ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
تا اینجا به نشانهها و نمادهایی پرداختیم که مستقیماً به ابژه بیگانه مربوط میشود، اما در این بخش از تحلیل روانکاوانه گفتمان ادبی، به استعاره ماشین، تکنولوژی، فناوری، فولاد و موارد مشابه اینها پرداخته میشود که خود ابژهای جداگانه است، اما با ابژه بیگانه یکی انگاشته میشود. استعاره ماشین و تکنولوژی در گفتمان ادبی این دوره جانشینی برای ابژه بیگانه، یعنی غرب، شده و در واقع ماشین، نماد و استعارهای از غرب است. به این علت که خاستگاه ماشین که مصنوعی غربی و از غرب وارد شده است، این ابژه مستقل جانشین غرب میشود. غرب (ابژه بیگانه) در زبان نویسنده دهه 1340 این گونه تعریف میشود: «من میگویم غرب و غرضم از غرب تنها اروپا یا آمریکا نیست. به تمام ممالکی میگویم غرب که سازنده و مهمتر از آن صادرکننده ماشینند.»
کاربرد استعاره ماشین و تکنولوژی به جای خودِ غرب فراتر از گفتمان ادبی در ایران است؛ و این را سرژ لاتوش در کتاب غربیسازی جهان در مورد کاربرد عامتر آن گوشزد میکند: «استفاده از استعاره ماشین با ساز و کارها و موتورش جهت سخت گفتن از غرب نزد بسیاری از مؤلفان وجود دارد»
صفحه 95/ امپراتوری اسطورهها و تصویر غرب/ مجید ادیبزاده/ انتشارات ققنوس/ چاپ اول/ سال 1391/ 232 صفحه/ 7000 تومان
نظر شما