ناصربخت در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اقتباس از تاريخ اسلام در نگارش متون ادبي يا توليد آثار هنري را امري طبيعي و متداول دانست و اظهار کرد: اين امكان هم در عرصه نگارش متون ادبي و هم در زمینه تولید ادبيات نمايشي، بر پایه متون تاریخی موجود فراهم است.
وی افزود: اقتباس از متون تاريخي و سایر متون موجود، همواره راهی براي ايجاد متون جديد بوده است، تا جایی که برخی معتقدند كه هيچ متني وجود ندارد كه به متن ديگري ارجاع داده نشده باشد. در واقع در دنياي ادبيات و هنر، در تولید متن اقتباسي یا تهیه آثار مبتني بر اقتباس، اشخاص به نوعی مطلب را به متني ارجاع ميدهند كه پیش از این توليد شده است، بنابراین تاریخ صدراسلام نیز میتواند منبع اقتباس باشد.
این مدرس تئاتر در پاسخ به سوالي مبني بر چگونگي رعايت تقدس شخصيتهاي معصوم در ارايه يک اثر اقتباسي از تاريخ اسلام گفت: در بحث ادبيات، چون با متن سر و كار داريم، مساله و مشكل خاصي در زمينه اقتباس تاریخی وجود ندارد، اما در ادبيات نمايشي چون بخش مهمي به «ديدار» اختصاص دارد و متن، روي صحنه اجرا ميشود، نويسنده بايد به اين فكر كند كه اين متن نمايش داده خواهد شد و در حقيقت تا وقتي نمايش داده نشده، كامل نيست، بنابراين بايد قراردادهايي در زمينه اقتباس وجود داشته باشد. به عنوان مثال در تعزيه، با استفاده از «فاصلهگذاري» موضوع محدودیت نمایش افراد مقدس حل میشود.
وی در اين باره ادامه داد: اين موضوع كه چگونه اشخاص مقدس به صحنه نمايش آورده شوند، بدون اينكه به تقدس آنان خدشهاي وارد شود، در تئاتر جهاني نيز سابقه دارد، به این صورت که از دیرباز در تئاتر شرق مطرح بوده و در تئاتر غرب نيز از قرن بيستم به بعد مطرح شده است، حتي در دورههاي شكلگيري نمايش در يونان باستان نيز، هنگامی که اساطير را روي صحنه ميآوردند درصدد اين بودند كه ايجاد توهم نشود. بنابراين در اين باره در تئاتر نیز مشكلي وجود ندارد. در سينما و تلويزيون هم با توجه به استفاده از تكنولوژيهای ویژه، چارهاي براي اين امر انديشيده شده است، یا به عنوان مثال با انتخاب زاويه ديد دوربين به عنوان شخص مقدس، این مساله را حل میکنند و به هر حال با به کارگیری ترفندهاي مختلف تكنولوژيك يا هنري مشکل نمایش چهره معصومان(ع) را برطرف میکنند.
ناصربخت درباره تكنيک «فاصلهگذاري» در نمايش و تعزيه توضيح داد: در تعزيه زبان حال افراد مقدس را روايت ميكنيم و در حقيقت بازيگر، فاصلهاي با نقش ميگيرد كه هرگز از سوي مخاطب، با نقش يكي پنداشته نميشود و به اين ترتيب مساله تصوير كردن مقدسان از بين ميرود و اين توهم ايجاد نميشود كه روايتگر، شخصيت مقدسي است.
اين نمايشنامهنويس در ادامه درباره امكان ورود شخصيتها يا ديالوگ به روايت در اقتباس از تاريخ اسلام اظهار كرد: چون اساس اين اقتباسها بر مبناي اسناد موجود است، بنابراين چنين مسايلي در اقتباس از تاريخ اسلام مشكلساز نخواهند بود، زيرا مخاطب ميداند كه با نمايش مواجه است و نه تاريخ. البته بايد توجه كرد كه بخشهايي كه به اين متون اضافه ميشوند بايد بر مبناي حقيقت موجود باشند، يعني حقيقتي كه در سخنان خود چهرههاي مقدس (مثلا امام علي(ع)) يافت شده باشند.
وي استفاده از مشاوران مطلع در نمايشنامه يا فيلمنامهنويسي اقتباسي از تاريخ اسلام را راهكار مناسبي براي قوت اثر دانست و افزود: كافي است مشاوراني وجود داشته باشند كه از نظر تاريخي مطلع و از تكنيكهاي نمايشي و سينمايي كه در اينجا به كار ميآيند، آگاه باشند. در همه جاي دنيا از وجود چنين متخصصاني بهره گرفته ميشود.
