اکرمی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: نقاشی ایرانی در طول تاریخ همواره با کتاب و کارگاههای تولید آن در ارتباط بوده است، مانند تصویرگری شاهنامهها یا خاوراننامهها؛بنابراین تصویرگری یک هنر مستقل در حوزه هنرهای تجسمی به حساب نمیآمد، مگر نمونه آثاری از کمالالدین بهزاد یا نقاشان دوره صفوی و قاجار.
وی افزود: سده نهم و دهم هم اوج نگارگری و کتاب آرایی در ایران است، به گونهای که نویسنده در کنار نقاش، صفحهآرا و خطاط با همکاری همدیگر کتاب را تولید میکردند و به یقین چنین کاری در دنیا بیسابقه بوده است. به دلیل این پیشینه قدرتمند تصویرسازی و تصویرگری کتاب در ایران، از جمله کتاب کودک، در عرصه جهانی بسیار قابل توجه است.
این شاعر و تصویرساز در ادامه با اشاره به مشکلات امروز تصویرسازی در ایران گفت: مهمترین مشکلاتی که هنر تصویرسازی کتاب و بهویژه در بخش کتاب کودک از آن رنج میبرد، گرانی کاغذ و دشواری کار در این حوزه است، یعنی ناشر در درجه اول تلاش دارد تا از نفیس بودن کتاب جلوگیری کند چرا که گرانی باعث نخريدن است. به همین دلیل بسیاری از کتابهای ادبی اکنون بدون تصویرسازی منتشر میشوند و کتابهای کودک هم کیفیت لازم را ندارند.
اکرمی گفت: اکنون بسیاری از ناشران به دلیل هزینه کمتر به انتشار کتابهای ترجمهای مایلند، چرا که قرار نیست «کپیرایت» پرداخت کنند و در نتیجه پولی برای نویسنده و تصویرگر هزینه نخواهند کرد و این مساله آفتی را باعث شده و این در حالی است که ما در سالهای نخست دهه 80 در حوزه تصویرگری در عرصه بینالمللی در اوج بوده ایم.
اکرمی با اشاره به عرصه تخصصی تصویرگری کتاب کودک گفت: موفقیتهایی که علیرضا گلدوزیان، راشین خیریه، هدی حدادی و مرتضی زاهدی داشتند، مدیون فضایی بود که در عرصه کتاب کودک به وجود آمد. این فضا امکانات گستردهای در اختیار ناشر و تصویرگر قرار میداد، اما متاسفانه این امکانات محدود شد. نکته دیگر دور شدن تصویرگر ایرانی از فضاهای بومی است. او بیشتر ترجیح میدهد در عرصه بینالمللی کار کند، به عنوان مثال برای او تفاوتی نمیکند که کودکان بیرجند یا زاهدان یا خوزستان چه دوست دارند.
اکرمی در ادامه با اشاره به تاثیر نگاه بینالمللی تصویرگران گفت: این نگاه بینالمللی ارتباطها را غنیتر کرده است و بسیاری از ناشران بخصوص در نمایشگاه کتاب فرانکفورت و یا بولونیا ارتباط مناسبی با ناشران دیگر کشورها گرفتهاند و همین به فروش آثار تصویرگران و نویسندگان کمک بسیاری کرده است. از سوی دیگر همین موفقیتها باعث شده که هنرمند ایرانی نگاهش بینالمللی باشد و کمتر به نیازهای داخلی و بومی توجه کند. باید دقت کرد که کودکان ایرانی که مرحله مدرسه را پشتسر میگذارند، بومی بوده و آشنا به نگاه جهانی نیستند.
وی افزود: کتابی که برای کودکان ایرانی است نیازمند لباسهای بومی، چهرههای بومی و رفتارهای بومی است. این مشکل بیشتر در تصویرگری به چشم میخورد تا نویسندگی، یعنی متن نویسنده بومی است اما تصویرگر در کار خود نگاه ایرانی را لحاظ نکرده و خود را آزاد میبیند. یکی از شکلهایی که باعث دور شدن از نگاه بومی شده، دید «فرا انتزاعی» تصویرگر است. او ترجیح میدهد که فضا سیال بوده و چهرهها کمتر مشخص باشد، حوادث کمتر دیده شود یا پشت طراحیها و رنگها نهفته شود. این بسیار اتفاق خوبی است به شرطی که همگون با بومیسازی باشد.
این منتقد هنری در ادامه با اشاره به اینکه دیگر کشورها به سنت هنری خود توجه کامل دارند گفت: هنرمندان همه کشورها یک نگاه بومی دارند و یک نگاه بینالمللی و البته سعی دارند تا بر اساس سنتهای بومی خود این نگاه بینالمللی را شکل دهند، اما متاسفانه برای تصویرگر ایرانی نگاه بومی بخصوص در کتاب کودکان بسیار محدود شده است. شاید بخشی از این محدودیت مرتبط باشد به نگاه جشنوارهای که حاکم بر این حوزه بوده است.
اکرمی سپس به کتابهای تئوریک در حوزه تصویرگری کتاب کودک اشاره کرد و گفت: دو کتاب با عنوان «کودک تصویر» را خودم تالیف کردهام. جلد اول آن توسط انتشارات مدرسه در سال 1383 منتشر شد و جلد دوم هم در حدود یک ماه پیش از سوی انتشارات سروش وارد کتابفروشیها شد. جلد اول تاریخچه تصویرگری در ایران است و جلد دوم جستارهای نظری درباره تصویرگری است. قسمتهایی از کتاب «ادبیات کودک» اثر ثریا قزل ایاق، درباره تصویرگری است. همچنین کتابهای دیگری هم وجود دارد، اما به لحاظ کمی بسیار اندک است و جوابگوی نیازهای بیشمار در این عرصه نیست.
اکرمی در ادامه با اشاره به ضعف در حوزه تئوریک هنر گفت: هنر باید همسنگ و همپا با نگاههای نظری و تحلیلی پیش برود. اما همیشه خود مقوله تولید اثر هنری برای ما مهمتر از نگاه منتقدانه و همچنین مباحث تئوریک بوده است. اکنون ما در این بخش از منظر منابع فقیر هستیم و تولیدات محدود است.
اکرمی در پایان گفت: اتفاق ناخوشایندی در این سالها رخ داده است و آن تعطیل جشنوارهها و رقابتهای داخلی در عرصه تخصصی کتابهای کودک است. پیشتر جشنوارههایی با عنوان جشنواره انجمن تصویرگران و جشنواره کتابهای درسی برگزار میشدند که اکنون تعطیلند. همچنین جشنواره تصویرگری که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به آن نگاه خاص داشت هم از گستره خود درآمد و محدود شد. فرهنگسراها نیز در حوزه تصویرگری فعالیت داشتند که آنرا تعطیل کردند. متاسفانه این مسایل باعث شده است که تصویرگری و حتی ادبیات کودک عقب رانده شود و اکنون کتابهای سهلانگارانه و سوپرمارکتی رشد کردهاند. همچنین این مسایل باعث شده تا کتابهای ترجمهای که بدون در نظر گرفتن حقوق نویسنده و تصویرگر خارجی کتاب منتشر میشوند جای نویسنده و تصویرگر ایرانی را بگیرند.
یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
نظر شما