نصرالله صالحی، تاریخپژوه در نشست «نقد کارنامه تاریخنگاری کاوه بیات» گفت: کاوه بیات پرمطالعهترین و بهروزترین تاریخنگار ایران معاصر است و آنچه را که میداند در اختیار دیگران قرار داده یا منتشر میکند و زکات دانستههایش را میپردازد. بیات خود را وقف تاریخ ایران معاصر کرده است.-
صالحی درباره کاوه بیات اظهار کرد: بیات معلم اخلاق است و براساس آنچه گفته میشود زکات علم نشر است، وی داشتههایش را در اختیار افراد بسیاری قرار داده است. بیات استاد تاریخی است که در خارج از دانشگاه، هم بر دانشگاه و هم بر آنها که بیرون از دانشگاه فعالیت میکنند، تاثیر میگذارد. وی علاوه بر ایدههای فکری و ذهنی، اسناد و مدارکی که جمعآوری کرده در اختیار دانشجویان و پژوهشگرانی که به سراغش میروند، قرار میدهد. میتوان کاوه بیات را با ایرج افشار مقایسه کرد.
این تاریخپژوه ادامه داد: کارهای پژوهشی بیات با دقت بسیاری انجام شده و به کلگرایی رو نیاورده است. جمعآوری با دقت دادهها و قرار دادن اساس کار بر سندها و مدارکی که تاکنون منتشر نشده بود و همچنین بیرون آوردن نکتههای تازه از میان آنها از کارهای بیات بهشمار میرود و وی زندگی خود را وقف تاریخ ایران کرده است.
پژوهشگر تاریخ عثمانی بیان کرد: بیات پرمطالعهترین و بهروزترین تاریخنگار ایران است که تازهترین کتابها را بهنقد میکشد و از استادان جریانساز در این حوزه بهشمار میرود. در حوزه تاریخ نظامی، شورشها، جنبشهای مردمی و در بخشهای مختلف ایران تکنگاریهای بسیاری دارد. از آنچه بیات در تاریخ محلی به آن میپردازد، میتوان مردمشناسی و جامعهشناسی استخراج کرد. از سوی دیگر در مطالعات قفقاز، وی را میتوان با عنایتالله رضا مقایسه کرد.
صالحی در ادامه با اشاره به سندپژوهیهای بیات گفت: خانوادههای بزرگی در ایران زندگی میکنند که بهواسطه اعتمادی که به وی دارند اسناد، مدارک و نسخههای خطی را در اختیار بیات قرار میدهند و حاصل این اعتماد کتابهایی مانند «اروميه در محاربه عالمسوز: از مقدمه نصارا تا بلوای اسمعيلآقا ...» است.
بیات توانایی بخشش بیریای علم را دارد
نعمتالله فاضلی نیز در این نشست گفت: علم دوسویه است، روی جهانی و سوی محلی. هر پژوهشگری بهعنوان نماینده فرهنگی، حلقه واسطی میان تاریخ و علم است و بهنوعی تجربه زندگی و تلاشهای حرفهای خود را بهتصویر میکشد. قواعد پژوهشی، سبک و سیاق هر کشور، همچنین تاریخنگاری آن با دیگر کشورها متفاوت است و آنها را از یکدیگر متمایز میکند. در روش تحقیق و علم، کسی میتواند موفق باشد که توانایی بخشش بیریای علم را داشته باشد و کاوه بیات چنین اخلاق و رویکردی را دنبال میکند.
این جامعهشناس افزود: درباره هر پژوهشگری سوالهایی وجود دارد که باید به آنها پاسخ داد چرا که به دریافت جامعه معاصر از افرادی مانند کاوه بیات کمک میکند. این که بهعنوان تاریخنگاری موثر و مولد، فارغ از دانشگاهی و آموزشی بودن و بهعنوان فرد، چه مواجههای با فعالیتی بهنام تاریخنگاری دارد؟ یا این که زندگی حرفهای کاوه بیات چه دادههای تازهای در استاندارد اجتماع تاریخنگاری ایران بهوجود آورده است؟ و یا اگر کسی بخواهد تاریخنگاری را بیاموزد و بداند پشتصحنه یک محقق تاریخ به لحاظ روش و ویژگیهایی وجود دارد؟
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: چه اتفاقی رخ میدهد که به موضوع جنگ جهانی اول و حوزههای دیگر علاقهمند میشود و به مسایل مرزی میرسد؟ چرا بهدنبال موضوعهای دیگری نمیرود؟ اهمیت روششناختی در کار وی تا چه حد است؟ بیات به دانشجویان و نسلهای آینده چه تجربههای تلخ و شیرینی را خواهد گفت؟ تجربههای موفق و ناموفق در این زمینه کدامند؟ یک تاریخنگار چقدر نویسنده است؟ چقدر با تعامل و گفتوگو با دیگران ارتباط دارد؟ و چقدر با اخلاق انسانی با دیگران برخورد میکند؟
فاضلی افزود: برای یک تاریخنگار خوب بودن باید صفاتی برشمرد. وقف تاریخ بودن، مطالعه بسیار، بهروز بودن، نوشتن نقد بر کتابهای دیگر، جریانساز بودن و مطرح کردن ایدههای جدید، دغدغه تاریخ داشتن و برای خیر عمومی کوشیدن برخی از این صفاتاند.
وی در پایان سخنانش گفت: پژوهشگر باید مستقل باشد و به منافع ملی توجه کند. از سوی دیگر نقدپذیر بودن، توجه به نوآوری و نوجویی، خلاقیت در روش و روشآفرینی، دقتنظر در ارجاع به منابع، امانتداری و وفاداری به متن و در نهایت انتشار علم، چرا که علم تا زمانی که منتشر نشود علم نیست. نوشتن و منتشر کردن دانش امری بسیار مهم بهشمار میرود.
باید دنبال ندانستههای تاریخ باشیم و آنها را بشناسیم
کاوه بیات نیز در این نشست گفت: حوزه تاریخ مانند دیگر حوزهها وضعیت خوبی ندارد و در قیاس با انبوه مجهولات و پرسشهای بیپایان، بیجواب ماندهایم. از سوی دیگر فقدان اطلاعات درباره پارهای از دورهها و برخی زمینهها مانند تاریخ اقتصادی در مقایسه با تاریخ سیاسی بسیار ناچیز و مشکلساز است.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: در این مقطع، مشکل اصلی در تاریخنگاری، فقدان دادهها و دانستهها بیش از نبود نظریه است. باید مقدمات این جریان را ایجاد کرد و پس از آن به نظریهپردازی روی آورد. نظریهپردازان خارجی و برخی پژوهشگران داخلی این مقدمات را پشت سر گذاشتهاند. همچنین آزادی و استقلال عمل از دیگر مسایل مهم در پژوهشها و تاریخنگاری بهشمار میروند. در این وضعیت باید از نقد بهجای ستایش و قدردانی بهره برد.
بیات اظهار کرد: تحصیلاتم را در رشته مدیریت و برنامهریزی چاپ گذراندم. اگرچه دورهای کوتاه وارد رشته تاریخ شدم اما مسیرم تغییر کرد و پس از آن تاریخ را از نگاه تفننی و غیرآکادمیک دنبال کردم. سالهای جنگ جهانی اول و نیمه پادشاهی رضاشاه، پس از آن شهریور 1320 و محمدرضا پهلوی، تاریخ عشایری و نظامی مرتبط با آن، فارس و جنوب ایران، همچنین تحولات ایلی و نظامی شرق، شمالغرب و خراسان بخشی از حوزه تاریخنگاری است که به آن علاقهمندم و درباره آن پژوهش کردهام.
وی افزود: از سوی دیگر مطالعات قفقاز، ترکیه، آسیای میانه و تاثیر آن بر مسایل منطقه از حوزههایی بهشمار میروند که نیاز به اطلاعات فرامرزی و بررسی اسناد و منابع دارد و بیشتر زبان آنها انگلیسی است. همچنین کردها و تاثیر آنها، پانترکیسم و دیگر کتابهایی که در این حوزه تالیف کردم، همگی بهدلیل احساس خلأ در این حوزهها و نبود اطلاعات کافی بوده است.
