پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۰
نظریه سواد رسانه‌ای رهیافتی شناختی

ايبنا - خواندن يك صفحه از‌‌ يك كتاب را مي‌توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه‌اي از اكسير دانايي، لحظه‌اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه‌اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...

 خویشتن 

مردم برای داشتن سواد رسانه‌ای باید خود را خوب بشناسند. آنان اهداف خود در زندگی، نقاط ضعف و قوت، و چند و چون دانش خود را نخواهند شناخت مگر آنکه شناخت خوبی از خود داشته باشند. آنان بدون چنین شناختی، نمی‌توانند موقعیت شخصی توانمندی داشته باشند تا معناسازی را کنترل کنند.
مردم پیوسته در حال بهبود ویژگی‌های شخصی خود هستند تا به گفته روان‌شناسان دریابند که چه کسی هستند. آنان در این خودشناسی از اطلاعاتی بهره می‌گیرند که از رسانه‌ها دریافت می‌کنند (گرودین و لیندلف، 1996؛ مک دونالد و کیم، 2001). آنان داستان‌هایی را پی می‌گیرند که بازیگرانشان، الگوهایی برای زندگی هستند. کایی (1986) گله‌مندی را تا آنجا پیش می‌برد که سروکار داشتن با رسانه‌ها، گونه‌ای واکنش اجتماعی است و در این واکنش‌ها، هویت خود را در بازیگران یافته و می‌کوشند تا برخی چیزها را از آنان تقلید کنند. مردم در نهایت می‌کوشند همان بازیگرانی باشند که آنان را به عنوان الگوهای رسانه‌ای خود می‌شناسند.
کسانی هستند که خود را در رسانه‌ها می‌جویند، و اگر رسانه‌ها الگوهایی را ارائه دهند که بتواند با وضع زندگی و حرفه آنان همانند باشد، این امر می‌تواند مثبت باشد. آنان برای جدا کردن خود از جهان رسانه‌ای و داشتن دیدگاهی منحصر به فرد درباره آنها، می‌توانند به جای آن که در دست رسانه‌ها بچرخند، خود از رسانه‌ها بهره گیرند. مردم باید دو بعد از ویژگی‌های شخصی‌شان را بشناسند: دانش و اهداف فردی؛ این شناخت برای جایگاه فردی بایسته است.

صفحات 122 و 123 / نظریه سواد رسانه‌ای رهیافتی شناختی/ دبلیو جیمز پاتر/ ترجمه ناصر اسدی، دکتر محمد سلطانی‌فر و دکتر شهناز هاشمی/ انتشارات سیمای شرق/ چاپ اول/ سال 1391/ 348 صفحه/ 10000 تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها