سه‌شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۵
نبود فهم روشن از  مخاطب کودک و نوجوان در زنجيره نشر

کارشناس نشست «نوشتن خوب برای کودکان و نوجوانان» موضوع کتاب، شیوه برخورد نویسنده با موضوع، صورت فیزیکی کتاب، مساله زبان و توانایی‌های خواندن و فهم کتاب را از جمله عوامل موثر در میزان تمایل به مطالعه عنوان کرد و افزود: زنجیره تولید و توزیع کتاب فهم روشنی از مخاطب کودک و نوجوان ندارند و علایق اصلی بچه‌ها را نمی‌شناسند.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، هشتمین نشست ترویج کتابخوانی برای کودکان و نوجوانان با عنوان «نوشتن خوب برای کودکان و نوجوانان»  دوشنبه 28 فروردین‌ماه 1391 با حضور محمدجواد جزینی، علی‌اصغر سیدآبادی و جمعی از فعالان کتابخوانی در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد. 

در ابتدای این نشست جزینی از وضعیت کتابخوانی در کشور سخن گفت و در این‌باره اظهار کرد: کتابخوانی ما در وضعیت اسفباری است. بچه‌ها کتاب نمی‌خوانند و کتاب‌نخوانی‌ها دلایل مختلفی دارد. مولف و اثر، نیازهای مخاطب و تولید کتاب، نوع سیاستگذاری‌های فرهنگی کشور، گرانی فرآیند تولید کتاب و صنعت کهنه‌شده نشر می‌تواند برخی از عوامل موثر بر کاهش آمار کتابخوانی باشد. 

این نویسنده و مدرس داستان‌نویسی «ناتوانی در خواندن» را یکی دیگر از مجموعه عوامل موثر بر کتابخوانی دانست و در این‌باره توضیح داد: تجربه ثابت کرده است که بین قدرت خوانش، مهارت نوشتن و گسترش کتابخوانی و توسعه ادبیات کودک و نوجوان رابطه معناداری وجود دارد و واقعیت این است که قدرت خواندن و توانایی نوشتن در بچه‌های ما کم است. 

وی افزود: وزارت آموزش و پرورش سال‌هاست تلاش می‌کند با برنامه‌ریزی در این حوزه این مهارت را بالا ببرد. درس‌های ادبیات فارسی، انشا، دستور زبان فارسی و درس جدید زبان فارسی وظیفه آموزش خواندن و نوشتن به کودکان و نوجوانان را برعهده دارد اما فارغ‌التحصیلان مدارس ما پس از 12 سال آموزش رسمی در این زمینه احساس نقصان می‌کنند. 

نویسنده «الفبای داستان‌نویسی» درباره ایرادات برنامه درسی آموزش و پرورش گفت: درس انشا چگونه نوشتن را به دانش‌آموزان آموزش نمی‌دهد چراکه معلمان این درس برای تدریس آن آموزش ندیده‌اند. کتاب‌های ادبیات فارسی نیز باید دانش‌آموز را به خواندن کتاب‌های غیردرسی ترغیب کند اما تدوین‌کنندگان کتاب درسی آثاری را برای این کتاب انتخاب می‌کنند که هرگز کودک و نوجوان را به مطالعه تشویق نمی‌کند. این درحالی است که بچه‌ها در درجه نخست باید متن‌هایی را از ادبیات بخوانند که از آن لذت ببرند و در درجه دوم ترغیب به مطالعه اثر اصلی شوند. 

جزینی درس دستور زبان را آموزش دستور تاریخ ادبیات دانست و در این‌باره اظهار کرد: دستور زبان باید مراوادات صحیح زبانی را به ما آموزش دهد اما مثال‌هایی که برای آموزش این درس انتخاب می‌شوند از ادبیات گذشته است؛ نامناسب بودن مثال‌ها و دشواری این درس سبب می‌شود آموزش‌های دستوری کارکرد لازم را نداشته باشد. 

نویسنده «تابستان پرماجرا» آسیب‌های وارده از سوی آموزش و پرورش و آموزش عالی به نهضت کتابخوانی را این‌گونه برشمرد: در مدارس کتابخانه وجود ندارد. آموزش و پرورش توانایی تجهیز کتابخانه‌ها را ندارد. شیوه‌های آموزشی، بچه‌ها را به خواندن کتاب درسی و آن‌هم تنها بخش‌هایی از کتاب محدود می‌کند در حالی‌که در کشورهای پیشرفته کتاب درسی بچه‌ها را سمت مطالعه کتاب اصلی هدایت می‌کند. 

وی افزود: شیوه آموزشی در دانشگاه‌های ما هم اشتباه است. من ادبیات فارسی خوانده‌ام؛ نخستین دیوانی که در دانشگاه خواندم دیوان «وصیف سگزی» بود که به عنوان نخستین شاعر پارسی‌گوی شناخته شده است؛ دیوانی که حتی توانایی خواندن آن‌را هم نداشتیم اما در کشورهای دیگر آموزش ادبیات با مطالعه ادبیات معاصر آغاز می‌شود و هرچه دانشجو بالاتر رفت به عقب برمی‌گردد. 

