به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پژوهش هنر یکی از رشتههای تخصصی هنر در دانشگاههاست که گویا فقط در نظام آکادمیک ایران تعریف شده است. در سالهای اخیر کتابهای منتشر شده در حوزههای مختلف هنر رشد شایان توجهی داشته و بهنظر میرسد که با انتشار این کتابها، منابع مکتوب این رشته غنی باشد، اما برخی از کارشناسان این حوزه معتقدند که چنین نیست. گزارش حاضر به بررسی برخی از مشکلات موجود در این حوزه پرداخته است.
لزوم بازنگری و تعریف مجدد رشته پژوهش هنر
عنوان «پژوهش هنر» طیف وسیعی از مطالب را دربر میگیرد و بهنظر این گستردگی، عدم دستهبندی مناسب مطالب و منابع و در نتیجه غفلت از برخی از مطالب مهم و کلیدی را باعث شده است. صادق خاکنژاد دانشجوی کارشناسی ارشد این رشته و معلم هنر دبیرستان اعتقاد دارد که این مساله باعث کلیگویی کتابهای این حوزه شده است. او میگوید که کتابهای مرتبط با موضوعاتی چون تاریخ هنر و اسطوره بیشتر به کلیات پرداختهاند و در این بین درباره مباحثی چون رابطه بین اسطوره و مردمشناسی با هنر و یا جامعهشناسی هنر، تاریخ تطبیقی هنر و فلسفه معماری و غیره، منابع مناسب و کافی موجود نیست.
پریسا محسنی دیگر دانشجوی کارشناسی ارشد این رشته، اشکالات خاکنژاد را وارد میداند و به زعم او دلیل این اشکالات خود رشته پژوهش هنر و سرفصلهای تعریف شده برای آن است. او میگوید: سرفصلهای دانشگاهی این رشته بسیار گسترده است؛ از مباحث مربوط به تاریخهنر گرفته تا مباحثی چون جامعهشناسی. فلسفه هنر روابط مابین هنرها و مباحث دیگر را شامل میشود؛ همین نکته باعث شده است مطالبی که در دانشگاه ارایه میشود کاملا کلی و شتابزده باشد. بهنظر من سرفصلهای کتابها و منابع آکادمیک این رشته نیاز به تغییر و تحول دارد و باید گزیدهتر شود.
با توجه به نظر این دانشجویان درباره تغییر سرفصلهای دانشگاهی، نظر دکتر بهمن شریفزاده مدیر گروه رشته پژوهش هنر دانشکده هنرومعماری دانشگاه آزاد اسلامی را جویا شدیم. او گفت: این رشته آنقدر گسترده است که نمیتوان حدی برای آن متصور شد و همینطور حیطه کاری آن هم مشحص نشده است، یعنی به عنوان مثال مشخص نیست که آیا کتابهای تاریخ سینما و تئاتر هم در این مقوله میگنجند یا خیر؟ یا اینکه هنوز مشخص نشده است که آیا پژوهش هنر، پژوهش هنرهای تجسمی است یا به تاریخ تحلیلی و تطبیقی هنر میپردازد؟ بنابراین عنوان پژوهش هنر نیاز به اصلاح شدن دارد.
اما شریفزاده در پاسخ به اینکه پیشنهادهایش برای بهبود سرفصلهای این رشته چیست گفت: من زیاد با عنوان کاری ندارم و ترجیح من بر این است که بیشتر شرح درسها بهروز و معاصر باشد. باید تلاش کرد این شرح درسی که بیست سال از عمر آن میگذرد اصلاح شود و این مهم جز با همکاری دانشکدهها و وزارتخانه میسر نیست.
شریفزاده منظور خود از بهروز کردن شرح درسها را اینگونه توضیح داد: متاسفانه در حال حاضر اکثر درسهای دوره کارشناسی در کارشناسی ارشد هم تکرار میشود. اگر درسها بر اساس دوره تاریخی خاص شروع میشوند لااقل در دوره ارشد باید معاصرتر شد تا دانشجویی که از دانشگاه خارج میشود دانشجویی نباشد که صرفا با یک پیشینه تاریخی آشناست و با هنر معاصر و آثار هنری معاصر آشنایی ندارد. وضعیت اکنون اینگونه است که دانشجوی فارغالتحصیل هیچ خبری از موزههای معتبر دنیا ندارد و همینطورفلسفه و زیباییشناسی هنر جدید را نمیشناسد و با این اوصاف وارد فضایی میشود که با هیچکدام از دانستههایش همخوانی ندارد. بنابراین شرح درسها باید تغییر کرده و بر اساس آن باید کتابهای پژوهشی هنر معاصر مورد توجه قرار گیرد.
