بررسي موانع گسترش كتابهاي الكترونيكي از منظر فرهنگي
همراهان تازه «يار مهربان» يا ميهمانان ناخوانده؟
كتاب الكترونيك و سرنوشت توليد و استقبال از آن در جامعه ايران، با چالشهايي در حوزه فرهنگي كشورمان روبهروست. اين گزارش، به بررسي موانع و چالشهاي موجود بر سر راه توليد و استقبال از اينگونه آثار از زاويه فرهنگ پرداخته است.-
اكنون كه 41 سال از انتشار نخستين كتاب الكترونيكي و 13 سال از انتشار نخستين كتاب الكترنيك ديجيتال در دنيا ميگذرد، آخرين آمار فروش كتاب سايت آمازون از سبقت گرفتن فروش كتابهاي الكترونيك اين سايت از فروش كتابهاي جلد سخت خبر ميدهند. در اين ميان، هنگامي كه برخي از كشورها نظير ايالات متحده آمريكا در پي الكترونيكي كردن كتابهاي درسي مدارس كشورشانند، الكترونيكي شدن ساختار آموزش و پرورش كشورمان نيز با كندي در حال انجام است. همچنين بسياري از رسالههاي دانشجويان نيز در قالب الكترونيك ارايه ميشوند. در واقع، ميتوان گفت كه دانشافزايي از راه مكتوبات با سرعتي روز افزون در حال ديجيتالي شدن است اما كتابهاي الكترونيك در كشورمان رونق چنداني ندارند. حال سوال اين است كه «موانع گسترش كتابهاي الكترونيك در كشورمان چيست؟» و «آيا الزامي براي گسترش هرچه بيشتر اين كتابها وجود دارد؟»
محمد حسنزاده، دانشيار دانشگاه تربيت مدرس در زمينه كتابداري و اطلاعرساني، درباره لزوم انتشار اين كتابها در كشور ميگويد: «امروزه شکلی از همه مناسبات انسانی در حال کوچ کردن به دنیای مجازیاند و کتابها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. ظهور پسوند الکترونیکی به دنبال اسامی مانند بانکداری، آموزش و حتی دولت، نشاندهنده این است که در زمانهای آتی، ورود به فضای الکترونیکی برای همه پدیدههای فیزیکی ناگزیر خواهد بود. بنابراين، الکترونیکی شدن کتابها به عنوان پیامد قهری مجازی شدن فضاهای اجتماعی و الکترونیکی شدن پدیدهها، به نوعی حکایت از الزام نانوشتهای دارد که در حال سیطره یافتن بر کل مناسبات حیات بشری است.»
در حالي كه امروزه متخصصان مزايايي مانند انسجام مطالب و تنوع کاربرد، تبادل مطالب با یکدیگر، پشتیبانی از امکانات چند رسانهای، آسانی کار و اجرا را براي گسترش روزافزون كتابهاي الكترونيك برميشمرند، بسياري از مردم همچنان درپي مطالعه به شيوه سنتياند. حتي برخي از استادان دانشگاه لزومي براي گسترش كتابهاي الكترونيكي نميبينند.
غلامرضا آذري، استاد ارتباطات دانشگاه آزاد، يكي از منتقدان رواج اين گونه كتابهاست. وي الكترونيك شدن كتابها را ظلمي به كتاب تلقي ميكند و ميگويد: «گذاشتن پيششرط انتشار كتابها به صورت چاپي قبل از انتشار كتابهاي الكترونيك ميتواند جايگاه كتابهاي سنتي را حفظ كند.»
وي ادامه ميدهد: «انس و الفتي را كه ميتوان با كتابهاي كاغذي برقرار كرد، به هيچوجه نميتوان با كتابهاي الكترونيك تجربه كرد. امكان سايه روشن كردن(هايلايت كردن) بخشهاي مهم كتابهاي چاپي و نيز امكان توجه بيشتر به تيترها و موضوعات، عواملياند كه بر ايجاد صميميت با كتابهاي كاغذي ميافزايند.»
محمدمهدي لبيبي، جامعهشناس، تفاوت نگرش نسلها را مانع اصلي گسترش كتابهاي الكترونيك ميداند و ميگويد: «بين فعاليتهاي پژوهشي و نگرش نسل كنوني نسبت به فرهنگ ديجيتالي، تطابقي وجود ندارد. بزرگسالان جامعه ما تمايل بيشتري به مطالعه كتابهاي مجلد دارند زيرا با اين فرهنگ رشد كردهاند. اين گروه در تقابل با نسلياند كه زندگي خود را با ريزتراشهها و لوحهاي فشرده آغاز كردهاند و علاقهمندند تا كتابها را به صورت ديجيتال مطالعه كنند.»
اين جامعهشناس با اشاره به فراگير شدن استفاده از كتابهاي الكترونيك در مدارس ابتدايي آمريكا از سال2012 ميگويد: «در روزگاري كه دغدغه هر محققي سهولت دسترسي به منابع تحقيقاتي است و فضاهای زندگی شهری محدودتر شدهاند، الكترونيك شدن كتابها گزينه مناسبي است.»
حسن زاده، استاديار دانشگاه تربيتمدرس، اقداماتي را كه تاكنون در كشورمان و ساير كشورهاي همطراز كشورمان در زمينه گسترش كتابهاي الكترونيك انجام شده، اقداماتي جدي نميداند و درباره چالشهايي كه اين حوزه با آنها روبهروست، ميگويد: «نبود زمينههاي مقرراتی، بسترهای فنی و نوپا بودن فرهنگ عمومی مطالعه مكتوبات الکترونیک، چالشهايياند كه اينگونه كتابها را همواره با آنها مواجهاند.»
وي با بيان اينكه «در عرصه فرهنگ، مطالعه کتابهای الکترونیکی به میزان کتابهای چاپی با سهولت پذیرفته نمیشوند» ميگويد: «از سوی دیگر، در مراکز دانشگاهی اقبال به کتابهای الکترونیکی مانند آثار چاپی نیست. بهعنوان مثال، هنوز مجلاتی که الکترونیکی کامل باشند، به لحاظ اعتبار با شک و تردید جدی روبهرو میشوند، مگر اینکه پیشینه طولانی داشته باشند.»
«سجاد صاحبانزند» روزنامهنگاري است كه حدود پنج هزار عنوان كتاب الكترونيك را در حافطه رايانه شخصياش ذخيره كرده است. به اين ترتيب ميتوان او را يك كتابخوان حرفهاي محسوب كرد. وي درباره ميزان بهرهگيرياش از كتابهاي الكترونيك به نسبت كتابهاي كاغذي ميگويد: «اكنون به نسبت برابري از هر دو نوع اين كتابها بهره ميگيرم. سبك زندگي شهري گاهي مانع از مطالعه كتابها هاي جلد سخت ميشوند. ضمن آنكه بسياري از منابع به علت تجديد چاپ نشدن، ديگر در دسترس نيستند اما نسخه الكترنيك آنها موجودند.
حسن زاده نيز وجود کتابهای الکترونیکی را زمینهاي مناسب براي افرادي ميداند كه در هر شرايطي در پي مطالعهاند و ميگويد: «در دسترس بودن مطالب به شکل الکترونیکی به صورت عام و کتابهای الکترونیکی به صورت خاص میتواند در ارتقای فرهنگ مطالعه مفید واقع شود.
دكتر لبيبي در اين باره ميگويد:«عرضه فراگير همه انواع محصولات فرهنگی میتواند به رشد سرانه کتاب تاثیر بگذارد. کتابهای الکترونیکی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.»
وي با اشاره به جملهاي از «آنتوني گيدنز» مبني بر اينكه « امروزه با فشردگي زمان روبهروييم» ميگويد: «امروز ديگر كمتر كسي را ميتوان يافت كه علاوه بر دغدغههاي شغلي خودش فرصتي براي خواندن كتاهاي مجلد داشته باشد. به عبارت ديگر، افراد وقت كتابخواني به صورت سنتي را ندارند. كتابهاي الكترونيك در اين ميان ميتوانند نقش مهمي داشته باشند و اوقات فراغت افراد را به خوبي پوشش دهند.»
تفاوت ظاهري و محتوايي كتابهاي الكترونيك ايراني در مقايسه با نمونههاي خارجي آنها را ميتوان يكي ديگر از دلايل كماقبالي اين كتابها در كشورمان نسبت به كتابهاي چاپي دانست.
صاحبانزند در اين باره ميگويد: «متاسفانه كتابهاي الكترونيكي ايراني چيزي جز فايل PDF نيستند، در حالي كه نمونههاي خارجي اين نوع كتابها داراي امكاناتي نظير امكان جستوجو، يادداشتبرداري، دسترسي به منابع ديگر و امكان مطالعه يادداشتهاي انتقادي بر كتاب را در اختيار مخاطبانشان قرار ميهند و همين امكانات اين نوع كتابها را براي مخاطبان جذابتر ميكنند و افراد تمايل بيشتري به مطالعه اين نوع كتابها مييابند.»
حسنزاده نيز کتابی را الکترونیکی ميداند که تمام ویژگیهای یک رسانه الکترونیکی مانند امکان مرور به شیوههای مختلف، امکان جستوجو، يادداشت نويسي و چاپ کردن را داشته باشد.
آماري رسمي كشورمان از كم رغبتي ايرانيان به مطالعه خبر ميدهند. بسياري دليل اين مساله را فرهنگ شفاهي مردم كشورمان و عدهاي علت آن را افزايش ابزار اطلاعاتي و ارتباطي نوين عنوان ميكنند. در اين ميان شايد بتوان ابزار جديد ارتباطي را ياران تازه يار مهربان خواند كه ميتوانند در ارتقاي فرهنگ مطالعه سهم مهمي را ايفا كنند.
صاحبانزند در اين باره ميگويد: «كتابهاي الكترونيك بهتنهايي نميتوانند در افزايش سرانه مطاله تاثيرداشته باشند، زيرا مطالعه كردن نيازمند علاقهمندي فردي است و فرد علاقهمند در هر شرايطي مطالعه ميكند و كتاب الكترونيك يا كاغذي برايش تفاوتي نميكند. الكترونيك شدن كتابها تنها مطالعه را براي افراد علاقهمند تسهيل ميكنند و نيز در كاهش قيمت كتابها نيز موثر است.»
حسنزاده نيز در اينباره با اشاره به دقيق نبودن آمار سرانه مطالعه در کشور ميگويد: «امروزه مطالعه تنها به خواندن کتاب چاپی و در فضای فیزیکی محدود نمیشود و ارزیابی درست از وضعیتهای غیر از آن نیز به راحتی امکانپذیر نیست. با فرض اینکه سرانه مطالعه در کشور پایینتر از حد جهاني و استاندارد است، این موضوع هم نمیتواند جزو موانع اصلي گسترش كتابهاي الكترونيك تلقی شود، زیرا مطالعه غیردرسی اغلب در زمانهای فراغت و در سفرها و نظایر آن اتفاق میافتد و به همین دلیل، الکترونیکی بودن یا نبودن نمیتواند دلیل اصلی برای مطالعه نكردن باشد.»
كتابها سابقه ديرينهايي در تاريخ بشري دارند و با وجود تحولات گوناگون، همچنان جايگاه خود را براي بهعنوان مرجعي براي دانشافزايي و مامني براي فراغبالي هر چند اندك، حفظ كردهاند اما كتابهاي جلد سخت، تا چه زماني در ميان افراد بشر دوام خواهند يافت؟ آيا همانگونه كه با ابداع خودكار، از كاربرد قلم در بين افراد كاسته شد؛ كتابها نيز چنين سرنوشتي مييابند؟
لبيبي معتقد است كه دير يا زود نسل كتابهاي چاپي بهسر خواهد آمد و نسلي كه زندگي خود را با ريز تراشهها آغاز كردهاند، مطالعه كتاب را از طريق «تبلت» و ساير ابزار دييجيتالي مدرن ترجيح خواهد داد. كتابهاي كاغذي در آينده يا به موزهها خواهند پيوست يا آنكه بر حسب تمايل شخصي و حس نوستالوژيك خوانده خواهند شد. وي با بيان اينكه «ميتوان آينده كتابها در قالب كتابهاي الكترونيك ديد» ميگويد: «تعجبي ندارد كه كتابهاي كاغذي در فاصله زماني كوتاهي به كتابهاي الكترونيك تبديل شوند، زيرا كتاب الكترونيك هم از نظر اقتصادي بهصرفهتر است و هم اين كتابها نيازي به گرفتن مجوز ندارند.»
حسنزاده اما تصور دنیای بدون کتاب مجلد را دشوار ميداند و با بيان اينكه «من معتقدم که کتابها به هیچ عنوان از بین نخواهند رفت» ميافزايد: «كتابهاي مجلد، بخشی از پیشینه فرهنگی جوامع بشریند و هنوز کتابهای مجلد قابلیتهایی دارند که برای انسانها جذابند.»
با اين حال اين استاد دانشگاه، کتاب در شکل الکترونیکی را بسیار زندهتر از شکل چاپی دانست و ميافزايد: «کتابهای الکترونیکی نقش ارزندهای در تکامل منظومه علمی، فرهنگی ایفا خواهند کرد. به عبارت دیگر، یار مهربان بسیار مهربانتر، انعطاف پذیرتر، در دسترستر و مانوستر از گذشته خواهد بود.»
وي آینده کتابهای الکترونیکی را آيندهاي بسیار روشن و رو به رشد پیشبینی ميكند و ميگويد: «در آينده اين كتابها بهصورت انعطافپذیرتر و اثرگذارتر منتشر و توزیع ميشوند، به نحوي كه هر کس کتابخانه شخصی خودش را در روی دستگاه تلفن همراهش خواهد داشت و هر زمان که بخواهد کتاب خواهد خواند، به آن گوش خواهد سپرد، یادداشتهای دیگران درباره آن را خواهد خواند و به هر يك از منابع مندرج در متن آن به همراه تفسیرها، ترجمهها و خانوادههای کتابشناختی در شکلهای گوناگون آن دسترسي خواهد داشت.»
نويسنده كتاب «ارزیابی کتابخانهها و مراکز اطلاعرساني» درباره تحول در حرفه كتابداري با الكترونيك شدن كتابها ميگويد: «کتابدار با تعریف سنتی شاید در اين راستا دیگر نقشی نداشته باشد ولی نقش متخصص اطلاعات که در مراحل مختلف تولید، سازماندهی، مجموعهسازی، اشاعه و مدیریت فرایندهای اطلاعیابی به صورت برجسته ایفای نقش می کند، پررنگتر و برجستهتر میشود. چنین متخصصانی علاوه بر تحقیق و پژوهش در حوزه مسايل مرتبط با محملهای الکترونیکی و کمک به سیاستگذاریهای مناسب در این زمینه، در حوزه ترویج استفاده از این زمينهها و همچنین سایر فرایندهای پردازش اطلاعات میتوانند گامهای بسیار مفید و مناسبی بردارند.»
صاحبانزند، از اهالي رسانه، معتقد است همانگونه كه با ظهور سينما، تئاتر از ميان نرفت و هنوز علاقهمنديم كه براي تماشاي نمايش زنده به تئاتر برويم، كتابهاي چاپي نيز از ميان نخواهند رفت. به اعتقاد وي، احتمالا خواندن رمانها به صورت كاغذي از جمله علاقهمنديهاي افراد در آينده خواهد بود. اين امر نيز بر ضرورت سرمايه گذاري مالي و فرهنگي در اين زمينه ميافزايد.
لبيبي در اين باره ميگويد: «اگر بخواهيم در آينده امكان فراگيري دانش را فراهم كنيم، چارهاي جز حركت به سمت ديجيتالي كردن كتابها نداريم و در اين زمينه نهتنها بايد نويسندگان و ناشران كه همه كتابخانهها و سايتهاي تخصصي بكوشند و سرمايهگذاري كنند. همانطور كه كتابخانههايي مانند كتابخانه ملي و سايت «ايرانصدا» در اين زمينه فعاليتهاي خوبي را آغاز كردهاند.»
وي ترغيب بيشتر ناشران و نويسندگان را به اين امر، مستلزم هماهنگي بين سازمانها و گروههاي فرهنگي ميداند و ميگويد: «اين هماهنگي تحول عظيمي را در انتشار كتابهاي الكترونيك به دنبال خواهد داشت.»
صاحبانزند هم معتقد است: «توجه نكردن به حق مولف و ناشر از عواملي است كه سبب ميشود كتابهاب الكترونيك ايراني امكانات زيادي نداشته باشند و ناشران و نويسندگان به دليل واهمه از سرقت آثارشان تنها در پي ارايه كتابها در قالب PDF باشند. به اين ترتيب، اين كتاب ها قابليت واقعي خود را نخواهند يافت و در محاق قرار خواهند گرفت.» وي پيشنهاد ميكند كه براي گسترش كتابهاي الكترونيك دستكم مخاطبان را با وجه اخلاقي رعايت حقوق مولف آشنا كرد.
حسنزاده، نويسنده كتاب «مديريت دانش» ميگويد: «موضوع مالکیت معنوی در حوزه قوانین و مقررات و ترديد ناشران و مولفان در زمينه در امان ماندن اثرشان از سوءاستفاده و نظاير آن، همچنين وجود مشكلاتي در حوزه فنی مانند پایین بودن سرعت دسترسی به فضای الکترونیکی و در مقابل، دسترسي آسان به کتابهای مجلد، چالشهايي اند كه با وجود مطالعه رایج اخبار و رخدادها به صورت الکترونیکی، از همهگیر شدن کتاب الکترونیکی به ویژه کتابهای تخصصی جلوگيري ميكنند.»
در مجموع ميتوان نتيجه گرفت كه آشنا شدن افراد با حق مولف و ناشر تاثير بهسزايي در گسترش و ترويج كتابهاي الكترونيك و برداشتن چالشهاي پيشروي اين كتابها دارد. علاوه بر اين آشنايي مردم با اين قانون و اجراي آن دستكم در سطح اخلاقي ميتواند با افزودن بر جذابيت و قابليت اين نوع كتابها، افراد را به مطالعه اين نوع كتابها تشويق كند.
نظر شما