حسین (ع)‌ در این شهر رخ داده است... شهر بعلبک، شهر هلیوپولیس یا شهر خورشید، شهر پایدار آزادی و دعوت به اصلاح و نوید فضایی بهتر است و شاهدی بر این امر که رابطه با خدا، نور و حقیقت، زمان و مکان نمی‌‌شناسد، جز خط فاصل حق و باطل. و اما شهر جبیل، بیبلوس حکایت‌‌های دیگری از تاریخ دارد. با اشرافش بر دریا که یادآور سفرهای دریایی اجداد فنیقی ما است که با سفرهای خود حروف الفبا و تجارت و رسالت علم و فرهنگ را به عالم منتقل کردند و تمدن‌ هایی را در اطراف مدیترانه تأسیس کردند که آثار بسیاری از آن در اسپانیا، برزیل و ... یافت شده است.
امیدوارم همیشه گفت‌‌وگو اساس رابطه و همکاری بین کشورهای ما را تشکیل دهد، رابطه‌ای که ریشه در تاریخ دارد و شواهد آن بر سنگ‌‌های پرسپولیس شیراز حفر شده و تقدیم هدیه توسط فنیقی‌‌ها به پادشاهان قدیم ایران را نشان می ‌دهد. در پایان مجدداً از برگزارکنندگان این محفل و خصوصا دکتر رضا داوری اردکانی برای نگارش این کتاب ارزشمند که خود به عنوان گامی به منظور همکاری بیشتر بین دو کشور محسوب می‌شود، تشکر و قدردانی می‌‌نمایم.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط