به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سمپوزیوم یک روزه «کارکرد فرامحلی بودن در هنر معاصر» جمعه هجدهم فروردین از ساعت 17 تا 20، با حضور حمید کشمیرشکن، سردبیر فصلنامه دو زبانه هنرفردا، هایکه اشتوکهاوس، نمایشگاهگردان انجمن ارنست بارلاخ آلمان و فعال در زمینه گفتوگوی فرهنگی اروپا و جهان اسلام و حمید سوری، نظریهپرداز هنری، در خانه هنرمندان برگزار شد.
خانم اشتوکهاوز نخستین سخنران این سمپوزیوم به ارایه سخنانی درباره مقاله خود با عنوان «فرامحلی بودن در هنر: تحول پیوندی یا آوانگارد جدید» پرداخت و گفت: «فرامحلی بودن» اصطلاح نسبتا جدیدی در علوم سیاسی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی است که تاثیرات مثبت محلی شدن را توصیف میکند، در حالی که «جهانی شدن» به فرآیند ادغام شدن سرمایهداری که از طریق اقتصاد صنعتی کشورهای غربی پایهگذاری شده است، اشاره دارد.
وی افزود: فرامحلی بودن به توسعه شبکههای مرز گستر مابین ملتها و فرهنگهای سراسر جهان اشاره دارد، که باید به دور از سلطهجوییهای محروم کننده در درک جدیدی از جهان سهیم باشد. از یکسو فرامحلی بودن هنر، به کار با رسانههای نوین و استراتژیهای گسترش، از طریق شبکه اینترنت میپردازد اما از سوی دیگر فرامحلی بودن به ارزشگذاری نوینی از مدرنیته اشاره دارد و چالشی برای فعالیت هنری در عصر حاضر است.
این محقق هنر معاصر در ادامه با اشاره به سرچشمههای هنر مدرن اروپا گفت: در آغاز قرن بیستم برای هنرمندان آوانگارد اروپا و به ویژه آلمان، دریافتن جامعه خود و راه یافتن به مدرنیزه از طریق تصاویر فرهنگهای ناشناخته حایز اهمیت بود. برخی از هنرمندان به دور دنیا سفر داشتند، اما اکثر اکسپرسیونیستهای آلمانی ایدههای خود را از موزههای قومشناسی که در بین سالهای 1870 تا 1890 شروع به فعالیت کردند، الهام گرفتند.
اشتوکهاوز گفت: کتاب «چنین گفت زرتشت» نیچه که نام آن به بنیانگذار آیین زرتشت ایران باستان برمیگردد، تبدیل به مرجعی مهم برای دوران جدید شد، دوران مدرنی که در وهله اول تلاش بر این بود که تصویر جدیدی از انسان در شرایط زندگی آینده بسازد. این فرآیند پس از انقلاب صنعتی قرن نوزدهم در تمام عرصههای هنری و ادبیات به عنوان ایدهآل و آرمان در مدرنیزه شدن، مسیر طبیعی خود را طی کرد.
این فعال فرهنگی سپس به شرایط فرامحلی شدن اشاره کرد و گفت: به عنوان یک ویژگی از هنر، فرامحلی بودن، تفکر مفهومی، حافظه فرهنگی، دانش تاریخی و البته ادراک طمع سرمایهداری را میطلبد. فرامحلی بودن در هنر فرآیندی آرمانی است که میتواند مورد حمایت تکنولوژی رسانههای پیشرو واقع شود و به توسعه نرمافزاری بستگی دارد.
حمید سوری، استاد دانشگاه و پژوهشگر عرصه هنر دیگر سخنران این همایش بود که به ارایه مقاله خود با عنوان «حسین والامنش و فرامحلی بودن» پرداخت. حسین والامنش نقاش معاصر استرالیایی ایرانیتبار است که فعالیتهای بسیاری نیز در هنر چیدمان داشته است. سوری همچنین در حین خوانش مقاله خود تصاویر تعدادی از آثار این هنرمند معاصر را نیز پخش کرد.
در ادامه این همایش حمید کشمیرشکن که دبیری این همایش را هم بر عهده داشت به خوانش مقاله خود با عنوان «نگرهای دوگانه: محلی و فرامحلی بودن در هنر ایران معاصر» پرداخت و گفت: من در این مقاله به مسایلی چون روابط در حال تغییر بین محلی بودن و ورایمحلی یا فرامحلی بودن هنر ایران را مورد بحث قرار میدهم. همچنین حرکتهایی که در جهت رسیدن به مشخصههای بومی صورت گرفته و همینطور مباحثی چون خصلت محلی هنرمندان و غیره مورد بررسی قرار میگیرند.
قرار بود در این نشست آقای «آکسل لاپ» نمایشگاه گردان و منتقد هنری مقیم برلین و مدیر انتشارات «The Green Box» که در زمینه چاپ کتابهای هنرمندان معاصر فعالیت میکند، سخنرانی کند که به دلیل عدم صدور ویزا در زمان مناسب از انجام این امر باز ماند و مقاله ایشان با عنوان «شبکهها و همکاریها» توسط یکی از حاضران در جلسه، خانم دکتر سانگ به زبان انگلیسی، قرائت شد.
سمپوزیوم یک روزه «کارکرد فرامحلی بودن در هنر معاصر» به همت فصلنامه هنرفردا و خانههنرمندان با همکاری بخش فرهنگی سفارت آلمان در تهران و انستیتو گوته، عصر دیروز جمعه هجدهم فروردین از ساعت 17 تا 20، با حضور حمید کشمیرشکن، منتقد و مورخ هنری و سردبیر فصلنامه دو زبانه هنرفردا، هایکه اشتوک هاوس، نمایشگاهگردان انجمن ارنست بارلاخ آلمان و فعال در زمینه گفتوگوی فرهنگی اروپا و جهان اسلام و حمید سوری، نظریهپرداز هنری در تالار جلیل شهناز خانه هنرمندان برگزار شد.
به گفته کشمیرشکن، دبیر همایش قرار است متن تمامی مقالات ارایه شده در شماره آتی فصلنامه هنر فردا منتشر شود.
شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۳
نظر شما