به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از روابط عمومی «کتابک»، نوشآفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک، یحیی مافی، از بنیانگذاران شورای کتاب و شماری از دانشآموزان مدرسه مشارکتی «موسسه پژوهشی کودکان دنیا»، از شرکتکنندگان در این برنامه بودند.
فرجام که بیش از هر چیز برای کتاب «مهمانهای ناخوانده» در دنیای ادبیات نامی آشناست، پس از چهل سال دوری از وطن، به ایران سفر کرده و از چند نهاد مطرح ادبیات کودک در ایران بازدید به عمل آورد.
وی از نخستین اعضای گروههای بررسی شورای کتاب کودک در دهه ۱۳۴۰ و عضو هیات مدیره شورای کتاب کودک در زمان تاسیس آن بوده است. «مهمانهای ناخوانده»، «گل بلور و خورشید»، «عمو نوروز»، و «زنجیر عمو زنجیرباف»، مهمترین کتابهای او در دنیای ادبیات کودک ایران هستند.
در آغاز این نشست، انصاری با اشاره به سفر دو عضو شورای کتاب کودک و خانه کتابدار کودک و نوجوان به مناطق زلزلهزده آذربایجان اشاره گفت: شورای کتاب کودک و خانه کتابدار کودک و نوجوان قرار است یک سری برنامههای فرهنگی در این مناطق برای کودکان زلزله برگزار کنند.
سپس فرجام، سخنان خود را آغاز کرد و گفت: من فکر نمیکردم جایی برای صحبت کردن دعوت شوم. مهربانیهایی که در این جا دیدم، برایم بسیار دلپسند و دلگرمکننده بود. وقتی میخواستم پس از چهل سال به ایران بیایم، حسم این بود که به جایی میروم که مردمش را دوست دارم و با حس احترام به ایران میروم. با محبت و احترام به ایران آمدم و میخواهم یاد بگیرم و ببینم.
وی درباره فعالیت خود در شورای کتاب کودک گفت: من خیلی جوان بودم که کار را شروع کردم. هنگامی که کتاب حسنی را نوشتم، ۲۶ ساله بودم. در آن زمان جریانی در شورای کتاب کودک شروع شده بود و ما میخواستیم کتابهای با کیفیت در اختیار بچهها قرار بگیرد. در آن زمان اوضاع کتاب کودک در ایران خوب نبود. متن و تصویرها کیفیت نداشتند. در شورا قرار بود ما این کتابها را بخوانیم و کتابهای نسبتا مناسب یا بهتر بگویم «کمتر بد» را از میان آنها انتخاب کنیم.
فرجام گفت: ما فهرستهایی تهیه و در دبستانها کتابخانه کودک را ترویج میکردیم. در آن زمان کتابخانه مدرسه قفسهای کوچک در اتاق رییس دبستان بود که در آن همه نوع کتاب وجود داشت. کتابهای کودکان هم آنجا بودند. اما سر زدن به اتاق مدیر و برداشتن کتاب برای بچهها بسیار دشوار بود. بچهها حتی نمیدانستند که آنجا کتاب وجود دارد. در این شرایط بود که شورا کار خود را آغاز کرد.
او درباره تجربههای نویسندگی خود و همچنین جریان فرهنگی که نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شورای کتاب کودک در ایران پایهگذاری کردند گفت: من به اروپا رفتم و در کتابخانه بینالمللی مونیخ، درباره کتابهای کودکان جهان مطالعه داشتم. در آن زمان رسالهای درباره تاثیر سیاست و مذهب در کتابهای کودکان تهیه کردم.
این نویسنده توضیح داد: هنگامی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تاسیس شد دو سال در کانون کار کردم. با این تجربیات از ایران رفتم. حالا پس از چهل و چندسال برگشتهام و میبینم همه آنانی که کارشان را در زمینه فرهنگ و نوشتن شروع کرده بودند، هنوز دارند ادامه میدهند و یک جریان فرهنگی عظیم را در ایران شکل دادهاند.
فرجام در پایان گفت: در کتاب «تاریخ ادبیات کودکان» اشاره شده است که این جریانهای فرهنگی همیشه در تاریخ ایران وجود داشتهاند. حالا هم که بازگشتهام هم میبینم که اعضای شورای کتاب کودک به دلیل عشقی که به بچهها داشتهاند و آگاهی از اهمیت کار با بچهها، با وجود دشواریهایی هنوز به کارشان ادامه میدهند و افتخار میکنم که بخش بسیار کوچکی از این جریان فرهنگی بودهام.
نظر شما