اسطوره به مثابه صورتي از فهم بشري، نخستين چشم اندازهاي توصيف جهان را متجلي ميسازد. درونمايههاي مشترك اسطوره، الگوهاي مشتركي است كه در اساطير جهان مطرح ميشود.
دكتر ابوالقاسم اسماعيلپور رييس پژوهشكده زبانشناسي، كتيبهها و متون سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري گفت: درونمايههاي مشترك اساطيري مهمترين بخش درونمايههاي اساطيري در جهان است و الگوهاي مشترك نيز كه در اساطير جهان مطرح ميشود به نوعي شبيه يكديگرند و تجربيات مشتركي دارند.
وي افزود: اسطوره، زاده خيال است و به شكل نمادين مطرح ميشود و كوشش براي پاسخ به سؤالات مربوط به جهان و هستي، پايههاي پيدايي اسطوره را به صورت روايتي در تحليل و توجيه عاميانه زندگي و فهم چگونگي جهان مطرح ميكند.
اين اسطورهشناس خاطرنشان كرد: اسطوره با ادبيات پيوند محكمي دارند و نشان ميدهد كه اسطوره و ادبيات دو روي يك سكهاند. ادبيات به معناي ناب آن مطرح ميشود و فراوردههاي ناب ادبي مانند شعر، رمان، داستان و نمايشنامه زاده خيال، نماد و استعارات خلاق هستند.
وي افزود: اسطوره به نوعي ادبيات ناب انسانهاي اوليه است؛ زيرا ريشه در خيال دارد و به شكل نمادينه بيان ميشود و اينكه انسانها تا زندهاند اسطوره دارند و تا زبان هست اسطوره نيز وجود دارد.
اسماعيلپور يادآور شد: اسطوره خيالات انسان است از اين رو خوابهاي هر شخصي روياهاي شخصي او تلقي ميشود و اسطوره روياهاي جمعي يك ملت و يك قوم بهشمار ميرود. اين نوعي آفرينش و اثر آفرينشي است كه زاده ميشود و با ادبيات سنخيت ناگستني دارد و پيوندي است كه نميتوان آن را از هم جدا كرد.
وي افزود: اسطوره در يونان باستان، روم باستان و ايران باستان پيوندي ژرف با هم دارند و از هم گسستني نيستند.
رييس پژوهشكده زبانشناسي، كتيبهها و متون يادآور شد: اسطوره در قرن 19 اوج تازهاي يافت و با شروع مكتب رمانتيسم اسطوره نيز آغاز شد، از اين رو در قرن 19 متأثر از اسطوره است و تأثير آن را در ادبيات قرن 20 ميتوانيم مشاهده كنيم.
وي افزود: اسطوره اشاراتي به شخصيتهاي مافوق طبيعي دارد كه در قرن 20 ابرمرد مطرح شده و در روزگاران گذشته ايزدان و خدايان بوده است.
اسماعيلپور به آفرينش در اسطوره اشاره كرد و گفت: آفرينش در تمام اساطير جهان آمده و اين دليلي است براي توجيه جهان. اساطير از صد سال گذشته به شكل دانش مطرح شده و انسانهاي كهن ايدئولوژيكهايي داشتند كه در بابل، سومر، يونان و هند مطرح بوده است.
مدیر گروه زبانشناسی دانشگاه شهید بهشتی يادآور شد: الهه مادر موضوع مهمي است كه در همه اسطورههاي جهان وجود دارد و جهان از مادري ازلي آفريده شده است. كل اساطير جهان چند موضوع را دربردارد و به شيوههاي مختلف بيان شده؛ زيرا انسانها تجربيات و الگوهاي مشترك دارند و در يك قوم اسطوره ميتواند الگو باشد.
فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه شهید بهشتی تهران خاطرنشان كرد: الهه مادر، نماد باروري، حاصلخيزي و زايندگي است و با زمين؛ نماد زن، ارتباط دارد. در هند ايزدبانو «دِوي» را پنجهزار سال است كه ميپرستند. در بابل ايزدبانو ايشتر، استار در ميان كنعانيان، آفروديت در ميان يونانيان، ونوس در روم و در ايران آناهيتا ايزدبانوست.
وي افزود: آناهيتا ايزدبانويست كه نطفه مردان را ميپالايد. اهميت اين الهه مادر به قدري است كه ميتواند نقاط حياتي و كليدي انسان را در دست گيرد و تحت حيطه خود قرار دهد.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: اسطوره دينهاي ابتدايي است كه اديان آن را كامل ميكند و در يك قوم اسطوره ميتواند الگو باشد.
در پايان دكتر اسماعيلپور با يادي از دكتر مهرداد بهار و دكتر احمد تفضلي؛ اسطوره شناسان برجسته كشور، كتاب دانشنامه اساطير جهان را كه به ياد مهرداد بهار ترجمه كرده بود تقديم اين روانشاد كرد.
نظر شما