جزینی با تاکید بر مثبت بودن رویکرد جدید آموزش و پرورش در تغییر کتاب‌های درسی در این‌باره اظهار کرد: در سال‌های اخیر بچه‌ها از همان نخستین سال دبستان دو کتاب «بخوانیم» و «بنویسیم» دارند که این یعنی قرار است از همان ابتدا خواندن و نوشتن به زبان معیار را یاد بگیرند. البته این شیوه نیز از روش‌های آموزشی دو دهه گذشته فرانسه الگوبرداری شده و تا حدودی قدیمی است. معلمان ورزیده‌ای نیز برای آموزش این شیوه تربیت نشده است و این دو مشکل می‌تواند باعث ضعف این شیوه شود. 

سیدآبادی دیگر سخنران این نشست با بیان تعدد شیوه‌های «نوشتن خوب» ویژگی‌های نوشته‌های خوب را برشمرد: نخستین ویژگی یک نوشته خوب این است که باید از ارزش‌های ادبی، هنری و علمی که مدعی آن است برخوردار باشد. ویژگی دیگر این است که این محصول با کیفیت باید توسط مخاطبان خوانده شود. اگر اثری ارزشمند باشد اما خوانندگان آن را نخوانند یک جای کار می‌لنگد. 

این شاعر و نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان، کتاب‌های ترجمه‌شده به زبان فارسی را از جمله آثار پرطرفدار در بین کودکان و نوجوانان ایرانی دانست و درباره دلایل این موضوع گفت: شاید یکی از دلایل این موضوع تفکر حاکم بر ذهن مردم ما است که هر گونه کالای تولید کشورهای دیگر را بهتر از کالای داخلی می‌داند. چنین تفکری کتاب خارجی را نیز به کتاب نویسندگان ایرانی ترجیح می‌دهد. دلیل دیگر ناموفق بودن جریان‌های مروج کتاب در کشورمان است. 

سیدآبادی افزود: در کشورهای دیگر نهادهای مروج کتاب مانند «انجمن کتابداران آمریکا» با انتخاب و معرفی کتاب‌های مناسب فروش آن‌ها را تضمین می‌کنند اما در کشور ما کتابی که جایزه کتاب سال را به دست آورده از نظر میزان فروش فرقی با کتابی که جایزه نگرفته ندارد. 

نویسنده کتاب «عبور از مخاطب‌شناسی سنتی» تبلیغ نكردن برای کتاب، بی‌اعتمادی مخاطب به نهادهای مروج کتاب و شکاف‌های موجود در جامعه ایران را از جمله عوامل موثر بر بی‌توجهی مخاطب به آثار تالیفی دانست و در‌این باره توضیح داد: شکاف‌ ارزشی بین نهادهای رسمی و مردم باعث می‌شود کتاب‌هایی تولید شود که با ارزش‌های مردم عادی فرق دارد؛ به عنوان مثال ما کتاب‌هایی داریم که با توسعه و مدرنیته مخالف است. 

وی ادامه داد: به عنوان مثال یکی از کتاب‌های کانون شعری درباره پروانه‌ای است که پشت چراغ قرمز نمی‌ماند و خیلی طبیعی است پدری که در سال 91 در تهران زندگی می‌کند این کتاب را برای فرزندش نمی‌خرد چون می‌خواهد نظم شهری را به او آموزش دهد.
 
نویسنده کتاب «ملاصدرا» عنوان کردن پیام‌های مستقیم در کتاب‌های کودکان را یکی دیگر از دلایل ناموفق بودن نویسندگان ایرانی عنوان کرد و گفت: در ادبیات کودک و نوجوان نبايد توجه زیادی به پیام شود و باید بیشتر لذت خواندن مبنا قرار گیرد. 

جزینی در بخش دوم سخنان خود برخی از دلایل ناموفق بودن نویسندگان ایرانی در «خوب نوشتن» را چنین برشمرد: نوع موضوع کتاب، شیوه برخورد نویسنده با موضوع، صورت فیزیکی کتاب، مساله زبان و توانایی‌های خواندن و فهم کتاب در میزان تمایل به مطالعه تاثیرگزارند. زنجیره تولید و توزیع کتاب که شامل نویسنده، ناشر، کتابخانه‌ها و ... می‌شود فهم روشنی از مخاطب کودک و نوجوان ندارند و علایق اصلی بچه‌ها را نمی‌شناسند. به عنوان مثال مطالعه داستان‌های ترسناک یکی از علاقه‌های بچه‌هاست اما فهم دست‌اندرکاران و متولیان کتاب در این‌باره خیلی پایین است و چنین آثار را برای مخاطبان این گروه سنی که به دنبال هیجان هستند نامناسب می‌دانند.

وی افزود: عوامل دیگری نیز بر موفق‌تر بودن کتاب‌های ترجمه موثر است. صرفه اقتصادی انتشار این آثار، مشهور بودن نویسندگان خارجی به دلیل تبلیغات گسترده و آموزش‌های رسمی نویسندگی در نهادهای معتبر دانشگاهی عواملی است که استقبال بیشتر از کتاب‌های ترجمه می‌شود. 

این نشست «نوشتن خوب برای کودکان و نوجوانان» ساعت 15 تا 17،  28 فروردین 1391 در کتابخانه مرجع کانون، واقع در خیابان خالد اسلامبولی مجتمع شهید شامران کانون برگزار شد. این سلسله نشست‌های کانون در دوشنبه آخر هر ماه یکی از موضوعات مرتبط با بحث ترویج کتابخوانی را محور بررسی‌های خود قرار می‌دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها