علومی در نشست نقد «پریباد» بر لزوم احیای سنت قصهگویی در ایران تاکید کرد و زنده کردن شیوه روایت قصهگویی هزارویک شب را از انگیرههای جدیاش در داستاننویسی دانست و گفت: ما قوم تازه به دوران رسیدهای نیستیم و نباید در داستانگویی نگاهمان به دست بیگانه باشد. ما قبل از هر چیز باید به جستوجوی هویت ملیمان بپردازیم.-
علومی در این برنامه ابتدا بخشهایی از رمانش رابرای حاضران خواند و در حین گفتههای منتقدان، سخنرانی کرد.
فرزام شیرزادی با اشاره به اینکه برخی منتقدان این اثر را نوعی رئالیسم جادویی می دانند گفت: این باور غلط عده ای از نویسندگان و منتقدان است که گمان می کنند در تقسیم بندی های معمول آثار علومی سبک مارکزی و رئالیسم جادویی دارد.
این داستان نویس افزود:رئالیسم جادویی ریشه در سنت کشورهای امریکای لاتین و جادو و جمبل های آنان دارد و نباید به غلط آن را به سنت داستان نویسی ایران ربط بدهیم.
در ادامه علومی گفت: ما باید همواره فرهنگ خود را مد نظر داشته باشیم از اين رو قصدی در به کارگیری این شیوه نداشتم؛ چرا که دوست دارم به این اثر از منظر هستیشناسی هنری نگاه شود.
اين نويسنده افزود: در ادبیات کهن ما «چرایی» وجود دارد؛ در حالی که ادبیات غربی اغلب به «چگونگی» میپردازد. مشکل ما این است که فقط مخاطبانی خاص و محدود زمینههای درک فرهنگ مردم را دارند و من در این باره متاسفم؛ چرا که داستانهایم اغلب مخاطب عام ندارند.
علومی در ادامه با اشاره به اینکه شاید دوره نقالی تمام شده یا هنوز شکل جدید آن آغاز نشده است، گفت: من فکر میکنم یا خیلی دیر به قصهگویی رسیدهام و یا کمی زود به این حوزه وارد شدهام. هنوز متنهایی براساس قصهگویی داستانهای هزار و یکشب و یا امیر ارسلان در دنیای امروز جا نیفتاده و این نوع ادبیات میتواند جایگاه امروزی خود را به دست بیاورد، در حالی که اين امر مورد غفلت و بیتوجهی است.
نویسنده «من نوکر صدامم» در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه نویسندگان حتی در کشورهای همسایه از سوی مردم و جامعه نویسندگی حمایت میشوند، توضیح داد: دیده میشود در کشورهایی مانند ترکیه یا حتی عراق نویسندگان از طریق مردم و جامعه نویسندگی، نهادها و دانشگاهها حمایت و تقویت میشوند، ولی در ایران نویسندگان تحقیر و آثارشان با بیتوجهی ميشوند و هنوز نقد خوبی از کتابها وجود ندارند. نوشتن کتاب براساس علاقه نویسنده شکل میگیرد و فقط نوعی کار دلی به حساب میآید؛ بعد از آن هم هر چه پیش آید، خوش آید.
علومی یادآور شد: از سوی دیگر در ایران یک سری از نویسندگان مینشینند و براساس یک دایرهالمعارف خارجی سعی به نوشتن داستان میکنند؛ در حالی که دستورات «رولان بارت» یا «دریدا» نمیتوانند همه فنون نویسندگی را به ما نشان دهند و ما باید به ناخودآگاه جمعی و روح فرهنگی خودمان هم توجه داشته باشیم و نمادها و مبناهای فرهنگمان را بشناسیم.
نویسنده «ظلمات» در ادامه از استاد همیشگی خود در نوشتن داستان یادی کرد و گفت: من در ادبیات فقط یک استاد داشتم و او هم علیاصغر شیرزادی بود. ایشان درباره من گفته بود که علومی در نوشتن نوعی جنون دارد.
وی تصریح کرد: بسیاری از دوستان این کتاب را اثری وهمناک میدانند. در این باره باید بگویم در کویر وهم غلبه بسیاری بر زندگی دارد و انسان زندگی کرده در کویر با این وهم به خوبی آشناست. از سوی دیگر اسطورهها در دنیای ما گم شدهاند؛ در حالی که ما به آنها نیاز داریم.
علومی در بخش پایانی سخنانش بر لزوم احیای سنت قصهگویی ایرانی تاکید ورزید و گفت: ما باید بدانیم هویت ملیمان در جهان چیست؛ چرا که بخش وسیعی از این هویت در ادبیات ما نهفته است. ما نباید بیش از این از روی دست بیگانه در القای تئوری و دیدگاه به جهان داستانی خودمان اتکا کنیم؛ چرا که ما قوم تازه به دوران رسیدهای نیستیم، آنچه را که غربیها دارند ما بهترش را داریم و الگوی صرف ما نباید تکنیکهای غربی باشد.
وی تصریح کرد: اگر جماعت علاقهمند دنیای امروز من را به عنوان قصهگوی جهان معاصر بشناسند، آن وقت توانستهام کار بزرگی انجام دهم. هدف اصلی من در این شیوه داستانگویی احیای سنت قصهگویی هزار و یکشب و اصالت قصه ایرانی است که شاید از نیازهای مبرم جهان امروز باشد.
پریباد اسفند سال گذشته(1390) از سوی نشر «آموت» به چاپ رسید.
نظر شما