به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد رمان «پریباد» عصر دیروز (دوشنبه 27 شهریور) با حضور فرزام شیرزادی، رسول آبادیان و میثم نبی در سرای اهل قلم برگزار شد. در این نشست شیرزادی در ابتدا گفت: پریباد بیش از پانصد صفحه حجم دارد و بسیاری گفته اند ما بیش از ۲۰۰ صفحه آن را نتوانستیم بخوانیم و من هم با این ذهنیت کتاب را دست گرفتم، در حالی که صادقانه بگویم این رمان کششهای لازم داستانی را داراست و تلاطمهای تو در توی موقعیتهای آن ویژگیهای سرگرمکننده دارد.
وی افزود: بسیاری از کسانی که به حجم کتابهای اینچنینی ایراد میگیرند، غالبا آثار حجیم را نمیخوانند چون داستان خواندن مانند سریال دیدن آن هم نوع امروزیاش کاری آسان نیست و تلاش و همت میخواهد.
در ادمه میثم نبی،منتقد دیگر این برنامه گفت: به آقای علومی تبریک میگویم؛ چرا که نوشتن داستان در این حجم آن هم در زمانهای که ما در آن زندگی میکنیم، کار سختی است به ویژه که این کار از بنمایههای اسطورهای و اساطیری بهره میبرد.
نویسنده مجموعه داستان«دنیا در آغوش من است» در ادامه با بیان اینکه از منظر نقد اسطورهای میخواهم به کار نگاهی داشته باشم، گفت: داستان دارای مولفههای فراوان و آرکیتایپهایی از منظر نقد اسطورهای است و «زن» از محورهای مهم آن است. «پریباد» الهه مونث،شبیه آناهیتا که منشأ حاصلخیزی و رشد و نمو است. از سویی میتوانیم این سرزمین را سرزمین «پری»ها به عنوان نماد خیر تحلیل کنیم که بعدا توسط نیروهای شر نابود میشود.
در ادامه رسول آبادیان،منتقد و نویسنده نیز با اشاره به وجه تسمیه این رمان توضیح داد: در باور جنوبیها «پری» سمبل زیباییها، خوشیها و لذتهاست و «باد» سمبل شرارت و آورنده نوعی بیماری با نام «زار» است. این وجه تسمیه به زیبایی به عمد شکل گرفته و گویای دو وجه زندگی ساکنان یکی از مناطق کشور است.
شیرزادی هم با بیان اینکه آثار علومی اغلب بدون فرمول نوشته میشوند،گفت: آثار آقای علومی اغلب برخواسته از بخشی از خاطرات نویسنده و بخش اعظم فضایی است که سالها در آنجا زندگی کرده است و به طور کلی فضاهای اغلب مشترکی را در آثار ایشان میبینیم.
آبادیان در ادامه سخنان شیرزادی توضیح داد: به اعتقاد من نویسنده «پریباد» را دغدغه رئالیسم جادویینویسی رها نکرده است. این اثر تلفیقی از ادبیات روستایی و رئالیسم جادویی است که من آن را پیش خودم ادبیات اوهام نام گذاشته ام. در این اثر شاید به ظاهر تکنیک تخت دیده شود، ولی، غافلگیری در پایان هر فصل اتفاق میافتد و همان که برای «گرگور سامسا» در «مسخ» کافکا رخ میدهد، در «پریباد» هم اتفاق افتاده است.
این منتقد تصریح کرد: به اعتقاد من پریباد نیاز به بازنویسی و ویراستاری درجه یک دارد. و چون دارای نوعی زیادهگویی است و از این منظر میتواند تا نصف تقلیل یابد؛ همچنان که همان وهم و همان فضا به خواننده منتقل شود.
آبادیان در ادامه با اشاره به اینکه در «پریباد» سیستم رسانهزدگی و نیهیلیستی حاکم است، گفت: در پریباد در نهایت خواننده ممکن است مانند دنیای رسانهزده امروز به دلیل حجم وسیع اخبار به سرگشتگی مبتلا شود، ولی هر فردی به فراخور ذهن خود میتواند از آن لذت ببرد.
سپس نبی در ادامه با طرح این سوال که «چه میشود که نویسنده امروز سراغ فرهنگ اساطیری خودش میرود؟» گفت: فردوسی در نگارش شاهنامه احساس خطر میکند، چرا که نابودی فرهنگ را محرز میبیند. شاید آقای علومی هم چنین احساس خطری کرده. شاید هم ایشان آنقدر احساس خطر کردهاند که نیاز دیدهاند تا انبوهی از قصهها و روایتها را در دل این کتاب بیاورند تا خواننده به درک مورد نظر نویسنده برسد و لذت ببرد.
این منتقد در ادامه به نظامهای دوگانه در این رمان اشاره کرد و گفت: بنیان کار این اثر براساس نظام «مادرشاهی» است. نظام ارباب رعیتی و سنت و مدرنیته نیز دیگر المانهای دوگانه این اثرند که البته در وجه مدرنیته جنبههای منفی آن دامنگیر این ناکجاآباد میشود و آن را نابود میکند.
نبی در بخش دیگری از سخنانش به پیروزمندی «بیدخت» نماد زن خیر و وجود اعداد اسطورهای و توتمهای مورد استفاده در این اثر اشاره کرد.
شیرزادی در بخش پایانی این نشست با جمعبندی سخنانش گفت: مهمترین ویژگی این رمان نظام روایتی است که نویسنده آن را انتخاب کرده. این روایت نظم منسجمی دارد و با وجود فراز و فرود، مخاطب میل دارد آن را دنبال کند. آقای علومی از معدود نویسندگان ماست که زبان شسته و رفته و رنگینی در داستان هایش دارد.
این داستاننویس تصریح کرد: من برخلاف نظر آقای آبادیان معتقد نیستم که کتاب باید حجمش کم شود؛ همانطور که خیلی از منتقدان درباره کلیدر، مدار صفر درجه و کتابهای مانند «خانواده تیبو» هم این را گفتهاند. ولی به عنوان مدافع داستان های موجز و فلش فیکشن، معتقدم وقتی رمانی با ارزش است،اگر حجیم هم باشد،خواننده از مطالعه آن احساس زیان نمیکند.
نویسنده سه شنبه قرقی تصریح کرد:باید موضوع نوشتن هر اثر را نویسندگان براساس دغدغه هایشان انتخاب کنند. مهم آن است که نویسنده درباره موضوعی داستان بنویسد که ذهنش با آن درگیر است،چرا که همیشه برای نوشتن درباره مفاهیمی که تجربه نکرده ایم و دغدغه مان هم نیست فرصت داریم.
وی افزود:در سیر آثار محمدعلی علومی ادبیات اسرارآمیز و رمز و رازدار آمیخته به اوهام را میبینم. این نوع ادبیات برای مخاطبان عام و خاص جذابیت دارد.
سهشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۲
نظر شما