مدير دفتر انتشارات و پژوهش مركز هنرهاي نمايشي همچنين به لزوم انجام پژوهش پيش از توليد متون اقتباسي اشاره كرد و گفت: پژوهشهايي در اين راستا انجام شده كه كافي نيستند. اگر قرار است اين متون توليد شوند، بايد مجمعي تشكيل شود و پژوهشكده خاصي براي اين امر راهاندازي شود. در حال حاضر در عرصه اقتباس، شورا و مجمع خاصي وجود ندارد و تنها برخي تلاشهاي فردي در اين عرصه صورت ميگيرد.
نويسنده كتاب «نقشپوشی در شبیهخوانی» در اشاره به برخي از اين تلاشهاي فردي موفق اظهار كرد: به عنوان مثال سريال امام علي(ع) جزو تلاشهاي خوب اين عرصه اقتباس بود كه هم از نظر پژوهش در متون تاريخي پشتوانه خوبي داشت و هم از نظر نمايشي جذابيتهاي بسزايي در آن وجود داشت.
ناصربخت ادامه داد: البته در اين عرصه سابقه تعزيه ما بيشتر از نمايش و فيلم است. ما در تعزيه متون بسيار خوبي داريم كه در آن تمامي اين موارد را رعايت كردهاند. بهويژه در تاريخ تعزيه در تهران و تكيه دولت آثار ارزشمندي وجود دارد.
اين مدرس تئاتر در پاسخ به سوالي مبني بر چگونگي پرهيز از بازخوردهاي اختلافآميز بعد از انتشار يا نمايش يك اثر اقتباسي از تاريخ اسلام، به صحبت قبلي خود درباره لزوم ايجاد پژوهشكده خاص آثار اقتباسي اشاره كرد و گفت: اگر اين مجمع متشكل از افراد كارداني باشد كه هم به مسايل روزآگاه و مطلع باشد و هم تاريخ و هنر را به خوبي بشناسند، از اين اختلافات جلوگيري خواهد شد. اين گروه بايد از جميع نظرات متخصصان امور مرتبط بهره گرفته و به صورت كاملا كارشناسانه عمل كند.
اين متخصص و مدرس نمایشهای سنتی در پاسخ به اين سوال كه «آيا قرائت شخصي از تاريخ را ميتوان يكي از آسيبهاي اين حوزه دانست؟» اظهار كرد: به هر حال هر نويسنده (در حوزه ادبيات يا نمايشنامه و فيلمنامه) هنگامي كه درباره موضوعي مينويسد، قرايت شخصي در كار او وجود دارد، زيرا نميتوان شخصيت و فرديت نويسنده را از او گرفت، البته نويسنده بايد تمام تلاش خود را به كار گيرد تا به نظرات ديگران رجوع كرده و از آنها در كار خود استفاده كند، اما در نهايت اوست كه با توجه به برداشتهاي خود مينويسد.»
وي نكته مهم در اين ميان را قدرت و ضعف برداشت يا قرائت شخصي عنوان كرد و افزود: البته برداشت ضعيف ميتواند آسيبرسان باشد، اما به طور كلي در اين عرصه نميتوان از قرائت شخصي پرهيز كرد و در نهايت بايد روي قدرت و ضعف اين برداشت صحبت كرد. يك اقتباس تاريخي ممكن است تنها بخشي از حقيقت باشد، علاوه بر آن اساسا ما ـ كه افراد عادي محسوب ميشويم ـ به هيچوجه نميتوانيم همه ابعاد وجودي اشخاص مقدس را بيان كنيم و اگر ميتوانستيم تمامي ابعاد و وجوه شخصيت آنان را ببينيم، با تقدس آنان در تعارض بود، زيرا عقل ما در مقايسه با آنان نسبي است، در حالي كه آنان از يك منبع مطلق الهام گرفتهاند.
ناصربخت با تاكيد دوباره بر لزوم انجام فعاليتهاي آكادميك اساسي در حوزه توليد آثار اقتباسي يادآور شد: در اين نوع مسايل بايد پژوهشگاههايي داير شوند و با استفاده از تمامي محققان عرصههاي مرتبط، كار جمعي انجام دهند. تا زماني كه در اين عرصه تلاش همگاني و سرمايهگذاري صورت نگيرد، خروجي مطلوبي نخواهد داشت. بازده اين پژوهشگاههاي اختصاصي، جمع كردن افرادي خواهد بود كه بتوانند آثار ارزشمند اقتباسي توليد كنند. كار بزرگ را نمي توان به انسانهاي كوچک سپرد.
پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۰
نظر شما