به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در ابتدای این جلسه فریبا یوسفی به عنوان دبیر جلسه به معرفی علیرضا لبش و مجموعه «مرثیهای برای گمگشتگی» و همچنین منقدان حاضر در جلسه پرداخت و علیرضا لبش نیز چند شعر از این مجموعه را برای حاضران خواند. سپس کمال شفیعی در نقد شعرهای این کتاب گفت: چندین سال است که لبش را میشناسم و با شاعرانهگی او آشنا هستم و همینطور آگاهم که لبش امروز با لبش شاعر این کتاب تفاوت بنیادی دارند چرا که شعرهاي این کتاب متعلق به حداقل پنج سال پیش است. برای این کتاب دست كم باید سال گذشته جلسه نقد برگزار میشد. اگر این کتاب نقد میشود به امروز شاعر برنمیگردد.
وی افزود: زبان شعری لبش مانند بسیاری دیگر در این دوره زبانی نزدیک به نثر است و در این راستا باید گفت که ساختار زبانی شعر فرم مخصوص نثر است. حرکت شعری بر مدار زبان محض است که کار را روایتگونه و نزدیک به محاوره میکند. این مساله هم میتواند امکان مناسبی برای شعر باشد و هم پاشنه آشیل آن، زیرا زمانیکه با مختصات زبان معیار شعر میسرایید باید آنقدر توانا باشید تا با کشفها کل متن را به شاعرانگی برسانید و گرنه موفق نخواهید بود.
شفیعی ادامه داد: به عنوان مثال اخوانثالث و شاملو تمهیداتی برای شاعرانهگی دارند اما فروغ فرخزاد کمتر از این امکان بهره برده و سعی دارد از خود زبان، شعریت را خلق کند. علیرضا لبش هم سعی دارد شعرش همینگونه باشد که این مساله کار را برای شاعر دشوار میکند، چرا که در ساختار روایی باید اتفاق شاعرانه در کلیت رخ بدهد که ما در این مجموعه کمتر شاهد آن هستیم. آسان گفتن میتواند اشکال بزرگی ایجاد کند و آن این است که ممکن است لحظه شکوهمند شعریت در شعر نباشد. اتفاق شاعرانه در شعرهای این کتاب در نوع چینش کلمات است و در نرم زبان نیست.
این منتقد ادبی سپس با اشاره به دایره واژگانی بسیار شاعر، گفت: شاعر با کلمات زیادی دست به خلق اثر میزند و شعرها دارای کلماتی اند که هريك دگرگونه و متعلق به جهانی خاص اند. این نقطه قوت کار است، اما نحوه به کارگیری این کلمات اينگونه نيست.
این منتقد اضافه کرد: شاعر اگر قرار است عنصری را وارد شعرش کند باید به گونهای از آن بهره ببرد تا بر ذهن مخاطب تاثیر خاص بگذارد و کلمه را وارد فضای جدیدی کند که در قبل نداشته است. هنر شاعر در این است که باید کلمات را از موقعیت و مکان اصلی خود خارج کند اما در این کتاب اینگونه نشده است. به تعبیر درست تر کلمه در این مجموعه شعر کارگردانی نشده است.
شهرام میرشکاک دیگر منتقد حاضر در جلسه گفت: در فضای حیران و متشتت شعر امروز که بسیاری قصد دارند با شانتاژ تبلیغاتی خود را مطرح کنند، لبش از نامهای محترم در شعر امروز است چرا که او رفتاری اینچنین ندارد. شاعر در این مجموعه دغدغه زبان ندارد وقتی اینگونه باشد یعنی دغدغه فرم را ندارد و در نتیجه دغدغه مخاطب را هم نخواهد داشت. البته باید اذعان کنم که علیرضا لبش نسبت به این کتاب بسیار پیشرفت کرده است.
وی افزود: این کتاب ویترین خوبی دارد یعنی طرح جلدش مناسب و شیوه چاپ آن حرفهای است اما در کل این کتاب در تجربههای شخصی و حسی مانده است. شاعر این مجموعه جهانی مخصوص به خود را خلق نمیکند بنابراین عواطف مخاطب را هم برانگیخته نخواهد کرد. شاعر نباید مقهور جهان و طبیعت باشد، شک و تردید کردن و به زیرسوال کشاندن میتواند شاعر را عروج دهد.
میرشکاک سپس گفت: اشعار زیستی مدرن دارند و شاعر در این شعرها حسرتهایی در بازگشت به جهان بدوی دارد. شاعر این کتاب یک نوجوانی است که به جنگ مدرنیته میرود. کلمات مظاهر مدرنیسم در این کتاب فراوان استفاده شدهاند و شاعر مدام بین دوران امروزین و حسرت بازگشت به گذشته در نوسان است.
سپس کمال شفیعی در توصیه به شاعر گفت: علیرضا لبش باید زبان شعریاش را از کمتحرکی و رخوت، که مشخصه زبان عاطفی است، نجات دهد چرا که این زبان کمتر مخاطب را وادار به بازخوانش اشعار او خواهد کرد. توصیه دیگر من این است که اقتصاد کلمه را رعایت کند و تا حد ممکن از کلمات کار بکشد. ترجیح خود من در شعر این است که باید به گونهای باشد که هر لحظه پنجرهای جدید را در مقابل مخاطب باز کرده و او را وارد دنیاهای جدید بکند، اشعار این کتاب همه محتوم است و افق جدیدی را برای مخاطب بازگشایی نمیکنند. البته باید گفت لبش در مواردی که وارد تصویرسازی شده موفق است اما این تصویرسازیها بسیار کم اتفاق میافتند. همچنین شعر لبش تحرک اجتماعی كمي دارد.
میرشکاک نيز به دیگر نقاط ضعف کتاب اشاره کرد و گفت: يكي از مشكلات گریبانگیر این مجموعه، سادهاندیشی به جای سادهسازی است. ایراد دیگر توقف در زمان و مکان روایت است. برخي از تصویرها اشعار هم تکراری اند چون سیم برق و پرندگان. در انتها به شاعر توصیه میکنم که راهکارهای تزریق معنا به شعر را عوض کرده و گونههای جدید را تجربه کند.
علیرضا لبش در پایان گفت: تمام ضعفهای این کتاب را میپذیرم و بنا دارم شعرهای این مجموعه را با اشعار کتاب نسکافههای بعدازظهر ویرایش، و بعد از پالایش این دو، مجموع بهترین بندها و شعرها را در یک کتاب چاپ کرده و دیگر این کتابها را فراموش کنم.
در پایان نیز منتقدان به سوالات حاضران در جلسه پاسخ گفتند و سپس با توصیه فریبا یوسفی علیرضا لبش چند شعری از سرودههای جدید خود را خواند.
جلسه نقد و بررسی مجموعه شعر «مرثیهای برای گمگشتگی» سروده علیرضا لبش روز گذشته 2 اسفند با حضور شاعر و کمال شفیعی و شهرام میرشکاک به عنوان منتقد از ساعت 17 تا 19 در سرای اهل قلم برگزار شد.
چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۴
نظر شما