چهاردهمین شماره از فصلنامه «مطالعات تاریخ اسلام» منتشر شد. این شماره از نشریه، هفت مقاله با موضوعات متنوع در تاریخ اسلام را شامل میشود.-
این شماره از فصلنامه، هفت مقاله را شامل میشود. محمدجواد ابوالقاسمی و کاظم قاضیزاده نویسندگان نخستین مقالهاند که به مساله تفویض تشریع احکام در سیره پیامبر اکرم(ص) از نگاه عالمان اهل سنت میپردازند.
یکی از مباحث پرچالش میان مورخان و سیرهنگاران، حوزه اختیارات پیامبر اکرم(ص) در تشریع احکام الهی است که یکی از مسایل آن تحت عنوان «نظریه تفویض امر دین به پیامبر اکرم(ص)» در بین علمای شیعه و سنی با چالش فراوان روبهروست. این مقاله نظریه مذکور را با تاکید بر آرای عالمان اهل سنت مورد بحث قرار میدهد. در این نگاه، تفویض عبارت است از واگذاری و محول کردن تمام و کمال کار، اختیار و اعتبار و جایگاه خود به کسی که در کفایت، علم، قدرت و تدبیر او تردیدی وجود ندارد.
نویسندگان این مقاله چنین استدلال میکنند که واژه تفویض معانی و کاربردهای مختلفی دارد که نمیتوان همه موارد و مصادیق آن را مردود دانست، بلکه اگر این نظریه به غلو و اندیشه مفوضه منجر شود به صورت قطع مردود است اما اگر معنای آن تفویض، تبیین و تشریع بخشهایی از احکام الهی به پیامبر اکرم(ص) باشد این نظر جای تامل دارد، زیرا علاوه بر نظر اکثریت علمای شیعه که این حق را برای پیامبر(ص) قایلند، بخش عمده عالمان اهل سنت نیز این نظریه را قبول کردهاند.
آنان نتیجه میگیرند که برخی از علمای اهل سنت تا حدودی تفویض را به ویژه در تبیین شریعت به صورت مشروط و محدود در شان پیامبر(ص) قبول دارند و جزو سیره عمل ایشان میدانند. عدهای نیز این امر را قبول ندارند و بر نظریه وحی الهی یا اجتهاد النبی(ص) پافشاری میکنند و میگویند همه آنچه پیامبر(ص) بیان کردهاند وحی و الهام بوده است و امر شریعت به ایشان تفویض نشده است. عدهای دیگر از اهل سنت نیز بر اجتهاد رسول تاکید میکنند و میگویند اجتهاد به پیامبر(ص) تفویض شده است.
مقاله دوم به قلم مجتبی خلیفه و زمانه حسننژاد به بررسی تجارت در قلمرو باوندیان اسپهبدیه طبرستان بین سالهای 466 تا 606 هجری قمری میپردازد.
به اعتقاد این نویسندگان، یکی از علل جدایی سرزمینهای جنوبی دریای خزر از سایر اراضی تحت قلمرو دولتهای ایرانی و پس از آن اسلامی، علاوه بر دلایل جغرافیایی نوع اقتصاد و شیوه تولید آن بود. اتکا به تولیدات درون این سرزمین و استفاده از آن سبب میشد اهالی اغلب احتیاجشان را خود تهیه کنند و از برقراری ارتباط با سرزمینهای دوردست بینیاز شوند.
این ویژگی عاملی شد برای اینکه شهرنشینی و اقتصاد شهری که متکی بر تجارت در سطح گسترده بود و در سدههای میانه در غالب شهرهای ایران رواج داشت، در قلمرو باوندیان و حتی تمامی سرزمینهای حاشیه جنوبی دریای خزر دیرتر رشد کند. مجموعه این تحولات زمینهساز رشد اقتصادی متکی بر تجارت طبرستان عصر باوندیان اسپهبدیه شد.
عالمان امامی و مبنای رفتار سیاسی آنان در دوره صفوی موضوع مقاله سوم است که توسط محمدکاظم رحمتی نوشته شده. به زعم این پژوهشگر، حکومت صفویه در نظر اکثر عالمان امامی، حکومت تمهیدگر ظهور دولت قائم تلقی شده و درجهای از مشروعیت برای آن در نظر گرفته میشده است. در حقیقت این تلقی به شکل نظریه اتصال دولت صفوی به دولت قائم از همان آغاز ظهور صفویه پدید آمده و در سراسر زمان حیات آن به صورت اندیشهای جدی از سوی عالمان امامی ترویج میشده و رسالههای مستقلی نیز درباره آن به تحریر درآمده است. اگر تلقی مذکور دیدگاه تمام عالمان امامیه محسوب نمیشده اما تصویر غالب چنین بوده است.
علی رضاییان در مقاله چهارم، بررسی و مقایسه روند مشروعیتیابی سیاسی سلاطین سلجوقی: طغرل و سنجر را موضوع خود قرار داده است. وی در بخش نتیجهگیری بیان میکند که طغرل مانند حاکمان پیش از خود آل بویه، این عقیده را پذیرفته بود که حاکمیت در جهان اسلام حق خاندان عباسی است و توسط آنان به حاکمان و امرای دیگر تفویض میشود. او تلاش میکرد به حکومت تازه تاسیس سلجوقی مشروعیت الهی ببخشد.
این در حالی است که سنجر به نقش موروثی و استحقاق خویش به مقام سلطنت اتکا داشت و مدعی بود خداوند بیواسطه وی را برای سلطنت برگزیده است.
بررسی وضعیت شیعیان در حلب عهد بنیمرداس موضوعی است که در مقاله حبیب زمانی محجوب و احمد بادکوبه هزاوه مورد توجه قرار گرفته است.
بنیمرداس خاندانی شیعه از قبیله بنی کلاب بودند که در آستانه سده پنجم هجری قمری در شهر حلب به حکومت رسیدند تا آنکه در سال 473 بنیعقیل قدرت سیاسی را از دست آنان گرفتند. نشر تشیع که از زمان حمدانیان آغاز شده بود در دوره بنیمرداس نیز تداوم یافت. امرای مرداسی با حمایت از عالمان و فقها و شاعران شیعی نقش مهمی در این عرصه ایفا کردند. در عصر بنیمرداس حوزه علمیه حلب رونق یافت و با گسترش مذهب تشیع بر تعداد شیعیان افزوده شد.
«اندیشه و عمل سیاسی سیدجمالالدین اسدآبادی در چالش با حکومت ناصری» عنوان مقاله ششم این فصلنامه است که علیرضا علیصوفی و عباس زارعی مهرورز نگارش آن را بر عهده داشتند. به گفته آنان در این مقاله سیدجمالالدین پس از ناامیدی از اصلاح حکومت به اندیشه و عمل انقلابی تمایل یافت. ثمره این اندیشه او درخارج از ایران ایجاد جنبش بیداری اسلامی در ابعاد فرهنگی ـ اجتماعی از سرزمین مصر و نشر رو به گسترش آن به سایر کشورهای اسلامی خاورمیانه بود. ارتباط میرزا رضای کرمانی با سیدجمال در قتل ناصرالدین شاه میتواند شاهدی بر این مدعا باشد.
پریسا قرباننژاد نیز در مقاله پایانی به بررسی علتها و انگیزههای فتح اران از زمان فتح آن سرزمین تا پایان دوره امویان پرداخته است.
در ابتدا گسترش اسلام و دفاع از مرزهای شمالی هدف مقدس مسلمانان در فتح اران بود و تبلیغ اسلام و رساندن ندای توحید از اولویتهای آنان بهشمار میآمد و برای تثبیت حکومت اسلام با حاکمان، مردم محلی و مسیحیان به نرمی رفتار میشد و فاتحان که خود مبلغان اسلام هم بودند سعی میکردند احکام و اخلاق اسلامی را رعایت کنند اما این روند دیری نپایید زیرا پس از «عمر» در دوره خلافت عثمان به کارگیری خشونت برای مطیع کردن مردم و قتل و غارت و کسب غنیمت نمود بیشتری یافت و در واقع هدفهای مادی جایگزین اهداف معنوی شدند.
چهاردهمین شماره از فصلنامه «مطالعات تاریخ اسلام» با شمارگان هزار نسخه و به بهای دو هزار تومان برپیشخان کتابفروشیها و کتابفروشیها قرار گرفته است.
نظر شما