نویسنده کتاب «ايران و جنگ جهانی اول: اسناد وزارت داخله» توضیح داد: فعالیتهایی که انجام دادم در سه بخش ترجمه با معیارهای رایج، وفاداری به متن اصلی و روان بودن متن انجام شده، سند و گزارش که وضعیت مشخصی دارند و تالیفها که علاوه بر نوع نگاه و رویکرد، اصول نگارشی تاریخ را نادیده گرفته است.
وی درباره حوزه پژوهشی قفقاز گفت: در این حوزه بیشتر منابع به زبان روسی است که نیاز به ترجمه این متنها اهمیت بسیاری دارد. در حوزه پژوهش اسناد و مدارکی از ماخذهای مکتوب و شفاهی وجود دارد که بخشی از آنها را سازمان اسناد و کتابخانه ملی و کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در اختیار پژوهشگران قرار میدهد اما اسنادی نیز وجود دارد که بهراحتی در دسترس نیستند مانند اسناد ریاست جمهوری و اسناد وزارت امور خارجه و بخش دیگری نیز اسناد مربوط به دایرههای انتظامی و امنیتی است که تنها در اختیار گروه خاصی از پژوهشگران قرار میگیرد.
بیات افزود: وجود اسناد متمرکز و پراکنده و چاپ سند از وسایل و مقدمات تحقیق است. در مقاطعی نیز این گزارشها و مطالب از روزنامهها و نشریههای دیگر بهدست میآیند که همسنگ با اسناد و گزارشهای آرشیوی بهشمار میروند و بخشی از مضامین حاشیهای و پیرامونی تاریخ معاصرند و نقدی بر آنها صورت نگرفته است.
نویسنده «توفان بر فراز قفقاز» اظهار کرد: خوشبختانه قدر پژوهشها در حوزه مسایل پیرامونی و مرزی دانسته شده و کاربردی بودهاند اما نباید در روزنامهها بهدنبال طرح و بحث چنین مسایلی برویم.
بیات در پایان سخنانش گفت: حوزه تاریخ نباید سیاسی باشد، چیرگی دولتها و حکومتها بر علم کاری نادرست است. از سوی دیگر پژوهشگر نیاز به فراغت اقتصادی دارد تا با فراغبال به تحقیق روی بیاورد. در هر حال، باید ابتدا بدانیم در کدام زمینهها نیاز به پژوهش است و تا ندانیم، نمیشناسیم و نمیتوانیم درباره آن موضوع بحث و بررسی انجام دهیم.
داریوش رحمانیان نیز در این نشست گفت: تاریخنگاری در ایران وضعیت مناسبی ندارد و دچار آفتها و مشکلات بسیاری است. آنچه بهعنوان تاریخ در ایران تدریس میشود، حقیقت آکادمیک نیست که در کشورهای دیگر تدریس میشود. در دانشگاههای ایران بدون صلاحیت در تاریخنگاری و تاریخپژوهی، کتابسازی انجام میشود و روایتهای ناقصی را به خوانندگان ارایه میکنند. باید در زمینه آگاهی و حافظه تاریخی مشکلات را بیابیم و برای بهبود این وضعیت آن را ریشهیابی کنیم.
دبیر نشست «نقد کارنامه تاریخنگاری کاوه بیات» ادامه داد: متاسفانه ارتباط دانشگاه با پژوهشگران در فضای بیرونی دانشگاه امکانپذیر نیست اما آنهایی که بیرون از دانشگاه به تحقیق مشغولند در تولید علم موفقتر عمل کردهاند. از سوی دیگر تاریخنگاری گاهی به بیانیههای سیاسی تنزل میکند و دچار جناحزدگی و ایدئولوژیزدگی میشود که برای دیدگاه علمی مضر است.
نشست «نقد کارنامه تاریخنگاری کاوه بیات» با بیان پرسش و پاسخهایی از سوی حاضران به پایان رسید.
نظر شما