لزوم انتشار کتابهای جدید
تحقیقات و پژوهشها در هنر اسلامی و ایرانی در آغاز توسط پژوهشگران خارجی انجام شده است و تاکنون نیز اکثر کتابهای معتبر در زمینه تاریخ هنر و زیباییشناسی اسلامی نیز توسط همین پژوهشگران نوشته شده است اما با توجه به اینکه سالهاست از تالیف و انتشار اولیه این کتابها میگذرد، همچنان همین کتابها به عنوان تنها منابع موجود در این حوزهها استفاده میشوند. در این ارتباط خاکنژاد گفت: کتابهای پژوهشی هنر اسلامی اکثرا توسط مستشرقانی که گاه درک درستی از هنر اسلامی و فلسفه وجودی آن نداشتهاند، نوشته شده است بنابراین در این میان به بسیاری از مباحث پرداخته نشده و نکته عجیب در این میان این است که اندیشمندان ایرانی هم به این مسایل نمیپردازند. با وجود اين چه انتظاری از من دانشجوی پژوهش هنر دارید؟
محسنی هم حرفهای جالبی در این مورد دارد. وي ميگويد: بسیاری از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته پژوهشهنر از رشتههای غیرمرتبط با هنر و فقط از طریق اطلاعات کنکوری وارد این رشته میشوند و کتابهایی در دانشگاهها به این دانشجویان معرفی میشود، کتابهای کاملی برای آشنایی با پژوهش هنر نیست چرا که یا سطح کتابها از دانش این دانشجویان بسیار بالاتر است و یا اینکه هیچ اطلاعاتی برای این دانشجویان در این کتابها موجود نیست.
شریفزاده با توجه به سابقه تدریس خود در دانشگاه به نکته مهمی اشاره میکند: کتاب تحلیلی و تالیفی درباره هنر بسیار نادر است و این مساله بخصوص درباره هنر معاصر بیشتر به چشم میآید و باید گفت که متاسفانه هیچ پژوهشی در زمینه هنرهای معاصر انجام نشده است. در زمینه هنر معاصر معمولا نثر ما از صنعت ترجمه میآید و مترجمان هم در زمینه هنرهای تجسمی بسیار کم کار کردهاند، چرا که عموما این ترجمهها بازگشت مالی ندارند و با بیمهری ناشران مواجه میشوند.
شریفزاده سپس به فعالیت ناشران در این حوزه اشاره کرد و گفت: چند ناشر خصوصی در این چند سال اخیر در حوزه ترجمه کتابهای هنری در حال فعالیت هستند که متاسفانه انتخاب کتاب توسط آنها بسیار غلط است. اکثر کتابهای این ناشران یا پاورقی نشریات تجسمی غرب است و یا توسط یا نویسندگانی نه چندان معتبر غربی به رشته تحریر درآمدهاند. گاهی نیز ترجمهها بسیار بد و پر اشتباه است. مترجم هنرهای تجسمی باید کسی باشد که با واژههای تخصصی این رشته آشنا باشد، اما در ایران معمولا مترجمان تخصصی عمل نمیکنند و به عنوان مثال کسی که در حوزه روانشناسی کتابی را ترجمه کرده در این حوزه هم کتابی دارد. بنابراین باید گفت که با توجه به نبودن مترجم تخصصی هنر، در زمینه پژوهش هنر از منظر کتابی ما فقیر هستیم.
لزوم تخصصی شدن چاپ و نشر حوزه پژوهش هنر
با توجه به مباحثی که مطرح شد بهنظر میرسد که بیشتر مشکلات در حوزه چاپ و نشر این حوزه با راهاندازی یک ناشر تخصصی مرتفع شود. شریفزاده در اینباره میگوید: ناشران در اوضاع کنونی مایل به انتشار کتابهای تخصصی در زمینه پژوهش هنر و هنرهای تجسمی نیستند. حتی بهترین کتابهایی که در سالهای اخیر چاپ شده و از ترجمههای مناسبی برخوردارند، فقط یکبار و آنهم با شمارگان محدود منتشر شدهاند. بهنظر من باید یک ناشر تخصصی در این حوزه فعالیت داشته باشد. کمبود منابع دست اول را هم تا حدودی میتوان با پایاننامههای دانشجویان حل کرد.
محسنی دراینباره میگوید: کتابهای تخصصی این حوزه بعضا سالها پیش منتشر شدهاند و امروزه یا اجازه انتشار ندارند یا اینکه نویسندهها و یا مترجمان تغییراتی در کتابها دادهاند که این تغییرات یا مطابق میل آنها نبوده یا با متن اصلی کتاب همخوانی نداشتهاند. بهنظر من چون این کتابها مخاطب عام ندارد بهتر است که چاپ آنها حمایت بیشتری از مسوولان بگیرد، در غیر این صورت اعتماد به کتاب پایین میآید و چون مشکلات عدم دسترسی مناسب به منابع خارجی هم کماکان پابرجاست، بنابراین سطح دانش عمومی دانشجویان این رشته پایین میآید.
اما دسترسی به همین منابع موجود هم با مشکلاتی روبهرو است. خاکنژاد که محل تدریساش هنرستانهای یکی از شهرستانهای دور از مرکز است، میگوید که دسترسی به کتابها محدود به تهران است و در شهرستانها کتابهای تخصصی هنر حتی در کتابخانههای مراکزی چون اداره فرهنگ و ارشاد و یا حوزه هنری هم یافت نمیشود و مخاطبان شهرستانی کتابهای هنری یا باید منتظر بمانند که شاید یک نمایشگاه کتاب تخصصی به مناسبتی برپا شود تا بتوانند کتاب مورد نظر خود را تهیه کنند و یا اینکه رنج سفر به تهران را برای خرید کتاب برخود هموار کنند.
سهشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۰
نظر شما