یکشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۰ - ۱۴:۵۵
مامني براي دوستداران كتاب و كتابخواني

يازده سال پيش شهر كتاب ابن‌سينا با قفسه‌‌هاي چوبي زرد رنگش دو طبقه و نصف بود و اكنون پس از يك سال بازسازي و توسعه كمي و كيفي و همچنين افرايش مساحت تبديل به فروشگاه بزرگ فرهنگي در غرب تهران شده است. بخش‌هاي مختلف، براي خودشان جا و مكان يافته‌اند؛ بخش كودك و نوشت‌افزار و بخش كتاب جدا، بخش هنر و موسيقي، طبقه‌ سوم و فرهنگ جهان كه پر است از كتاب‌هاي خارجي، رسيده است به طبقه آخر.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين مامن كتاب، جايگاهي است  تا دوستداران مطالعه دقايق يا ساعاتي را در كنار يار مهربان بگذرانند. اما‌م‌پور، معاون مالي و اداري موسسه شهر كتاب نيز در اين باره مي‌گويد: در زماني كه ما مورد تهاجم فرهنگي و جنگ نرم قرار گرفته‌ايم و دوره‌ وارونگي ارزش‌ها را سپري مي‌‌كنيم، شهر كتاب‌ها و از جمله شهر كتاب ابن‌سينا، با اقبال مردم كه سرمايه‌ اصلي ما محسوب مي‌شوند، روز به روز گسترش يافته است.

او شهر كتاب‌ها را محيطي مي‌داند براي دمي آساييدن و فضايي براي كسب آرامش و دانش، فارغ از تمام جنجال‌هاي بيروني. در واقع، مجموعه‌اي از تلاش‌هاي جمعي دست به دست هم داده است تا شهر كتاب به اين‌جا برسد.

امام‌پور با بيان اين كه «سعي كرديم در شهر كتاب نمونه‌اي از يك فروشگاه فرهنگي را ارايه كنيم» اظهار مي‌كند: «تلاش ما داشتن الگويي بود كه بتوانيم با آن به اهداف والاي شهر كتاب كه تسري فرهنگ كتاب و كتابخواني در بين اقشار مختلف مردم بود، دست يابيم. خوشبختانه امروز با اتمام بازسازي شهر كتاب ابن‌سينا، يك گام ديگر به اين خواسته و هدف نزديك شده‌ايم.

از نخستين روز تا قد كشيدن

حكايت راه‌اندازي فروشگاه ابن‌سينا هم در نوع خودش داستاني خواندني‌است. آنگونه كه شهرداد ميرزايي، مدير شهر كتاب ابن‌سينا، از روزهاي نخست شهر كتاب مي‌گويد، از روزهايي كه كشتارگاه، فرهنگسرا شد و كتابفروشي‌هاي بزرگ شكل گرفتند. كتاب فروشي‌‌هاي بزرگي كه خوني دوباره در رگ‌هاي ناشران دواندند. وي به نخستين كتابفروشي در خيابان زرتشت اشاره كرد، همان كه آراسته بود و بلند نظر. 

ميرزايي از روزي تعريف مي‌كند كه براي نخستين‌ بار فروشگاه ابن‌سينا را ديد، فروشگاهي كه نبش يك كوچه خاكي، پشتش را كرده بود به مردم و مثل شازده كوچولو رو به غروب چمباتمه زده بود؛ انگار با رهگذران اين خيابان قهر بود! روزهايي كه فروش فروشگاه از حقوق كارمندان كم‌تر بود و سال‌ها گذشت تا اعتماد رفته باز آيد و اين اعتماد باعث شود فروشگاه سر برگرداند، از اين سو و آن‌سو به مردم نگاه كرده و خود را بزرگ كند...

دسترسي مردم به آنچه كه نياز دارند 

فخرالدين انوار، يكي از بنيانگذاران شهر كتاب نيز حرفهايي مي‌زند كه شنيدنش خالي از لطف نيست. او مي‌گويد: اين كارها صورت نگرفتند كه ما بياييم و براي مردم سخنراني كنيم. اگر كاري انجام شد، براي اين بود كه مردم كتاب و محصولات فرهنگي مورد نظرشان را انتخاب كنند، ببرند منزل و لذت ببرند. مقصود ما از تاسيس شهر كتاب همين بود؛ كه هر كسي در اين شهر بتواند به آن‌چه كه نياز دارد، دسترسي يابد.

به عقيده او، «پيش از تاسيس شهر كتاب، تنها فروشگاه‌هاي كوچكي از لوازم‌التحرير فروشي، كتابفروشي و... وجود داشتند كه هريك در يك زمينه اختصاصي فعاليت مي‌كردند اما در شهر كتاب اين اتفاق افتاد كه مجموعه‌اي از تمام محصولات فرهنگي در كنار هم عرضه شوند كه البته تا امروز هم با استقبال مردم مواجه شده است.

«وقتي يك اتفاق مي‌افتد، آدم‌ها خيلي ساده از كنار آن عبور مي‌كنند اما واقعا شگفت‌انگيز است كه آن زمين و امكانات كوچك، تبديل به چنين فضايي با اين سطح از محصولات شده است و اين نشان مي‌دهد كه براي جزء جزء اين فضا فكر شده و بي‌شك، كل اين مجموعه حاصل تلاش و پي‌گيري‌هاي شبانه‌روزي است.» انوار اين را مي‌گويد و به زمين كوچك شهر كتاب ابن‌سينا در روزهاي پيش از تاسيس اين فروشگاه مي‌انديشد.

نوش‌آفرين انصاري، دبير شوراي كتاب كودك هم معتقد است كه «همواره امكانات لازم براي پژوهش افزايش يابد و علاوه بر توسعه كتابفروشي‌ها، كتابخانه‌هاي عمومي نيز روز به روز گسترش يابند، چرا كه براي افزايش تاثيرگذاري و ترويج فرهنگ كتابخواني اين دو روي سكه بايد باهم مورد توجه قرار بگيرند و البته اين اتفاق در تمام شهرهاي ايران بيفتد.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط